زنان افغانستان در تاریخ هنر و رزمندگی دست بالا دارند(۱)
زنان افغان درطول تاریخ نقش اساسی داشته اند از قرنها به این سو در هنر، شعر و رزمندگی نقش اساسی بازی کردند.
بهاران لهیب
کابل- زنان افغانستان در طول تاریخ ثابت ساخته اند باوجود حاکمیت جامعه مردسالار و دور نگهداشتن زنان از تعلیم و سرکوب آنان، ولی با آن هم توانایی و استعداد شان را نتوانستند بگیرند. بنابر این از قرنهای دور بدینسو زنان افغان نقش اساسی در تاریخ داشته اند.
زندگینامه شماری از این زنان قهرمان را با تحقیق که خبر«گزاری زن» انجام داده به نشر میرساند تا همه از نقش بارز آنان آگاه شوند.
رابعه بلخی
نظر به اسناد و شواهد تاریخی از نخستین شاعران زن فارسی زبان بوده است. تاریخ دقیق از تولد و مرگش موجود نیست به گفتهی عطار نیشابوری در دوره سامانیان و رودکی زندگی میکرده چون با رودکی بارها دیدار و مشاعره داشته است.
پدر رابعه، کعب قزداری از عربها بود که به خراسان کوچیده و فرمانروای بلخ، سیستان، قندهار و لشکرگاه بوده است.
اسناد دقیق از دوران کودکی و جوانی رابعه موجود نیست. ولی عطار نیشابوری اشاره داشته است: «کعب قزداری فرماندی بلخ پسری به اسم حارث و دختر به اسم رابعه دارد. پدر بیشتر به رابعه علاقمند است. چون استعداد در هنر و فنون دارد. پدر وی را در این راستا تشویق و همکاری میکند. رابعه در شعر، هنر و نقاشی دست بالا دارد در کنار اینان سوارکار و شمشیر زن ماهری است. پدرش وی را زینالعرب (زینت قوم عرب) لقب داده است.»
حارث بعد از مرگ پدر برتخت مینشیند. روزی حارث بزم شاهانه برپا میکند و رابعه را دعوت مینماید در آنجا با بکتاش (کلیدار خزانه دربار و از نزدیکان حارث میباشد.) ملاقات مینماید و عاشق وی میشود. رابعه نامهای با تصویر از خود، که خودش رسامی نموده به بکتاش میفرستد. بکتاش هم نامه وی را جواب میدهد. بعد از آن تبادل نامه صورت میگیرد و هربار رابعه ضمیمه نامه شعری به بکتاش مینویسد و میفرستد.
عطار نیشاپوری دوباره روایت میکند: «دشمن بر بلخ حمله میکند و بکتاش با تعداد از افسران در این جنگ میروند. رابعه از این حرف مطلع میشود با تبدیلی لباس و پوشاندن صورت خود در نبرد شرکت میکند زمانی بکتاش زخمی میشود. رابعه در میدان جنگ داخل شده تعداد زیاد را میکشد و بکتاش را نجات میدهد.»
زمانی که رودکی با رابعه مقابل میشود شیفتهی وی میگردد. رودکی پس از ملاقات با رابعه به بخارا رفته و شعری را که از رابعه نزدش است به امیر سامانی میخواند و در مجلس از جمال، آگاهی و عشق رابعه نسبت به بکتاش را بازگو میکند. حارث برادر رابعه هم در مجلس حضور میداشته باشد و از عشق رابعه و بکتاش آگاه میشود. حارث زمانی که برمیگرد به اطاق بکتاش رفته اشعار رابعه را نزد وی پیدا مینماید. حارث امر میکند که رابعه را رگهای دستاش را قطع کرده در حمام زندانی کنید و بکتاش را نیز زندان میکنند. رابعه تا زمانی که زنده بوده از خونش در دیوارهای حمام اشعار نوشته و بعد از یک شبانه روز میمیرد و بکتاش بعد مرگ رابعه از زندان فرار کرده بر مزار رابعه خودکشی میکند.
نمونه شعری از رابعه:
بگفت این و چو مردان برنشست او |
از آن مردان تنی را ده بخست او |
|
برِ بکتاش آمد، تیغ در کف |
وز آنجا برگرفتش برد با صف |
|
نهادش پس نهان شد در میانه |
کساش نشناخت از اهل زمانه |
عایشه درانی
عایشه درانی یکی از شاعران زن افغانستان میباشد که در کابل در دهه ۱۱۵۰ خورشیدی متولد شده و ۲۶ میزان ۱۲۲۳ خورشیدی وفات نموده است و دراونچی باغبانان کابل دفن گردید و از زنان سرشناس عصر خود بوده است. بعد از سرودن چند قطعه شعر مورد توجه تیمورشاه درانی و پسرانش قرار میگیرد. دیوانی از وی با ۳۰۰۰ قطعه شعر به جا مانده است. مرحله اشعار عایشه را میتوان به سه بخش تقسیم کرد.
مرحله اول: دوره جوانی وی میباشد و در دربار تیمورشاه درانی زندگی میکرد و اشعارش بیشتر سبک غزل بوده است.
