خشونت علیه زنان پدیدەای جهانی و سیستماتیک

خشونت علیه زنان یک مسئله جهانی است که سالانه میلیون‌ها نفر را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با وجود این‌که زنان جهان سزاوار زندگی بدون خشونت هستند اما یک سوم زنان در همه دنیا حداقل یک بار خشونت را در زندگی خود تجربه کرده‌اند.

سروشا آمین

مرکز خبر- در روز ۲۵ نوامبر سال ۱۹۶۰ سه خواهر با نام «خواهران میرابل»، اهل جمهوری دومینیکن، با اتهام شرکت در فعالیت‌های سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری حاکم بر دومینیکن ، پس از ماه‌ها شکنجه، سرانجام توسط سازمان امنیت ارتش این کشور به قتل رسیدند.

٢١سال بعد، یعنی در سال ١٩٨١، در همایشی که در بوگوتا پایتخت کلمبیا و با شرکت مدافعان حقوق زنان در آمریکای لاتین و منطقه کارائیب تشکیل شد، پیشنهاد اختصاص دادن روز قتل خواهران میرابل به «روز منع خشونت علیه زنان» مطرح شد و هدف از این پیشنهاد آن بود که هم به تلاش و جسارت این خواهران ادای احترام شود و هم افکار عمومی بیش از پیش به سوی منع خشونت علیه زنان سوق یابد.

و در پی این پیشنهاد سال ١٩٩٩سازمان ملل، ۲۵ نوامبر را به عنوان «روز جهانی منع خشونت علیه زنان» به رسمیت شناخت.

از انواع خشونت علیه زنان می‌توان به این موارد اشاره کرد: تجاوز جنسی، ضرب‌وشتم زنان، قتل ناموسی، به کار بردن الفاظ رکیک، تحقیر زنان به دلایل مختلف از قبیل ظاهر، نگاه ابزارگونه به زنان، حس مالکیت نسبت به زنان، نابرابری زن و مرد در قانون و جامعه وعادی‌سازی آن، آزار و اذیت از طرف شریک سابق زندگی زنان، ارزش‌گذاری زنان برطبق باکره بودن یا نبودن آن‌ها و اقدامات مربوط به بکارت در طول تاریخ، محروم کردن زنان از علایق و گرفتن حق انتخاب از آنان در تمام زمینه‌ها به‌خصوص مسائل شخصی، رفتارها و پیشنهادهای غیراخلاقی در محیط کار و جامعه، تبعیض در استخدام و عدم پرداخت حقوق برابر، عدم اصل برابری حقوق پیش‌فرض در قوانین و افکار عمومی و بسیاری خشونت‌های دیگر که در جامعه و محیط خانواده بر زنان اعمال می‌شود.

طبق گزارش‌های به دست آمده از دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی، نیمی از جامعه زنان در جهان به‌ شکل سیستماتیک همچنان تحت خشونت عریان هستند. این وضعیت اجتناب‌ناپذیر نیست و باید تغییر کند، خشونت علیه زنان یک بحران جهانی است و محدوده جغرافیایی خاصی ندارد در کشورهای مختلف، زنان به علت وجود پیشداوری‌های جنسیتی همچنان با خشونت مواجە هستند .

در سراسر جهان علاوه بر خشونت‌های روزمره که بر علیه زنان از هر طرف اعمال می‌شود؛ درگیری‌های مسلحانه، بلایای طبیعی ناشی از تغییرات آب و هوایی، کمبود غذا و نقض حقوق بشر، خشونت علیه زنان را دو چندان می‌کند.

داده‌های سازمان ملل متحد نشانگر آن است که در دوره بحران، چه جنگ، بلایای طبیعی و چه همه‌گیری کووید و یا هر بیماری دیگری،  بیش از ۷۰ درصد زنان با شکلی از خشونت روبرو بوده‌اند. این آمار در حالی منتشر می‌شود که بیشتر موارد خشونت علیه زنان، به‌علت ترس از مجرم، بی‌اعتمادی به دستگاه قضایی و یا شرم اساسا اعلام و ثبت نمی‌شوند.

همچنین براساس همین داده‌ها در سطح جهان و به صورت میانگین، یک سوم زنان با خشونت جسمی یا جنسی شریک زندگی خود مواجە هستند آن‌ها نمی‌توانند آزادانه درباره رابطه جنسی خود، بهداشت جنسی و حتی جلوگیری از بارداری تصمیم بگیرند.

