بررسی وضعیت روزنامهنگاری زنان در ایران
لیلا.ک با اشارە بە تبعیض ساختاری و موانعی کە مانع پیشرفت زنان روزنامەنگار میشود، گفت: زنان باید توانمند شوند و به حق و حقوق خود آگاه شوند و نگذارند که سهم آنها در رسانه ناچیز شمرده شود با گامهایی که زنان در این عرصه برمیدارند چشمانداز زنان روشن است.
لارا گوهری
مهاباد- زنان در عرصه روزنامهنگاری با ناامنی شغلی، شکل قراردادها، میزان حقوق و درآمد، نبود شرایط برابر برای ارتقای جایگاه روزنامهنگاران در ردههای شغلی و خلاصه سقفهای شیشهای روبهرو هستند. به گفته کمیته حفاظت از روزنامهنگاران، در سال۲۰۲۱ یازده روزنامهنگار در ایران در زندان بوده یا بازداشت شدهاند. هم چنین براساس بیانیه گزارشگران بدون مرز، جمهوریاسلامی، در فاصله سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۸ دستکم ۸۶۰ روزنامهنگار و شهروند خبرنگار را روانه زندان کردهاست . با قتل حکومتی ژینا امینی و در طی یکسال اخیر با آغاز انقلاب "ژن ژیان ئازادی"، روزنامهنگاران زن زیادی بازداشت و با حکمهای سنگین روبهرو شدهاند، از جملە پخشان عزیزی روزنامهنگار کورد اهل مهاباد کە در مرداد ماە سال جاری بازداشت و ناپدیدسازی قهری شده و تا این لحظە از وضعیت او خبری در دست نیست.
مشکلات زنان روزنامهنگار بیشتر به خاطر جنسیت آنها است. در کشوری مثل ایران که آزادی بیان وجود ندارد روزنامهنگاری برای زنان زندان است. در کل دنیا جدا از کشورهای که قوانین سخت برای روزنامهنگاری وجود دارد زنان با قوانین تبعیضآمیز روبهرو هستند. روزنامهنگاران مطرحی مثل اوریانا فالاچی که در حوزه زنان در ایتالیا فعالیت میکرد و در صف مقدم جنگ بود از تبعیضهای جنسیتی زنان نسبت به مردان حرف میزد. در ایران هم روزنامهنگاری برای زنی با ملیتی دیگر دشوارتر بودە و بیشتر تحت تعقیب امنیتی قرار میگیرد. در سالهای اخیر رسانههای چاپی در کوردستان به شدت سانسور، سرکوب و یا متوقف شدەاند، در تهران اگرچه صداهای آزاد سرکوب میشوند ولی روزنامههای دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا همچنان فعالیت داشتە و صدا وسیما هم در انحصار حکومت است و تریبون اصولگراها است در نتیجه رسانههای تصویری و چاپی در بلوچستان، کوردستان، احواز به شدت کم هستند و صدای این ملتها شنیده نمیشود. با آمدن شبکههای مجازی انحصار از دست حکومت خارج شده و زنان هم از طریق شبکههای اجتماعی میتوانند بنویسند و کار کنند ولی در رسانههای ملی جای برای قلمهای متفاوت از حاکمیت وجود ندارد. در همین زمینە با یک فعال و نویسندە با اسم مستعار«لیلا.ک» گفتوگویی داشتهایم.
زنان در حوزه روزنامهنگاری با چه مسائل و مشکلاتی روبهرو هستند؟
زنان در عرصه مطبوعات بیشتر در سطوح پایین به کار گرفته میشوند و کمتر در سلسلە مراتب تصمیمگیری مثل سردبیر، یا شورای تیتر به کار گرفته میشوند و یا حضور آنها کم رنگ است و در روزنامهها بیشتر در قالب قراردادی به عنوان خبرنگار مشغول به کار هستند البته اگر کورد، عرب و بلوچ و منتقد باشد کمتر شانس استخدامی در رسانههای سراسری پیدا میکند. بیشتر زنان روزنامهنگار منتقد در صفحههای مجازی خود مینویسند و یا برای رسانههای فراملی کار میکنند در سایتهای داخلی تریبونی ندارند و یا با دستمزدی ناچیز از آنها بهرهکشی میکنند.
