«ژن، ژیان، ئازادی» شعار زندگی و برابری
«ژن، ژیان، ئازادی»، به عنوان اولین شعار سر داده شده در این اعتراضات، حمایت بسیاری از برجستگان دنیای هنر، ورزش، سیاست و... را در پی داشت.
سایدا شیرزاد
مرکز خبر- قانون حجاب اجباری در ایران با وعدهی بهشت اجباری، سالهاست در قوانین جمهوری اسلامی گنجانده شده تا زیر سایهی این قوانین جنایات خود را لاپوشانی کند.
در جنایت اخیر جمهوری اسلامی به بهانهی حجاب اجباری، میتوان به قتل ژینا امینی، زن جوان اهل سقز توسط گشت ارشاد نام برد. ژینا که همراه برادرش به تهران سفر کرده بود، توسط نیروهای گشت ارشاد تنها به دلیل بیرون بودن موهای بافته شدهاش بازداشت شده و مورد ضرب و شتم قرار میگیرد.
وی در ساختمان وزرا بیهوش شده و کما میرود و چند روز بعد و در تاریخ جمعه ٢۵ شهریور ماه در بیمارستان کسری جان خود را از دست میدهد.
خبر قتل حکومتی ژینا امینی توسط نیروهای گشت ارشاد، منجر به انزجار عموم مردم به ویژه در شهرهای روژهلات کوردستان از جمله سنه و سقز (زادگاه ژینا) شد.
ماموران حکومتی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از ازدحام و تجمع مردم سقز درصدد برآمدند تا پیکر ژینا را در کمتر از ٢۴ ساعت به خاک بسپارند. این کار با ممانعت خانوادهی ژینا به تعویق افتاد تا صبح روز شنبه ٢۶ شهریور ماه، مردم سقز برای همراهی با خانوادهی ژینا در گورستان آیچی این شهر تجمع کردند و زنان با برداشتن روسریهای خود شعار «ژن، ژیان، ئازادی» سر دادند. شعاری که در عرض کمتر از یک ماه به سراسر ایران و سپس تمام دنیا رسید و مردم در اقسا نقاط جهان این شعار را با زبانهای مختلف فریاد زدند.
پس از انتشار خبر مرگ ژینا امینی توسط نیروهای گشت ارشاد و آغاز اعتراضات گستردهی مردم به گشت ارشاد و به خصوص قانون حجاب اجباری، شمار زیادی از چهرههای شاخص ایرانی و بینالمللی از اعتراضات سراسری مردم حمایت کرده و شعار «ژن، ژیان، ئازادی» سردادند.
حمایت گروههای هنری، ورزشی، مدنی، سیاسی، مذهبی و... از اعتراضات سراسری مردم ایران، سبب گسترش روزافزون اعتراضات شده و مردم معترض در همراهی و طرفداری از هنرمند، ورزشکار، سازمان و مرجع خود بیش از پیش در خیابانها حضور پیدا کردند.
همراهی چهرهها، شخصیتها و برخی نهادهای معتبر و شناخته شده با اعتراضات مردم، سبب افزایش فشار بر دولت شده که متقابلاً دولت نیز فشارهای بیشتری را با اعمال سرکوبهای شدید و استفاده از سلاحهای جنگی بر مردم تحمیل کرده است.
برخواستن و حمایت اولین چهرهی مطرح، همراهی سایرین را نیز به دنبال داشته و با افزایش حمایتها، مردم نیز اعتراضات و مبارزهی خود را ادامه دادهاند. چراکه شکسته شدن سکوت هنرمندان، ورزشکاران، فعالان سیاسی و مدنی و...، خود پیامآور و تایید کنندهی سالها جنایت و تحمیل زور و قدرت بر مردم ایران است.
بازیگران
در میان حامیان و حمایت کنندگان، بازیگران تاثیری بسزا بروی مردم داشتهاند. شمار بازیگرانی که از معترضان حمایت کردهاند به اندازهای است که صدا و سیمای ایران برای پخش و بازپخش تعداد زیادی از مجموعههای و فیلمهای تلویزیونی دچار مشکل شده است.
