روایت زنان کرماشان از بازار، تهدیدها و فرصت‌هایش

زنان صاحب کسب و کار در بازار کرماشان از تجربەهایشان در زمینەی استقلال مالی زنان، خشونت‌ها، آزارها و وضعیت اقتصادی و فرهنگی سخن گفته و می‌گویند که زنان می‌توانند با همه مشکلات مبارزه کرده و توانایی‌های خود را نشان دهند.

سمانه سعیدی

کرماشان - گفت‌وگوی این هفتەی ما با زنان صاحب کسب و کار و روایت ایشان از حضور در بازار، کار بیرون از منزل، استقلال مالی، خشونت‌ها، آزارهای کلامی و جسمی و جنسی‌ای که متحمل می‌شوند، وضعیت اقتصادی و فرهنگی بازار؛ به دیدار ما با دو تن از کسبەی بازار منطقەی الهیەی شهر کرماشان اختصاص دارد.

گفت‌وگو با هلیا مُبکی، ۲۵ سالە، که صاحب یک مغازەی پوشاک زنانه در خیابان کاشانی است، اولین گفت‌گوی ماست که حائز نکات جالب توجهی است که در روایت‌های رسمی کمتر بدان‌ها پرداختە می‌شود.

 

«استقلال مالی برای زنان یک رکن اساسی است»

در ابتدای گفت‌وگو از وی خواستیم ضمن معرفی مختصر خود و کسب و کارش، به دلایل حضورش در بازار و کار بیرون از منزل بپردازد که وی عنوان کرد: از سال ۱۴۰۲ مغازەی بوتیک (لباس‌فروشی) خودم را افتتاح کردم. قبل از آن درگیر تحصیل و دانشگاه بودم و در رشتەی حقوق مدرک کارشناسی دارم. پیش از آن هم در مدرسەی تیزهوشان بودم ولی شاید این یکی از اشتباهات زندگی‌ام بود، چون رشتەی مورد علاقەام هنر و نویسندگی بود. اما متٲسفانه مسیر زندگی‌ام عوض شد و وارد رشتەی تجربی شدم و چون به این رشته علاقەای نداشتم، دستآوردی برایم نداشت. به خاطر همین تنها چیزی که در دسترسم بود و به آن علاقه داشتم بازار و بوتیک لباس‌فروشی بود.

در ادامه از وی در رابطه با استقلال مالی زنان و تٲثیر آن بر زندگی فردی و اجتماعیشان پرسیدیم که او اینگونه پاسخ داد: از نظر من که قطعا استقلال مالی برای زنان نیاز و یک رکن خیلی اساسی است. به ویژە برای دخترانی مثل من که همیشه دلم می‌خواست از هر نظر مستقل باشم. یکی از پایەهایی که همیشه من را به خانوادەام وابسته می‌کرد مسئلەی مالی بود. من با اینکه از هر نظری می‌توانستم مستقل باشم ولی چون از نظر مالی وابسته بودم، خانوادەام اجازەی سلطه بر من را به خودشان می‌دادند. پس یکی از راەهایی که می‌توانستم خودم را از ایشان مستقل کنم استقلال مالی بود. الان هم با اینکه وضعیت بازار خوب نیست و علی‌رغم مغازەای که دارم همچنان خیلی از اوقات به کمک‌های خانواده متوسل می‌‌شوم، اما باز هم همین حس که بالٲخره دارم کار می‌کنم و برای آیندەی خودم تلاش می‌کنم و می‌توانم من هم یک فرد مفید باشم، خودش حس کافی بودن را تا حدی به من القاء می‌کند.

 

«در جامعەی ایران زن جنس دوم است»

هلیا مبکی همچنین به موضوع نگاه جامعەی ایران به جنسیت پرداخت و دیدگاەهای جنسیت‌زده را اینگونه مورد انتقاد قرار داد: با اینکه شرایط سختی را تجربه می‌کنم، اما من همچنان دارم مقاومت می‌کنم، چون در هر صورت در جامعەی ایران متٲسفانه جنس زن «جنس دوم» است و از هر نظر چه از نظر جنسیتی که خیلی از اوقات از سمت جنس مخالف اذیت می‌شوم، چه از نظر سیاسی که به عنوان مثال به خاطر پوشش بارها و بارها تحت فشار قرار گرفتەام و از جنبەهای دیگر نیز من به عنوان جنس دوم در جامعه دیده می‌شوم. من این مسئله را در بازار کار هم تجربه کردەام، همان‌طور که در نوجوانی و در دوران تحصیل هم آن را تجربه و حس کردەام. ولی باز از نظر من خیلی بهتر است که از لحاظ مالی مستقل باشم و حس کافی بودن تا حدودی از درون من را ارضا می‌کند. به همین خاطر است که با وجود اینکه بازار خوبی ندارم، دارم ادامه می‌دهم که شاید روزی بهتر شود.