 

خشونت علیه زنان در فرانسه

در جریان تعطیلی‌های گسترده به دلیل همه‌گیری بیماری کووید١٩ و قرنطینه‌های طولانی در فرانسه، میزان خشونت‌های خانگی علیه زنان به ‌شکل چشم‌گیری افزایش یافت. به همین دلیل دولت فرانسه با اختصاص شماره تلفن‌های ویژه برای کمک به قربانیان خشونت خانگی و ابداع راه‌های جدید به منظور اعلام موارد خطر با ایما و اشاره در داروخانه‌ها، سعی در کمک به این زنان آسیب‌دیده کرد. این کار دولت نشان داد که این مشکل در کشوری اروپایی که نه درگیر جنگ است و نه با بحران مواد غذایی روبه‌رو است، چقدر جدی است.

با توجه به آمار به دست آمده در سال ۲۰۲۱، دستکم ۱۰۰ زن به دست شریکان کنونی یا سابق زندگی خود در فرانسه به قتل رسیده‌ بودند. آمارهای وزارت کشور نشانگر آن است که زنان، حتی بیش‌تر از کودکان، تحت خشونت خانگی هستند.

 

خشونت علیە زنان افغانستان

پس از بازگشت طالبان و تسلط بر افغانستان، شرایط زنان افغان بیش از پیش نگران ‌کننده شده است، محروم‌شدن دختران از تحصیل، محدودیت شغلی، تردد زنان، مسافرت بدون محارم و .. از جملە مواردی است کە زنان را بە انزوا کشاندە و آنان را با اشکال خشونت مواجە می‌کند. شرایط زنان در افغانستان به قدری نگران کننده است که با وجود گزارش‌های متعدد نهادهای بین‌المللی حاکی از بروز بحران انسانی ناشی از فقر و سوء تغذیه در افغانستان بودە و دفتر سازمان ملل متحد در کابل با انتشار بیانیه‌ای خواستار توجه جدی به وضعیت زنان در این کشور جنگ‌زده شده است.

سازمان ملل متحد در این بیانیه اعلام کرده است: افغانستان یکی از بالاترین آمارهای زنان تحت خشونت در جهان را دارد؛ از هر ۱۰ زن، ۹ نفر دستکم یک بار از سوی شریک زندگی مورد تعرض قرار گرفته است.

 

خشونت علیه زنان در عراق

خشونت علیه زنان در جنگ ایران و عراق، از پنهان‌ترین ابعاد جنگ است که سخنی از آن به میان نمی‌آید. در میان خاطرات زنان و اسناد باقی‌مانده از دوران جنگ، خشونت جنسی و جسمی علیه زنان عامدانه در گوشه‌ای از ذهنشان مخفی شده و از صحبت کردن درباره این تابوی اجتماعی امتناع می‌شود. هر بار در مورد جنگ سخن به میان می‌آید، از رزمندگی‌ها و جان‌فشانی‌های زنان داستان‌سرایی‌ها می‌کنند اما خشونت‌های جنسی و جنسیتی علیه زنان در دوران جنگ ایران و عراق به فراموشی سپرده شده است. آن‌چه که امروز می‌دانیم، تنها خاطرات شفاهی و نقل‌قول‌هایی جسته گریخته از زبان برخی از آنان است.

اما خشونت‌های دیگر که به زنان در عراق اعمال می‌شود؛ از تبعیض جنسیتی و دنیای مردسالار نشأت می‌گیرد و قدمت دیرینه دارد. با وجود تمام فعالیت‌های مدافعان حقوق زنان در عراق هنوز هم قانون مشخصی در دفاع از زنان در عراق وجود ندارد.

از زمان صدام حسین گرفته که چطور صدام حسین زمانی برای دستیابی به اهداف حزبی و اقتصادی خود عرصه را برای فعالیت زنان در اجتماع فراهم کرد و روز دیگر برای استحکام پایه‌های قدرت خود آن‌ها را خانه‌نشین کرد. تا امروز که هنوز زنان تحت حکومت مردسالار زندگی می‌کنند، با قوانینی که مردان وضع کرده‌اند ازدواج می‌کنند و با همان قوانین مجبور به ترک خانه و زندگی خود می‌شوند و گاهی از طرف مردان خانواده مجبور به طلاق، خودکشی اجباری و یا قتل می‌شوند. گاهی به دلیل خصومت‌های همین مردان در معرض اسیدپاشی قرار می‌گیرند، مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند و با همین قانون‌های ناقص حقوق زنان مجبور به ازدواج با متجاوزان می‌شوند.