همزمان با موج اعتراضها، شمار زیادی از هنرمندان و سینماگران ایرانی با کشف حجاب، با اعلام خشم از صدا و سیما و تحریم این سازمان یا با دعوت از سایر هنرمندان برای اعلام کردن موضع، از معترضان حمایت کردند.
موج اعتراضها با برداشتن حجاب اجباری شماری از بازیگران زن در فضای عمومی آغاز شد که شناختهترین آنها کتایون ریاحی، از برجستگان مطرح در دنیای بازیگری است.
شبنم فرشادجو، شیوا ابراهیمی، فاطمه معتمدآریا، شراره دولت آبادی، آناهیتا همتی، مریم پالیزبان، معصومه قاسمیپور و مریم بوبانی نیز از نخستین کسانی بودند که ضمن برداشتن حجاب اجباری خود، نسبت به صدا و سیما و همچنین قانون حجاب اجباری در ایران اعتراض کرده و از مردم حمایت کردند.
با تداوم اعتراضات که با سرکوبهای شدید به ویژه در شهرهای روژهلات کوردستان و سیستان و بلوچستان همراه بود، شمار بازیگران معترض نیز افزایش داشته و علاوه بر حرکتهای اعتراضی از جمله برداشتن حجاب اجباری، نسبت به جنایتهای دولت جمهوری اسلامی و سرکوب مردم اعتراض کردهاند.
لادن طباطبایی در حمایت از معترضان، تندیس شیشهای را که از محمدباقر قالیباف، رئیس وقت نیروی انتظامی گرفته بود، شکست.
فاطمه معتمدآریا نیز، در مراسم تشییع امین تارخ در تهران، با به رسمیت نشناختن قانون حجاب اجباری، بدون حجاب سخنرانی کرد. وی همچنین نسبت به نگارهی با حجابش که در بیلبورد زنان سرزمین من قرار گرفته بود، به شدت اعتراض کرد. این بیلبورد بعداً با اعتراض بسیاری از صاحبان چهرههای روی آن همراه و در کمتر از ٢۴ ساعت برچیده شد.
لازم به ذکر است که بازیگران مرد نیز در همراهی از اعتراضات نسبت به اوضاع موجود در جامعه اعتراض کرده و به حمایت از زنان برخواستند.
دولت، هنرمندان معترض را از «ممنوعالتصویری» تا «ممنوعالخروجی» تهدید کرده و حتی موفق به گرفتن اعترافات اجباری از برخی از بازیگران شد و درصدد جلوگیری از افزایش شمار این هنرمندان برآمد. اما با تداوم جنایات دولت، هنرمندان همچنان در مقابل اقدامات و ناکارآمدی مقامات ایستاده و همراه با مردم به اعتراضات خود ادامه دادهاند.
ورزشکاران
الناز رکابی، ورزشکار زن ٣٣ ساله، اولین ملی پوشی بود که همزمان با اعتراضات سراسری در فینال مسابقات قهرمانی سنگ نوردی آسیا در کره جنوبی طی یک اقدام بیسابقه و برای اولین بار به نمایندگی از طرف تیم ملی ایران در این رقابتها بدون حجاب حضور یافت و به مقام چهارم رسید. تصاویر رقابت او بدون داشتن حجاب اجباری، به صورت گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر شد و این حرکت اعتراضی وی حمایت بسیاری از ایرانیان داخل و خارج از کشور را به دنبال داشت.
پس از این اقدام، وی که پیشتر حجاب را عاملی بازدارنده در کوهنوردی اعلام کرده بود، در اینستاگرام خود اظهار داشت که پوشش او «سهوا دچار مشکل شده بود». این اظهارات که مشخص نیست تحت چه شرایطی توسط الناز رکابی نوشته شد، واکنش بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی و سازمانهای بینالمللی را به دنبال داشت.
در همین راستا، فدراسیون جهانی ورزشهای صعودی، با انتشار بیانیهای اعلام کرد که «امنیت» الناز رکابی بسیار اهمیت دارد و ضمن زیرنظر داشتن وضعیت ایران، از حق انتخاب و آزادی بیان ورزشکاران حمایت میکند.