وی همچنین به آزارهای کلامی و فیزیکی رایج در بازار پرداخت و گفت: این نگاه جنسیتی در بازار، بیشتر اوقات از سمت کاسبان محله و رهگذرها است، در واقع همان نگاه جنسیتی که در خیابان تجربه می‌کنم، در بازار کار نیز تجربه می‌کنم. این مسئله واقعا برای من آزاردهنده بوده است، ولی چیز تازەای نیست و موجب نخواهد شد که من پا پس بکشم. آزار کلامی که مسئلەی رایجی برای تمام زنان شده است، چیزی است که ما در طول روز بارها و بارها حتی در داخل مغازه هم تجربه می‌کنیم. چون بوتیک پوشاک زنانه دارم، در داخل مغازه مورد آزار فیزیکی قرار نمی‌گیرم، اما مطمئنا اگر پوشاک مردانه داشتم و بیشتر مشتری مرد داشتم، قطعا به آنجا هم می‌رسید.

 

«هدفم این است نشان دهم که می‌توانم»

در ادامه خواستیم به توضیح دقیق‌تر این نگاەها و آزارها بپردازد و وی بیان کرد: در بازار و خیابان که آزار فیزیکی، کلامی و همەی انواع آن وجود دارد و فکر می‌کنم برای همەی زنان هست. ولی آزار دیگری که در حوزەی کاری متوجه ما می‌شود این است که می‌گویند: «نمی‌تواند، دختر است، نمی‌تواند». نگاه آزاردهندەای است که با وجود این وضعیت بازار و شرایط سختی که من باز هم ادامه می‌دهم تنها با این هدف که نشان دهم که «می‌توانم».

هلیا مبکی در پایان سخنان خود خطاب به دیگر زنان جامعه گفت: من همیشه از بچگی آدم اهل مبارزەای بودەام، یعنی هیچ‌وقت در مقابل مشکلات نمی‌خواستم پا پس بکشم و تا جایی که بتوانم با همەی مشکلاتی که هست مبارزه می‌کنم و اگر به نتیجه نرسم راهم را عوض می‌کنم وگرنه هیچوقت کم ‌نمی‌آورم.

 

«کار و استقلال مالی موجب آرامش و ارتباطات بهتر فرد می‌شود»

گفت‌وگوی دوم ما با زنی ۴۵ ساله به نام فرحناز اللهیاری بود که وی هم در خیابان کاشانی مغازەی پوشاک زنانه دارد. ابتدا نظر او را دربارەی لزوم استقلال مالی و کار بیرون از منزل برای زنان و تٲثیراتش جویا شدیم که عنوان نمود: تٲثیراتش که مثبت است، چون هم از لحاظ مالی تٲمین می‌شوی، هم از لحاظ روحی به برطرف شدن افسردگی کمک می‌کند، آرامش فرد بیشتر می‌شود، با دیگران ارتباط بهتری پیدا می‌کند، از اوضاع و اخبار بیرون از خانه آگاه می‌شوی، خانەنشینی خیلی ضرر دارد و به هر دلیلی بیرون می‌توانی خیلی چیزها را تجربه کنی و به نظر من انسان آرامش بیشتری می‌گیرد.

وی در پاسخ به پرسش ما در مورد خانەنشینی و اجبار زنان به خانەداری بیان کرد: به نظر من که خوب نیست، چون خانەنشینی فرد را افسرده می‌کند، باعث می‌شود که از جامعه جا بمانی، از اوضاع بیرون از منزل و اینکه مردم - جوان، پیر، میانسال - چطور ارتباط می‌گیرند بی خبر بمانی. به نظر من خانەنشینی افسردگی به دنبال دارد، یعنی اگر مدام در خانە باشی، تبدیل به آدمی افسرده می‌شوی که بیرون از منزل نه توان تحمل کردن شادی و نه غم را دارد و یک فرد افسردەی بی‌مسئولیت می‌شوی.

در پایان از فرحناز اللهیاری پرسیدیم که با توجه به تجربەهایش در بازار چه پیامی برای دیگر زنان دارد که وی گفت: من یک زن ۴۵ ساله هستم که بعد از ۴۴ سال اکنون مدت یک سال است که به هدف اینکه روحیەام را تغییر دهم و از افسردگی (به علت سوگ خواهر از دست رفته) بیرون از خانه کار می‌کنم، خیلی خوب است و به دیگر زنان توصیه می‌کنم که در حد توانشان بیرون از منزل کاری انجام دهند که وضعیت روحیشان بهتر شود و جامعه را بهتر بشناسند.