«مرکزیت محتواهای آموزشی روی محور ملی‌گرایی فارسی و اسلام شیعی هست»

یکی از معلمان سردشت با انتقاد از سیستم آموزشی می‌گوید: در محتوای درسی برای دختران نقش «آشپزخانه و مسائل خانه و خرید» و برای پسران نقش «سرباز و بزرگ‌تر خانواده» تعریف می‌شود.

روژین قادری

سردشت- سیستم آموزش‌وپرورش در ایران مرکز محور، ایدئولوژیک و جنسیت زده است و در این سیستم تبعیض‌های اتنیکی، دینی و جنسیتی زیادی دیده می‌شود اما برای جمهوری اسلامی نتیجه این آموزش، آنچه در نظر داشته نبوده و در چند ماه گذشته همزمان با خیزش مردمی «ژن، ژیان، ئازادی»، تعداد زیادی از دانش‌آموزان در مدارس علیه جمهوری اسلامی شعار می‌دهند و در خیابان توسط نیروهای نظامی بازداشت و حتی به قتل می‌رسند.

سحر مولودی معلم یکی از مدارس سردشت با نزدیک به ٢٠ سال سابقه است، از او در رابطه با فضای کلاس درس، محتوای کتاب‌های درسی، بودجه و امکانات مدارس پرسیدیم تا وضعیت مدارس و سیستم آموزشی در ایران و به طور خاص در سردشت را جویا شویم.

 

فضای مدرسه و ارتباطی بین معلم و دانش‌آموزان در مدارس به چه شکلی است؟

«برای پاسخ به این سؤال بایستی نظام سیاسی و ساختارهای مدرسه را در نظر گرفت. دستورات در سیستم آموزشی از بالا به پایین هست یعنی مدارس تصمیمات اساسی را نمی‌توانند اعمال کنند. ازاین‌رو دانش‌آموز گیرنده مرکزی تمام دستورات سیستم است. همین موضوع موجب تربیت دانش‌آموزان منفعل و مطیع خواهد شد. به چند نمونه از قوانین توجه فرمایید: دانش‌آموزان قبل از ساعت ٧:٣٠ صبح در کلاس حاضر باشند. هرروز قرآن گوش دهند، برای نظام و رهبر دعا کنند و سرود ملی بخوانند و در کلاس منظم بنشینند، ساکت باشند، تی‌شرت نپوشند، اصلاح سر به‌ دلخواه مدرسه باشد. معلم در کلاس‌های پرجمعیت نمی‌تواند با دانش‌آموزان دوست باشد، بلکه کلاس پرجمعیت به شیوه‌های کنونی بستری را فراهم می‌کنند که معلم دیکتاتوری باشد که همیشه در حال امر و نهی دانش‌آموزان است. معلمی که نتواند با دانش‌آموزان تعامل داشته باشد مستبد است و این همان نقطه‌های آغازین پذیرش استبداد جامعه می‌باشد.»

 

مدیران مدارس در سیستم آموزشی ایران باید چگونە باشند؟

«سیستم سلسله مراتبی آموزش‌وپرورش در هر سطح به دنبال مدیرانی می‌باشد که کمتر مشکلات آموزشی-پرورشی را به سلسله ‌مراتب بالاتر انتقال دهند از این ‌رو مدیری بیشتر بقا پیدا خواهد کرد که مشکلات را به‌گونه‌ای انکار کرده یا به‌صورت مصلحتی با مشکلات کنار بیاید. برای نمونه مدیری در مدرسه مورد قبول مراتب بالاتر است که کمتر مشکلات آموزشی را ارجاع دهد، کمتر از ادارەی آموزش‌ و پرورش درخواست مالی داشته باشد و به‌صورت کلی کمتر به وضعیت منتقد بوده و بیشتر مجری آنان باشد. در نهایت این مسائل، مکانیزم‌هایی برای خفه کردن مشکلات در سیستم آموزشی را به وجود می‌آورد.»

 

وضعیت کیفیت آموزشی و امکانات در شهر سردشت چگونه است؟

«مدارس فاقد غذاخوری و سالن مطالعه می‌باشند. به‌جز یک مدرسه در سطح شهرستان سردشت، مدارس دیگر فاقد سالن ورزشی می‌باشند. بیشتر مدارس سطح آسفالت دارند که در زنگ ورزش موجب آسیب دیدن به کودکان می‌گردد. دولت برای کاهش هزینه‌ها و فرار از تهیه نهار، کلاس‌ها را در یک نوبت فشرده کرده که این کار به‌ شدت موجب کاهش تمرکز دانش‌آموزان در زنگ‌های آخر می‌شود. حتی دولت حاضر به تهیەی خوراکی مثل شیر یا کیک برای دانش‌آموزان نیست. سرانەی استاندارد کشور برای هر دانش‌آموز ۸/۵ متر مربع فضای آموزشی را در نظر گرفته که این آمار در مدارس سردشت گاهی به کمتر از نصف این استاندارد می‌رسد. جمعیت زیاد کلاس‌ها موجب می‌شود فرایند یادگیری و ارزشیابی با مشکلاتی روبه‌رو شود و کمتر به دانش‌آموزان توجه شود. آزمایشگاە بیشتر مدارس فاقد مواد و وسایل مورد نیاز است. کارگاه کامپیوتر در بیشتر مدارس وجود ندارند. ولی مدارس با کمک‌های مالی تا حدی توانسته‌اند که برای کلاس‌ها ویدیو پروژکتور تهیه کنند.»