پس از او، نیلوفر مردانی، اسکیت باز تیم ملی، بدون حجاب در مسابقات اسکیت ترکیه شرکت کرد. همچنین پارمیدا قاسمی، عضو تیم ملی تیر و کمان ایران در مراسم اختتامیەی لیگ تیر و کمان جام خلیج در تهران، حجاب اجباری خود را برداشت. فرزانه فصیحی، رکوردار دوی سرعت زنان ایران نیز از دیگر حمایت کنندگان اعتراضات سراسری مردم بوده است.
بازیکنان و مربیان تیم بسکتبال کنکو در یک حرکت اعتراضی عکس دستهجمعی را بدون حجاب اجباری منتشر کردند.
بعلاوه، ورزشکاران مرد در رشتههای مختلف ورزشی از تلاش زنان برای مبارزه علیه حجاب اجباری حمایت کردند و آنها نیز به معترضان پیوستند که از جملهی آنها میتوان به وریا غفوری، علی دایی و علی کریمی، چهرههای شناخته شدهی دنیای فوتبال اشاره کرد.
سرکوب خونین سنه هم باعث شد تا ورزشکارانی که اغلب سکوت کرده بودند، به این جنایات واکنش نشان دهند. افرادی مانند محمد طلایی، «قهرمان جهان و مربی کشتی ایران» در مطلبی در شبکه اجتماعی خود نوشت: «نه اسلام در خطر است، نه تمامیت ارضی، فقط رفاه مسئولین و زندگی بچه هاشون در خطره».
امیرحسین اسفندیار، بازیکن تیم ملی والیبال نیز نوشت: «شما که مردم رو میزنید و میکشید بویی از انسانیت نبردید» و علیرضا گودرزی، عضو تیم ملی کشتی ایران نوشت: «دیکتاتور عذرخواهی نمی کند، سقوط میکند.»
بسیاری از بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران نیز قبل از اوج گرفتن اعتراضات نسبت به قتل حکومتی ژینا امینی واکنش نشان دادند. اما با بالا رفتن اعتراضات مردم، پست تمام بازیکنان دعوت شده به ارودی تیم ملی از صفحاتشان حذف شد، در حالیکه گفتههای بازیکنانی مانند سروش رفیعی و مهدی قائدی که به این اردو دعوت نشده بودند، در صفحاتشان باقی ماند.
با ادامهی سرکوب اعتراضات سراسری مردم، واکنش ورزشکاران نیز همچنان ادامه دارد.
چهرههای سیاسی
همچنین برخی چهرههای سیاسی شناخته شده در سطح بینالمللی نیز قتل حکومتی ژینا امینی را محکوم کردند که از جملهی آنها میتوان به روبرتا متسولا، رئیس پارلمان اروپا اشاره کرد.
وی ضمن حمایت از اعتراضات مردم، صدور احکام اعدام برای معترضان را محکوم کرده و خطاب به مردم مبارز ایران گفت: ما با شماییم و همچنان با شما خواهیم ماند.
همچنین عبیر السهلانی، نمایندهی سوئد در پارلمان اروپا خطاب به مبارزان ایرانی گفت: تا زمانی که ایران آزاد نشود، ما در کمار شما خواهیم بود. وی با بیان شعار «ژن، ژیان، ئازادی» نیز به نشانهی همراهی با مردم ایران موهایش را کوتاه کرد.
نمایندگان حاضر در پارلمان اروپا، به همراهی خود با مردم ایران تاکید کرده و بر تروریست بودن سپاه پاسداران جمهوری اسلامی تاکید داشتهاند. اخیرا نیز نمایندگان پارلمان کشورهای مختلف اروپایی کفالت سیاسی بسیاری از زندانیان سیاسی در معرض خطر را بە عهدە گرفتەاند، کە این اقدام میتواند برای ایران هزینەی سیاسی جدی در سطح بینالمللی داشتە باشد. از زمانی کە این اقدام نمایندگان پارلمان آغاز شدە است، قوەی قضائیەی ایران ناچار بەعقبنشینی شدە و حکم اعدام چند تن از زندانیان را لغو و یا حکم اعدام را تکذیب کردە است.
