خودروایت‌گری مبارزه است؛«من یک زن کورد معلم هستم و این انقلاب را صدای واقعی خود می‌دانم»

میترا با تاکید بر اینکە انقلاب ژن ژیانی آزادی صدای واقعی او است می‌گوید: ما خواستار از میان بردن خشونت‌های فراگیر و ساختارمند در قالب کلیشەها، قوانین و عرف هستیم.

 

ژوان کرمی

 

مریوان - اگر بپذیریم که به قول پولن دولابار: «هرچه مردان درباره زنان نوشته‌اند باید نامطمئن باشد، زیرا مردان در آنِ واحد هم داورند و هم طرف دعوا»، باید بر روایت زنان از زبان خودشان اصرار کنیم. زنان نە تنها خود را بلکه جهان را و همچنین تاریخ جهان و روابط را باید روایت کنند. بیشتر آنچه که می‌خوانیم، می‌شنویم و می‌دانیم یا به عبارت دیگر بیشتر شناخت ما از جهان، صدای مردان است. شناخت ما، دانشی مردانه است. اگر باور داشتە باشیم که همواره قدرت برتر روایتگر تاریخ بوده است، پس فرودستان برای برابری و توازن قدرت باید خود را و جهان را از نو روایت کنند. مردان همواره هم به سهم خود و هم به جای زنان سخن گفتەاند. دیگر زمان آن فرا رسیده است که زنان تریبون‌ها و منبرها را از مردان بگیرند و خود صدای خود باشند.

البتە اگر تنها به روایت جهان زنان از نگاه روشنفکران و اندیشمندان زن اکتفا کنیم، باز به مقصود خود نرسیدەایم. چه در آن صورت نیز تنها به روایت طبقەای از زنان دست یافتەایم. در این پروژه برآنیم که مستقیم و بی‌واسطه با زنانی از همەی طبقات اجتماعی به گفت‌وگو بپردازیم. در این دیدارها می‌کوشیم که پرسش‌های ما تنها در حد تلنگری باشد برای گشودن مباحث و تا حد امکان از هدایت و جهت‌دهی به روایت زنان حذر شود و به ایدەی خودروایت‌گری زنانه وفادار بمانیم.

میزبان ما در دیدار امروز «خودروایت‌گری مبارزه است» یک زن از شهر مریوان است. زنی معلم، مجرد، متولد دهەی شصت و برخاستە از خانوادەای با وضعیت مالی نسبتا خوب در جامعه. او اسم مستعار میترا را برای خود انتخاب کرد و سخنان وی که زنی سرزنده و خوش‌کلام است را با شما در میان می‌گذاریم.

 

می‌توانید به یاد بیاورید که در کودکی کی با جنسیت خودتان مواجه شدید و درک کردید که با پسرها فرق دارید؟ این تفاوت آن زمان چه بار ارزشی برای شما داشت؟ تبعیضی احساس می‌کردید؟

زن‌ستیزی و تبعیض جنسی فراوانی در زبان نهادینە شده و احتمالا اولین مواجهەی من با مفهوم جنسیت و تبعیضی که وجود داشت در همین ادبیات زن‌ستیز بود. زبان‌ها ماهیتی مردسالارانە دارند و من از همان سال‌های دبستان متوجه کم ارزش و ضعیف خواندن زنان در ادبیات مردم شدم و می‌دیدم که ارزش‌های والا به مردان نسبت داده می‌شد. لفظ‌هایی همچون ضعیفه، مردانگی، قول مردانە و جوانمردی مصداق‌هایی هستند برای ادبیات و زبان زن‌ستیر و مردسالار.

 

در دوره نوجوانی و آغاز جوانی دوره احساس و مواجهە با مفهومی همچون عشق است. در این دوره چە تبعیض‌ها و محدودیت‌هایی بر شما و دختران دیگر اعمال می‌شد؟

عشق و رابطە در دوران ما تابوی بزرگی بود که ناچار بودیم آن را از خانواده و دیگران پنهان کنیم. در صورت برملا شدن هرگونه عشق و رابطەای دختران به شدت مجازات می‌شدند. من خودم به شخصه با خشونت‌های کلامی و قضاوت‌های شدیدی روبرو می‌شدم که منجر به تشدید محدودیت‌ها بر زندگی‌ام می‌شدند. برای بسیاری از دختران این وضعیت بدتر از من بود. برخی از آنان با برملا شدن عشق و رابطە، امنیتشان به خطر می‌افتاد، برخی با خشونت فیزیکی و ضرب و شتم روبرو می‌شدند. بعضی از آنان نیز توسط خانوادەها ناچار می‌شدند به بهانەی حفظ آبرو تن به ازدواجی اجباری بدهند.