مرحله دوم: اشعارش بیشتر تصوف و عرفان میباشد و دوره جنگهای داخلی تیمورشاه و پسرانش همچنان جنگ افغانستان و انگلیس بوده است.
مرحله سوم: مرثیهسرایی پس از شکست درانیها در افغانستان میباشد.
سطح تحصیلی وی خانگی بوده و به سرودن شعر زمانی رو میآورد که اشعار حافظ شیرازی را مطالعه میکند. وی زمان مرثیه میسراید که یکی از پسران جوانش را در جنگ از دست میدهد.
قسمتی از یکی از غزلهای عایشه درانی
ساقی حدیث روحافزا میرود، بیا |
جشن بهار و سیر و صفا میرود، بیا |
|
گستردهاند فرش زمرد به صحن باغ |
فراشهای باد صبا میرود، بیا |
|
گلهای لون لون شکفته به هر طرف |
دلبر گشاده بند قبا میرود، بیا |
|
هر برگ گل گرفته به منقار بلبلی |
سیلاب غم زدیده رها میرود، بیا |
|
در هر چمن نشسته عروسان غنچه لب |
مشاطه را بگو که کجا میرود، بیا |
نازو انا (توخی)
نازو توخی مهشور به نازو انا (انا در زنان پشتو به معنا مادربزرگ) یکی ازشاعران و نویسندگان زنان پشتو در افغانستان میباشد. زادگاه وی قندهار است که در سال ۱۶۵۱ متولد و در سال ۱۷۱۷ وفات نموده است در شجاعت، دلیر و مهربانی در عصر خود معروف بوده است. بنا به وی لقب مادر ملت افغان داده شده بود.
محجوبه هروی
نام اصلی وی (بیبی صفورا) بود و در سال ۱۲۵۸ متولد و در۱۳۴۵ خورشیدی وفات نموده است. نامبرده از چهارده سالگی شعر میسرود و پدرش وی را در زمینه حمایت زیاد نموده است. وی علاقه زیادی به اشعار مستوره غوری داشته و از این مسئله مستوره در جریان قرار میگیرد، از اینرو غزل خود را به وی میفرستد تا به مخمس تبدیل نماید که وی موفق شده و از طرف مستوره و اطرافیانش مورد تشویق قرار میگیرد.
محجوبه هروی عضو انجمن شاعران هرات و بعد از کابل میشود و در یکی از مکاتب دخترانه به صفت معلم ادبیات تدریس را آغاز میکند. بعد از ازدواج زندگی زناشوهری خوب نداشته و شوهرش مانع فعالیتهایش میشود که خود هروی گفته است: «مثل محبوسی که به کل از عالم بیخبر باشد، آن هم برای بیداری قوم برای تجدد خصوصاً طبقه نسوان میکوشم، میگویم، میشنوانم، میسرایم تا خدا بخواهد به منزل مقصود برسم.»
بعد از فوت شوهرش فعالیتهای خود را از سر گرفت و دیوانی با سه هزار بیت دارد.
نمونهای از شعر محجوبه هروی
قاصد ز غم جهان بجانم برخیز که زار و ناتوانم
بگذر به سوی برادر من آن اخوی مهر گستر
ملالی میوند
یکی از زنان قهرمان و تاریخ ساز افغانستان ملالی میوند است. وی در قریه خیگ شهر میوند قندهار در سال ۱۸۶۱ متولد شد، در جنگ دوم افغان انگلیس از جمله زنان بود که برای جنگجویان افغان در کنار سایر زنان کمک میکرد. در رساندن غذا و اسلحه و رسیدگی به زخمیان در میدان جنگ نقش بارز داشته است. پدر وی چوپان بود و برای جنگ بر ضد متجاوزین به کشورش در صف دیگر جنگجویان ایستاده شد.
در یکی از جنگها در ماه جون ۱۸۸۰ در جریان جنگ با این که تعداد نظامیان افغان زیاد بود نامزد و پدر ملالی هم در جنگ حضور داشتند وی هم مثل همیشه برای همکاری به جنگجویان رفته بود. در میدان جنگ روحیه جنگجویان خوب نبود بنابر این جنگ افغانها در مقابل انگلیس به طرف شکست میرفت و در این جریان پرچمدار جنگ کشته میشود ملالی به میدان جنگ داخل شد پرچم را بردست گرفت شعر با صدای بلند به زبان پشتو خواند که برای تمام نظامیان روحیه داد. با این که جنگ به شکست مواجه شد و ملالی هم در جریان نبرد کشته شد ولی وی نقش تاریخی خود را ادا نمود و به قهرمان تمام مردم مبدل شد. وی را یکجا با پدر و نامزدش در قریه خیگ کنار هم دفن نمودند. ملالی در سن ۱۹ سالگی در میدان نبرد کشته شده است.
مستوره غوری
یکی دیگر از شاعران زن که نقش در تاریخ افغاستان داشته است. مستوری غوری یا حورالنسا میباشد. وی در سال ۱۳۱۱ متولد و در سال ۱۳۴۵ وفات نموده است و آثاری از اشعارش باقی مانده که حاوی ۳۵۰۰ بیت میباشد.
نمونهای از شعر مستوره غوری
برو مستوره این دنیا نباشد جای آسایش وگرنه ابن مریم از چه رو جا در سما کرده