بررسی مشکلات و راهکارهای صنف فرهنگیان به مناسبت «روز معلم»
معلمان پایه و اساس توسعه جامعه هستند. افسانە معلمی با ١٨ سال سابقە کار معتقد است کە جمهوری اسلامی آموزش و پرورش را به عنوان ابزاری برای سیاستهای همگون سازی فرهنگی و ایدئولوژیک خود استفاده میکند.
روژین قادری
سردشت- امروز ١٩ اردیبهشتماه ١۴٠٢، به مناسبت روز معلم و سیزدهین سال اعدام فرزاد کمانگر و همراهاناش با یکی از فعالین صنفی معلمان سردشت به بحث درباره شرایط کاری معلمان پرداختهایم. معلمان به عنوان پایهای از نظام آموزشی، به رشد و پیشرفت جامعه کمک بسیاری میکنند. اما در جمهوری اسلامی شرایط کاری آنها نیز به اندازه کافی مورد توجه قرار نمیگیرد.
در گفتوگو با «افسانه»، معلمی با ١٨ سال سابقه تدریس در اهل سردشت، در مورد چالشهای شرایط کاری معلمان صحبت کرده و آن را مورد ارزیابی قرار دادیم.
-چه تجربههایی در مورد حقوق و شرایط کاری خود دارید؟ آیا فکر میکنید که شرایط کاری معلمان در ایران مناسب است؟
«در مورد شرایط کاری میتوان از دو نگاه خرد و کلان به موضوع نگاه کرد، نگاه خرد به منطقه و میزان علاقه مندی معلم بستگی دارد. اما در نگاه کلان سیاستهای دولت را میتوان مورد کنکاش قرار داد. عدم اختصاص بودجه کافی پیامدهای فراوانی را به بار میآورد. اگر دولت حاضر به استخدام کارکنان جدید نباشد جمعیت کلاسها بیشتر خواهد شد، از طرفی دیگر طبق آمار فضای آموزشی برای دانش آموزان، کمتر از مقیاس جهانی است این امر موجب شده معلمان وظایف بیشتری را متحمل شوند. کنترل کلاسها دشوار شده و کیفیت آموزشها کم شود. معلمان در ساعات پایانی انرژی خود را از دست داده و تمرکز کمتری داشته باشند. در نتیجه کلاسهای پرجمعیت و ساعات فشرده کلاسی شرایط روانی طاقت فرسایی را برای معلمان به وجود میآورد.»
-آیا به نظر شما حقوق معلمان واقعاً نسبت به شرایط کاریشان مناسب است؟ چه تغییراتی میتوان در این زمینه ایجاد کرد؟
«معلمان وقتی که حقوق و مزایای خود را با دیگر کارکنان مقایسه میکنند احساس تبعیض و نابرابری میکنند. این دیدگاه در سالهای اخیر که میزان افزایش حقوقها نابرابر بوده است پر رنگ تر شده تا جایی که احساس تعلق و با ارزش بودن معلمان نسبت به گذشته کاهش پیدا کرده است. این امر موجب شده معلمان به ناچار به دنبال منابع مالی جایگزین باشند که این موضوع میتواند بر روند تدریس و میزان تمرکز آنان تاثیر منفی داشته باشد. در مورد راه حلهای احتمالی میتوان گفت که این یک روند سلسله مراتبی از بالا به پایین است و برای تغییر آن باید نیروهایی ضد آن عمل کنند. این نیروها همان درخواستهای صنفی معلمان میباشد که با قدرت گیری سازمانی آنان میتواند به مدیران رده بالاتر سیستم فشار آورد. فعالیتهای صنفی معلمان در استان سنندج پیشرفتهای چشمگیری داشته است اما این فضا در استانهای مانند اورمیه کمتر بوده است.»
-شما با چه مشکلاتی در روزمره خود به عنوان معلم مواجه میشوید؟ آیا شرایطی وجود دارد که باعث میشود از کار خود راضی نباشید؟
«در سالهای اخیر توجه والدین به کودکان بیشتر شده است و والدین انتظارات بیشتری از مدرسه دارند. ولی تسهیلات مدرسه با این سرعت رشد نکردەاند و همین موضوع گاهی نمیتواند انتظارات والدین را برطرف کند. مشکلات مالی مدارس که موجب خالی شدن آزمایشگاەها و حتی میز و صندلی هم میشود بخشی از مشکلات روزانه معلمان میباشد. اصولاً دانش آموزان نباید با مسایل مالی درگیر باشند ولی هر ساله مدارس از طریق کودکان به والدین نامه نگاری میکنند تا به مدرسه کمک مالی کنند این موضوع نیز موجب ناراضی شدن بسیاری از معلمان شده است.»