 

در شرایطی که خیلی از زنان در جامعه ما تحت فشار ازدواج می‌کنند یا ازدواجشان انتخابی است بین بد و بدتر، یعنی ترجیح دادن سرپرستی همسر به سرپرستی پدر و خانە همسر به خانە پدری است؛ آیا می‌شود ازدواج را یک انتخاب آزادانه تعریف کرد؟

تا زمانی کە ازدواج نکردن و مجرد ماندن از سنی به بعد برای زنان شکست پنداشتە شود و ادبیات زن‌ستیزی همچون "ترشیده" برای زنان ازدواج نکرده به کار برده شود، تا زمانی که برخی از خانوادەها دختران را ناچار به ازدواج اجباری کنند و در برخی از خانوادەهای پدران و مادران و دیگران با سخنان و نگاەهای خود فضا را برای زنان مجرد غیرقابل تحمل کنند، نمی‌توان گفت ازدواج برای زنان یک انتخاب است، چه برسد به ازدواج آگاهانە.

 

استقلال مالی و اقتصادی زن از همسر یا پدر تا چە اندازه می‌تواند بر زندگی شما و دیگر زنان اثر بگذارد؟ به عبارتی دیگر محدودیت‌ها و انقیاد زنان را تا چە اندازه معلول وابستگی اقتصادی می‌دانید؟

قطعا استقلال مالی زن از پدر، همسر یا برادر برای زنان مسئلەای حیاتی است. بسیاری از زنان به دلیل نبود پشتوانەی مالی و نداشتن شغلی مستقل برای خود، ناچار به تحمل نمودن زندگی‌های مصیبت‌باری شدەاند و توان جدا شدن ندارند. زن با استقلال مالی نیز امکان دارد همچنان تحت انقیاد باشد، اما بدون استقلال مالی هیچ زن آزادی وجود نخواهد داشت. به عبارتی دیگر استقلال مالی برای آزادی زنان شرط لازم است، نە شرط کافی.

 

انقلاب ژن ژیان ئازادی نقطه عطفی تاریخی از لحاظ حضور زنان به عنوان سوژه در تاریخ کوردستان و ایران است. صدای این انقلاب را تا چه اندازه صدای خود می‌دانید؟ آیا این انقلاب خواست‌های شما را نمایندگی می‌کند؟

این انقلاب قبل از هرچیز بر تبعیض جنسی تٲکید دارد، ماهیتی زنانە دارد و می‌خواهد به سال‌ها انقیاد و سرکوب زنان پایان دهد. در وهلەی دوم صدای ملت‌های تحت ستم در ایران و طبقات فرودست است. از آنجا که من یک زن کورد معلم هستم، این انقلاب را صدای واقعی خود می‌دانم و تا حد زیادی خواست‌های من را نمایندگی می‌کند. به نظر من این انقلاب تحول بزرگی در جامعه آفریده است. گرچە منجر به تغییرات سیاسی نشدە است، اما از لحاظ فرهنگی و اجتماعی منجر به تغییرات اساسی در دیدگاەها و شیوەی رفتار و حتی ادبیات و زبان مردم شدە است که به طرز چشمگیری محسوس است.

 

اگر این انقلاب منجر به تغییرات سیاسی بنیادین شود، انتظار دارید جامعه فردا چگونە باشد و چە تغییراتی در زندگی زنان از جنبه حقوق، برابری، آزادی‌های فردی، مشارکت سیاسی و اقتصادی باید اتفاق بیفتد؟

همانطور که گفتم تغییرات فرهنگی و اجتماعی حائز اهمیتی روی داده است، اما این انقلاب منجر به تغییر رژیم و تغییرات سیاسی بنیادین نشده است. ما زنان خواستار از میان بردن خشونت‌های فراگیر و ساختارمند در قالب کلیشەها، قوانین و عرف هستم. اما اگر چنین تغییراتی صورت گیرد، انتظار دارم حقوق زنان و ملت‌های تحت ستم در قانون اساسی تضمین شود، تکثر و تنوع موجود در جامعه نادیده گرفتە نشود، هویت‌های جنسی، ملی، دینی و طبقاتی مختلف در سیاست و اقتصاد به طرزی برابر مشارکت داشتە باشند و البتە این حقوق از ضمانت اجرایی کامل برخوردار باشند.