راهی جز آگاهی برای زنان نیست(٢)

با آغاز انقلاب ژینایی زنان هر کدام بسته به توانایی‌های خود و بسته به جایگاه خود در نقش دانش‌آموز، دانشجو، معلم، پزشک، خانه‌دار و کارگر.... ایفای نقش کردند. در شهر سنە نیز بە عنوان قلب تپندەی این انقلاب، زنان حضور پر رنگی دارند و انقلاب را رهبری می‌کنند.

هیما راد

سنە- ش.ق یکی دیگر از زنانی است کە فعالانە در این  خیزش نقش دارد و از راەهای مختلف برای تداوم این خیزش تلاش می‌کند. از کمک بە مجروحین و درمان آنها گرفتە تا آمادە ساختن مولوتوف برای دفاع از خود.

وی کە دانشجوی سال آخر پرستاری است می‌گوید: در ابتدای اعتراضات نتوانستم در خیابان‌ها حضور داشته باشم ولی دوست داشتم در دانشگاه اعتراضات شکل بگیرد تا بتوانم شرکت کنم و خوشبختانه همین‌طور هم شد. اوایل تمام دلهره و ترسم از این بود که اعتراضات گسترده نشود و در نطفه خاموش شود اما هر روز شاهد پیوستن طیف‌های دیگر جامعه بودیم و امیدمان به این انقلاب بیشتر شد و تمام طیف‌ها و بخش‌های جامعه به این اعتراضات پیوستند و اکنون هیچ صنف و گروهی در جامعه پیدا نمی‌شود که از این وضعیت راضی باشد.

وی می‌گوید: به اینکه انقلاب را زنان شروع کردند افتخار می‌کنم و روز اول را خیلی خوب یادم است زنان سنه در خیابان فردوسی دست در دست هم با شعار ژن، ژیان، ئازادی استارت آن را زدند و بعد از آن شاهد اعتراضات در بسیاری از شهرهای ایران بوده‌ایم جرقه‌اش در شهرهای کوردستان زده شد و شعارش هم از دل کوردستان بیرون آمد. اما این انقلاب زنانه تنها برای زنان نیست برای تمام جامعه است ما سال‌ها مورد ظلم حکومتی توتالیتر بودیم اکنون مردان نیز در این انقلاب هم قدم زنان هستند.

وی بیان داشت «آنچه در ایران روی می‌دهد و آنچه حکومت جمهوری اسلامی در حال انجام آن است، تمام کشتارها، دستگیری‌ها، کودک کشی‌ها، ظلم‌های قومیتی و دینی تماما از یک حکومت دیکتاتور و توتالیتر سر می‌زند و ما باید این مبارزه را تا روز آزادی و نابودی جمهوری اسلامی ادامه دهیم، ما حق داریم در ایرانی دموکراتیک و آزاد زندگی کنیم.»

وی همچنین افزود: من به تمام نقص‌هایی که در اداره‌ی مملکت وجود دارد اعتراض دارم، ایران پر از کسانی است که دانش و تخصص دارند و می‌توانند با تخصص خود ایران را آباد کنند اما تنها چیزی که ما در جمهوری اسلامی  نمی‌بینیم تخصص است آنها در هیچ چیز تخصص ندارند الا ویرانی... وی از فعالیت‌های دوران انقلاب خود می‌گوید: من به عنوان یک زن ٢۵ سالە که تمام ظلم‌های جمهوری اسلامی را با روح و جانم لمس کردم دیگر حاضر نیستم یک روز زیر سیطره این حکومت باشم به همین دلیل جانم را در این راه گذاشته‌ام و هرکاری از دستم برآید دریغ نمی‌کنم در طول این چند ماه به زخمی‌ها کمک کرده‌ام و به خانه‌های آنها رفته‌ام تا آنها را مداوا کنم هرچه در توانم بوده از جملە کمک مالی دریغ نکردە‌ام زیرا خانوادهای زخمی‌ها بیشترشان از قشر ضعیف‌اند و با کمک گروه‌هایی از مردم توانسته‌ایم آنها را شناسایی کنیم و داروهای مورد نیاز را که در داروخانه‌ها بدون نسخه نمی‌فروشند پیدا کنیم و آنها را درمان کنیم.

این دانشجوی پرستاری در پایان می‌گوید: به عنوان یک زن خواسته‌ام از تمام زنان ایران  این است که قدرت خود را دست کم نگیرند و از نیروی خود برای  پیشبرد انقلاب و رسیدن به آزادی استفاده کنند آنها باید تغییر را از خانواده خود شروع کنند و به حقوق خود آگاه شوند اگر نه بعد از انقلاب نیز اسیر فرهنگ غلط و کهنه خانواده و جامعه هستند و وقتی شعار زن، زندگی، آزادی را سر می‌دهند باید به آن ایمان داشته باشند.

وی اظهار داشت: بعد از مدتی که تمام دوستان نزدیکم گرفتار دست رژیم دیکتاتوری شدند و در زندان‌ها بودند خشمم بیشتر شد به طوری که دیگر حضور در خیابان و تظاهرات هم برای کافی نبود و به این فکر افتادم که کارهای دیگری هم انجام دهم.

 با دیدن زخمی‌ها به این نتیجه رسیدم که دست خالی نمی‌شود با آنها جنگید بنابراین به ساختن کوکتل مولوتف پرداختم و در خانه با دختر کوچکم به ساخت آنها مشغول شدیم و اگر می‌توانستم خودم استفاده می‌کردم و اگر نه آن را به دوستانی می‌دادم تا برای دفاع از خودشان استفاده کنند، و حتی برای آتش زدن پایگاه بسیج هم بە کار می‌بردند.