برای استخدامی و کار، زنان نسبت به مردان با چه تبعیضهایی روبهرو هستند؟
در کار از زنان انتظار دارند که تجربه ،تخصص و تحصیلات بالایی داشته باشند ولی دربارهی مردان این شرط وجود ندارد و مردان با تحصیلات کم هم میتوانند ردههای بالای مدیریتی را تصاحب کنند. حین فعالیت برای زنان نسبت به مردان تناسب امتیازهای مادی و سفرهای کاری وجود ندارد ولی برای مردان در نظر گرفته میشوند.
جدا از روزنامهنگاری زنان با چه مشکلات دیگری روبهرو هستند؟
زنان روزنامهنگار جدا از مشکلات حرفهای با مشکل زن بودن نیز مواجه هستند و این در همه عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مشهود است روزنامهنگاری در ایران به دو بخش خصوصی و عمومی تقسیم شده است. با توجه به امکانات محدود در عرصه خبررسانی،تحلیل و تفسیر نقش مؤثری دارند اگر چه درصد بالایی از ادبیات آنها از فرهنگ ژورنالیستی مردانه پیروی میکند و گوشه نگاهی جزئی به زنان دارند.در پخش خصوصی هم بخش مدیریتی به دلیل ساختار مردانه به زنان داده نمیشود ودلیل بر این نیست که زنان در این عرصه نتوانند فعالیت کنند بلکه به دلیل تبعیض ساختاری است. در بخش عمومی هم عمده مشکلات مربوط به زنان روزنامهنگار، گزارشگر، منتقد، مفسر و عکاس این است که بیش از مردان در این زمینهها فعالیت میکنند و با دقت و علاقه بیشتری به کار خود میپردازند ولی متأسفانه از امکانات مالی، شغلی و مدیریتی که حق آنان است محروم هستند.
میتوانید بە عنوان یک نویسندە و فعال تجربهی کاری خود را بیان کنید؟
به عنوان یک زن در این زمینه و برای موفقیتهایم، رنج و مشقتهای زیادی تحمل کردهام اوایل در رسانههای محلی کار میکردم ولی چون میگویند بودجهای نداریم رایگان کار میکردم کم کم احساس میکردم تبعیض علیه من صورت میگیرد چون میدیدم که نشریات به فروش میرفتند و یا تبلیغ میگرفتند فقط من باید بدون دستمزد کار میکردم چون زن بودم. در رسانههای سراسری هم به دلیل منتقد بودن و کار نکردن روی خط فکری حاکمیت شانس استخدامی نداریم و یا اگر کار کنیم باید با دستمزد کم و به خودصورت رعایت خطوط قرمز کار کنیم. و برای رسانههای فراملی هم حکومت در صورت بازداشتکردن روزنامهنگار به او تهمت جاسوسی وارد میکند کە این هم جرم سنگینی دارد. بعد انقلاب "زن زندگی آزادی" روزنامهنگاری سختتر شده است قبلا با رسانههای کوردی مصاحبه میکردم ولی بعد آن کوچکترین فعالیت با بازداشت و سرکوب همراه است. در بیشتر عرصهها حتی وقتی مدیر یک مستند بودم دیدم مردی که برای من کار میکند وفیلمم را مونتاژ میکند بخشی از ویدئویی من را میفروشد و یا ادعا دارد در صورتی ویدئو را مونتاژ میکنم که مزد برابر با تو داشته باشم. متوجه شدهام در صورتی که حتی زنان در سطح مدیریتی قرار دارند مردان در ردههای پایینتر از آنها بهرهکشی میکنند.
افق زنان در کار رسانه چطور است؟
با وجود تمام موانع و مشکلاتی که برای زنان وجود دارد خوشبختانه رسانه مثل قبل در انحصار حکومت نیست شبکههای مجازی هم یک تریبون برای زنان هستند ولی متأسفانه به دلیل مشکلات فرهنگی و اجتماعی زنان در رسانههای اجتماعی هم با موانعی روبهرو هستند ولی با وجود تمام موانع زنان در این عرصه پیشرفت کردە و در رسانههای مختلفی مشغول به کار هستند و هر کدام در جاهای مختلفی که تخصص دارند فعالیت میکنند. در این زمینه زنان باید توانمند شوند و به حق و حقوق خود آگاه شوند و نگذارند که سهم آنها در رسانه ناچیز شمرده شود با گامهایی که زنان در این عرصه برمیدارند چشمانداز زنان روشن است.