تنگ‌تر کردن عرصە بر زنان با تهدید در محل کار

در روزهای اخیر حکومت با تهدید زنان در محل کار و اماکن عمومی عرصه را هر روز بر آنها تنگ و تنگ‌تر می‌کند، اماکن بر سردر مغازه‌ها نوشته‌هایی مبنی بر رعایت حجاب می‌چسپاند و به این منظور ماموران مقابل پاساژها کشیک می‌دهند زنان از تجربیات خود سخن می‌گویند.

هیما راد

سنه‌ــ حجاب اختیاری از مطالبات مهم و برحقِ زنان است شاید مشکلات عدیده در ایران موجب ایجاد این سوال شود که آیا حجاب اولویت است؟ مبارزەی اصلی زنان حجاب است؟ و..اما واقعیت این است که آزادی شامل حقِ انتخاب پوشش نیز هست، اینکه اولویت باشد یا نه، بستگی به شرایط مبارزه دارد و چون برای جمهوری اسلامی به مسئلەی مهمی تبدیل شده پس زنان تاکتیک درستی را در پیش گرفته‌اند.

در روزهای اخیر حکومت با تهدید زنان در محل کار، اماکن عمومی و در مغازه‌ها و پاساژها عرصه را هر روز بر آنها تنگ و تنگ‌تر می‌کند، اماکن بر سردر مغازه‌ها نوشته‌هایی مبنی بر رعایت حجاب می‌چسپاند و به این منظور ماموران مقابل پاساژها کشیک می‌دهند.

در این‌باره گفت‌وگویی داشتیم با زنان مغازه‌دار و کارمند که هر کدام به نوعی متحمل این آزارها هستند.

 

«نمی‌توانم به همجنس خودم تذکر حجاب بدهم وقتی خودم هم اعتقادی به آن ندارم»

ش.ر یکی از مغازه‌داران شهر سنه به خبرگزاری ما می‌گوید: ماموران اماکن به مغازه‌ها سرکشی می‌کنند و مدام پوشش ما را زیر نظر دارند بارها تذکر داده‌اند به پوشش خودم و مشتری‌هایم، از آنجا که بیشتر مشتری‌هایم زن هستند و بیشتر بدون روسری وارد مغازه می‌شوند تذکر دادن برایم حکم بی‌احترامی را دارد، من نمی‌توانم به هم جنس خودم بگویم روسری سر کن چون خودم هیچ اعتقادی به آن ندارم.

ش.ر می‌گوید: با اینکه هربار تهدید به پلمپ مغازه شده‌ام اما هیچ وقت زیر بار حرف زورشان نرفتم و تا اینکه با این نوشته(لطفا حجاب را رعایت کنید) آمدند و به دیوار مغازه‌ام زدند، وی می‌گوید هر روز که به مغازه می‌آیم آنرا می‌بینم و مانند پتکی بر سرم است اما چه کنم که حتئ برای اینکه ببینند کاغذ را برداشته‌ام یا نە سرکشی می‌کنند.

 

«زنان بدون حجاب اجباری انگار بیشتر خودشانند، بدون پوششی که آن‌ها را محبوس کند»

ش.ر ادامه می‌دهد: کنترل کردنشان بە سر حد خود رسیدە تا آنجا که گاهی اوقات می‌خواهم خودم مغازه را ببندم و زحمت پلمبش را به آنها ندهم اما فکر بیکاری و مخارج بالا مانعم می‌شود.

وی همچنین می‌گوید: از دیدن مشتری‌های بدون حجاب اجباری زوق می‌کنم انگار بیشتر خودشانند بدون پوششی که اجبارا آنها را محبوس کند، زیبایی زنان در این انقلاب وضوح پیدا کرد زنانی که اهل مبارزه‌اند و اکنون زنانگی‌شان بیشتر به چشم می‌آید، و من فکر می‌کنم صرفا برای پوشش دلخواه نباشد و هدف بزرگتری در پشت این کار نهفته است و آن نوعی مبارزه برای آزادی است.

 

«زنان زندانی و مادران شهدا بزرگترین فداکاری و مبارزه را انجام دادند»

ش.ر در ادامه می‌گوید: من و مغاز‌داران دیگر به شدت تحت فشاریم زیرا به واسطه‌ی کارمان زیر نظرشان هستیم مشتریان می‌آیند و می‌روند، حتی خیلی جسورانه مقابل ماموران با حجاب دلخواهشان عبور می‌کنند، این صاحب مغازه است که بازخواست و تهدید می‌شود، اما به زنان زندانی و مادران شهدا که فکر می‌کنم، می‌بینم اوج فداکاری و مبارزه را آنان انجام دادند در حالیکه ما هنوز در فکر کاسبی خودمان هستیم و از این بابت خجالت می‌کشم.

 

«انگار که ربات هستیم و باید کاملا زیر سیطرەی آنها باشیم»

زن دیگری به اسم ب.ق که کارمند یکی از ادارات است به خبرگزاری ما می‌گوید: ما بیشتر از کسانی که شغل آزاد دارند در فشاریم آنها پوشش به نسبت راحت‌تری دارند اما ما باید مانتوی پوشیده و مقنعه داشته باشیم در فصل بهار و تابستان چنین پوششی عذاب آور است.

ب.ق می‌گوید: مانتو و مقنعه کافی نیست باید کوچکترین آرایشی نداشته باشیم و حتی به ناخن‌هایمان هم گیر می‌دهند و هرچند وقت یکبار که برای بازرسی می‌آیند سرتاپایمان را بررسی می‌کنند انگار که ربات هستیم و باید کامل زیر سلطەی آنها باشیم نمی‌توانیم از رنگ‌ها استفاده کنیم و مشکی و رنگ تیره رنگ‌های قابل قبول آنها است، مدتی قبل به دلیل یک لاک کم رنگ و ملایم روی ناخن‌هایم توبیخ شدم، کار کردن در ادارات آنطور که به نظر می‌رسد راحت نیست و یکی از مشکلات بزرگ ما همین پوشش اجباری است.

 

«در این مملکت زن بودن به خودی خود معضل است»

ب.ق می‌گوید: مراجعان بیشتر اوقات با حجاب اختیاری به اداره می‌آیند، از اداره کل دستور آمده که به زنانی که حجاب اجباری را رعایت نمی‌کنند، خدماتی ارائه نشود اما با بی‌توجه به چنین دستوری خیلی بیشتر از قبل و با خوشحالی کارشان را راه می‌اندازیم و چون همەی کارمندان اتحاد عمل داریم از توبیخ همەی ما ابا دارند.

ب.ق همچنین می‌گوید: من اشتباه بزرگی کردم که به استخدام دولت درآمدم زیرا هیچ آزادی عملی از خود ندارم حتی صفحات مجازی ما قابل کنترل است و نمی‌توانیم مانند زنان دیگر در این صفحات فعالیت کنیم و اگر عکس بدون روسری از ما یافت شود کارمان را از دست می‌دهیم گاهی اوقات به دلیل ترس از بیکاری استعفا نمی‌دهم زیرا در این مملکت زن بودن به خودی خود معضل است چه برسد به اینکه بیکار باشی وگرنه احساس اسارت می‌کنم.