 

محتوای آموزشی کتب درس تا چه حد مخصوص یک دانش‌آموز است و مسائل ایدئولوژیک حکومت تا چه اندازه بر محتوای درسی تأثیر داشته‌اند؟

«مرکزیت محتواهای آموزشی در آموزش‌وپرورش روی محور ملی‌گرایی فارسی و اسلام شیعی هست؛ که به‌شدت روی بیشتر محتواهای درسی سیطره پیدا کرده‌اند. دروس فارسی، مطالعات اجتماعی، قرآن، هدیه‌های آسمانی، آمادگی دفاعی و فعالیت‌های فوق‌ برنامه نمایندەی مسائل ایدئولوژیک حکومت می‌باشند. حکومت  در بخش کتب دینی کتابچه‌هایی برای ادیان و مذاهب دیگر تهیه‌کرده است. ولی عملاً مطالب اساسی ادیان و مذاهب دیگر را دربر نمی‌گیرد.

تحلیل محتوای کتب نشان می‌دهد، پرورش تفکر انتقادی و خلاقانه در برنامه درسی کمتر گنجانده‌شده است و بیشتر بر جنبەی اطاعت‌پذیری دانش‌آموزان توجه می‌شود.

سیستم مرکزگرای فارسی_شیعی را می‌توان به‌عنوان نمودی از فاشیسم در نظر گرفت، چون حاضر به پذیرش  دیگری نیست و مفاهیم یکپارچگی دولت ملت را بر تنوع فرهنگی زبانی خلق‌ها تحمیل می‌کند. برنامەی همرنگ‌سازی جامعه را با تعریف قالب‌های زبانی و نقش‌های اجتماعی به‌پیش می‌برد.

راه دیگر به‌کارگیری مدرسه برای حکومت راهپیمایی‌های حکومتی است به این صورت با کمترین هزینه جمعیتی را برای رسانه‌های خود جمع می‌کند تا مانورهای سیاسی خود را به نمایش بگذارد این در حالی است که دانش‌آموزان کودک هستند و درکی درست از مسائل علوم سیاسی ندارند و این به‌نوعی کودک ‌آزاری و سوءاستفاده محسوب می‌شود.»

 

وضعیت دانش‌آموزان و مدرسه تحت تأثیر قیام مردمی چگونه بوده و آیا فضای سیاسی و اجتماعی روی مدارس تأثیر داشته است؟

«دانش‌آموزانی وجود دارند که در موقع آموزش مطالب ایدئولوژیک، آن‌ها را تشخیص داده و می‌خواهند از آن صرف‌ نظر کنند. تعداد دانش‌آموزانی که این دیدگاه را دارند بعد از قیام مردمی ژینا بیشتر شده است. شعارنویسی علیه حکومت در مدارس نیز به چشم می‌خورد که چیزی کم‌سابقه بوده است. روی ‌هم ‌رفته می‌توان گفت دانش‌آموزان نسبت به مسائل حکومتی بیشتر منتقد گشته‌اند.»

 

آیا محتوای درسی ازنظر جنسیتی و اتنیکی برای یک دانش‌آموز دختر کورد مناسب است؟

«یک دانش‌آموز دختر کورد علاوه بر اینکه تحت ستم فاشیسم دینی و نژادی است از طرف دیگر از ستم‌های جنسیتی نیز رنج می‌برد و محدودیت‌های بیشتری نسبت به پسران دارد. محتواهای آموزشی عصاره‌هایی از ظلم تاریخی به زنان را با خود حمل می‌کنند. نقش زنان در اجتماعات و مناسبات سیاسی منفعل نشان داده می‌شود و فضای مردسالاری به‌ نوعی در کتب باز تولید می‌گردند. برای مثال در فارسی اول ابتدایی نقش آزاده- دختر کوچولو- و مادرش در مقام زن بیشتر به آشپزخانه و مسائل خانه و خرید ارتباط داده ‌شده است در حالی‌که امین و پدرش به‌عنوان مرد در مقام سرباز و بزرگ‌تر خانواده که کمتر مسئول وظایف خانه هستند مطرح می‌شوند.»

 

دولت چه مکانیزم‌های برای شانه خالی کردن از هزینه‌های آموزشی داشته است؟

«طبق قانون حکومت بایستی آموزش رایگان را برای دانش‌آموزان فراهم کند اما دولت‌ها مکانیزم‌های عجیب را برای شانه خالی کردن از این مسئولیت‌ها در پیش‌گرفته‌اند. برای نمونه بودجه ارسالی برای مدارس حتی کفاف خرید برگه‌های امتحانی هم نمی‌کند. از طرفی که گاهی خبر ممنوعیت دریافت پول از والدین پخش می‌شود ولی در عمل خلاف آن اجرا می‌شود. در مدارس شوراهایی از والدین تشکیل می‌شود و مدرسه از طریق آن شروع به دریافت پول می‌کند تا هم پول را بگیرد و هم یک سپر حقوقی محافظتی به کمک شورای والدین برای خود درست کند. روی‌ هم‌ رفته برنامەی حکومت آن است که با پول مردم مسائل ایدئولوژیک خود را بر مردم تحمیل کند.»