زندانیان سیاسی و فعالان مدنی
همچنین برخی از زندانیان سیاسی و فعالان مدنی محبوس در زندانهای ایران نیز با ارسال پیام، صدور بیانیه، اعتصاب غذا و... از زندان به رخدادهای اخیر واکنش نشان داده و در زندان نیز به مبارزه علیه جمهوری اسلامی ادامه دادهاند که از جملهی آنها میتوان از کسانی چون لیلا حسنزاده، نرگس محمدی، عالیه مطلبزاده، هستی امیری، ژیال مکوندی، سپیده کاشانی، ملیحه جعفری، الناز اسلامی، مهناز طراح، نازنین محمدنژاد، رها عسگریزاده، گلاره عباسی، سپیده قلیان، صبا کردافشاری، عسل محمدی، مریم اکبری منفرد، منیره عربشاهی، یاسمن آریانی، سکینه پروانه و... نام برد.
علاوه بر چهرهها و شخصیتهای شناخته شده در ایران، بسیاری از وکلا، مدرسان، اساتید دانشگاه و معلمان، گروههای سیاسی و مدنی و... نیز به اعتراضات مردمی پیوستند و علیه دولت جمهوری اسلامی به مبارزه برخواستهاند.
حمایت چهرههای شاخص از اعتراضات منجر به شنیده شدن هرچه بیشتر شعار «ژن، ژیان، ئازادی» شد
از همان سالهای آغازین حکومت جمهوری اسلامی در ایران، همواره اعتراضات و تظاهراتی علیه دولت جمهوری اسلامی در خصوص وضع قوانین مردسالارانه و زنستیز، ناکارآمدی مسئولان و مقامات، بحرانهای اقتصادی، تورم و افزایش ناگهانی قیمتها و... صورت گرفته است.
اما به جرات میتوان گفت که اعتراضات سراسری اخیر با همهی مبارزات قبلی فرق دارد و آنچه وجه تمایز این مبارزات را با سایرین آشکار میکند زنانه بودن این اعتراضات و تلاش برای آزاد سازی زنان از بند قوانین مردسالارانه است که تمامی ابعاد و مشکلات موجود در ایران اعم از افتصاد، بیکاری، فساد، اعتیاد، قوانین غیرانسانی و... را نیز در بر میگرد.
«ژن، ژیان، ئازادی» به عنوان اولین شعار سر داده شده در این اعتراضات، حمایت بسیاری از برجستگان دنیای هنر، ورزش، سیاست و... را در پی داشت. به گونهای که مرز مردم و برجستگان شکسته شده و تمامی چهرههای شناخته شده خود را جزئی از مردم خواندند.
گسترش حمایتکنندگان و همنوا شدن با صدای مردم معترض به حدی بوده است که منجر به شنیده شدن هرچه بیشتر شعار «ژن، ژیان، ئازادی» در سطح جهانی شد. به حدی که در تمام دنیا و در بزرگترین و معتبرترین سازمانهای حقوق بشری دنیا مسئلهی زنان و به ویژه زنان ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
تداوم مبارزات مردم در راستای «ژن، ژیان، ئازادی» و سرکوبهای شدید حاکمیت که قصد داشتند این صدا را خفه کنند، منجر به کشیدن شدن خواستهها و مطالبات مردم ایران به ویژه زنان ایران به سازمان ملل شد که در نتیجهی آن سازمان ملل متحد به تشکیل کمیتهی حقیقتیاب در خصوص جنایات جمهوری اسلامی رای مثبت داد.
از طرفی، درخواست مردم مبارز و مخالف جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ايران، در خصوص حذف جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل، نتیجهای مطلوب داشت و آزادیخواهان با تداوم مبارزات خود و تلاش برای دستیابی به آنچه در شعار «ژن، ژیان، ئازادی» نهفته است، موفق شدند رای مثبت کشورهای مطرح جهان را به دست آورند و در نهایت جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل اخراج شد.
«ژن، ژیان، ئازادی» سبب همبستگی و اتحاد مردم در سراسر جهان برای فریاد درد مشترک شد. دردی که تنها با آزادی زن از هر اسارتی درمان میشود و نوید یک زندگی زیبا را با خود دارد. چراکه اگر زن حالش خوب باشد، یک زندگی حالش خوب است.