-آیا از نظر شما حضور نیروهای امنیتی در مدارس، برای امنیت دانشآموزان لازم است؟ آیا این امر به چه صورتی بر شرایط کاری شما و سایر معلمان تأثیر میگذارد؟
«در واقع نیروهای حراست آموزش و پرورش همان نیروهای امنیتی محسوب میشوند، که مستقیماً با ادارههای اطلاعات و سپاه پاسداران در ارتباط میباشند، و از آنان خط و نشان میگیرند. حراستها با تنظیم برنامههای ایدیولوژیک در قالب طرحها و فعالیتهای پرورشی میخواهند برنامههای خود را تزریق کنند، در این میان آنان از نیروهایی که بیشتر جانب آنان را میگیرند کمک میگیرند. و به اموری چون وضعیت پوشش، مشارکت معلمان در راهپیماییها، عضویت بسیج و ... میپردازند. لازم به ذکر است در سالهای اخیر حضور این نیروها در فضای مجازی پر رنگ تر شده است به گونەای که معلمان زیادی در سالهای اخیر خصوصا در انقلاب ژینا احضار شدەاند.»
-آیا تا به حال با مشکلاتی در ارتباط با نیروهای امنیتی در مدارس مواجه شدهاید؟ چطور به این مشکلات پاسخ دادهاید؟
«در جریان انقلاب ژن ژیان ئازادی شمار زیادی از معلمان توسط اداره اطلاعات و حراست شهرستان ها تهدید شدهاند که در صورت به اشتراک گذاشتن محتواهای انتقادی بازداشت، اخراج و محاکمه خواهند شد. پیامد این تهدید ها در ساده ترین حالت پر کردن تعهداتی پوشالی و منع کار کردن در برخی از پست ها تا اخراج، زندانی ، پرداخت جریمه و اعدام می باشد. موضوع زمانی پیچیده تر شده است که این ارگان ها از افراد غیرمحلی انتخاب می شوند تا هیچ ارتباطی بین آنان و نهادهای اجتماعی برقرار نباشد مبادا تحت تاثیر نهادهای غیر دولتی قرار گیرند و اجرای دستورات سیستم کوتاهی کنند. در استانهایی مانند اورمیه که دولت تنشهای نژادی و فرهنگی را به وجود میآورد، سعی می کند پستهایی از شهرهای کورد زبانان را به افراد غیر بومی محول کند از این رو تغییرات بنیادی با وجود این افراد که تماما زیر نفوذ حکومتاند سخت میشود، این روند در ادارات آموزش و پرورش نیز به همین منوال است.»
-شما با چه راهکارهایی برای بهبود شرایط کاری و حقوق معلمان در کشور ما آشنا هستید؟
«تشکیل انجمنهای فرهنگیان، یکی از موثرترین راه های ممکن برای ایجاد فشار روی موسسات دولتی میباشد، در واقع سازماندهی جمعی شجاعت علیه استبداد حکومتی را بالا برده و اعتماد بنفس معلمان را قوی میکند. این سازماندهی میتواند به اعتصابات کارآمد تبدیل شوند و بر سیاستهای کلان و محلی تاثیر داشته باشند.»
-آیا از نظر شما سیاستگذاران و مدیران آموزشی به مشکلات حقوقی و شرایط سخت کاری معلمان کافی توجه میکنند؟
«اصولاً اولیت سیاست گذاران جمهوری اسلامی شکوفایی نهادهای آموزشی به سمت استقلال و آزادی نیست، بلعکس آنان آموزش و پرورش را ابزاری برای سیاست همگون سازی فرهنگی و ملت سازی میدانند، یعنی برنامەهای درسی آموزش و پرورش برخواسته از تفکر دموکراتیک نیست تا بستری برای فرهنگها و مردمان متفاوت را در خود جای دهد. آن محتواهایی که ادعا میکند برای توجه به فرهنگهای غیر فارس طراحی کرده است سطحی بوده و در قالبهای مهندسی شده تجویز میشوند. از نظر حقوق و مزایا هم میتوان با مقایسه آمارهای چند دهه گذشته به راحتی ثابت کرد که قدرت خرید فرهنگیان ازجمله بازنشستگان در سالهای اخیر کاهش یافته است.»