 

خشونت علیه زنان در ترکیه و روژاوا کوردستان

سال‌هاست که در رسانه‌های ترکیه گزارش‌های فراوانی در مورد خشونت علیه زنان منتشر می‌شود. این مسئله رفته رفته به یک معضل اجتماعی و فرهنگی جدی تبدیل شده و تبعات فراوانی برای بسیاری از خانواده داشته است. بر اساس گزارش‌های موثق و رسمی، خشونت علیه زنان با نمونه‌ها و مصادیقی همچون خشونت خانگی، همسرآزاری، کتک کاری و قتل زنان و دختران و بسیاری دیگر از انواع خشونت در ترکیه آمارهای نگران کننده‌ای دارد. در سال ۲۰۲۱ میلادی ۳۶۷ زن به دست مردان کشته شدند. همچنین گزارش‌های انجمن‌های حامی حقوق زنان در ترکیه نشان می‌دهد که در سال ٢٠٢٠ میلادی و در دوران اوج کرونا، خشونت علیه زنان در ترکیه با افزایش ۳۵درصدی روبرو شد.

زنان در ترکیه مورد تجاوزهای جنسی و جسمی قرار می‌گیرند و مردان به بهانه تصمیم گیری در مورد طلاق، امتناع از آشتی، امتناع از ازدواج و رد رابطه با آن‌ها زنان را مورد تجاوز قرار می‌دهند و چه بسا آن‌ها را می‌کشند. در ٨١ استان ترکیه، فعالان حقوق زنان با برگزاری کنفرانس مطبوعاتی و جلسات عمومی، به تصمیم دیوان عدالت اداری ترکیه مبنی بر تأیید اقدام اردوغان در مورد خروج ترکیه از پیمان منع خشونت علیه زنان اعتراض کرده و این حکم را غیرقانونی دانستند. اما دیوان مزبور، حکم قطعی و نهایی داده و کاری از دست وکلای زنان بر نمی‌آید. تا زمانی‌که یک محاکمه عادلانه صورت نگیرد و به مظنونان، متهمان و قاتلان مجازات‌های بازدارنده داده نشود و اقدامات پیشگیرانه اعمال نشود، میزان خشونت علیه زنان همچنان افزایش خواهد یافت.

 

خشونت علیه زنان در جنگ اوکراین و روسیه

در تمام دنیا زنان در معرض خشونت‌های خانگی و اجتماعی که در دنیای مردسالار به عنوان قانون وضع شده است قرار دارند. با وجود اینکه دنیا در حال پیشرفت است، اما زنان همچنان تحت سلطەی مردسالار مورد خشونت قرار می‌گیرند.

در ۲۴ فوریه ٢٠٢٢، روسیه با تهاجم گسترده‌‌ای که به اوکراین نمود، بسیاری از قواعد حقوق بین‌‌الملل را نقض کرد.  یکی از مهم‌ترین نقض‌های فاحش اتفاق افتاده در این جنگ، خشونت­‌های جنسی و زیر پا نهاده شدن حقوق زنان می ‌باشد. خشونت­‌های جنسی علیه زنان به ویژه تجاوز جنسی، بدترین و خشن‌ترین شکل اعمال خشونت علیه زنان در مخاصمات مسلحانه است.

با ورود سربازان روسی به روستاها و شهرهای اوکراین جنایات جنسی و نقض حقوق زنان اعمال شد. گزارش‌ها نشان می‌دهند که نگرانی‌های اصلی برای زنان و دختران شامل تهدید امنیت فیزیکی و جنسی، ناامنی غذایی و عدم دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی است. همچنین گفتە شدە است برخی از  زنان بارها مورد تجاوز سربازان روسی قرار گرفته‌اند. تا ٣ ژوئن ٢٠٢٢ دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل گزارش‌هایی از ۱٢۴مورد ادعای درگیری مرتبط با تجاوزات جنسی در سراسر اوکراین (عمدتاً علیه زنان و دختران) دریافت کرده بود و همچنین یک خط تلفن ملی گزارش‌هایی از جنایات مختلف، از تجاوز گروهی گرفته تا اجبار برای تماشای خشونت جنسی که علیه یک شریک زندگی یا یک کودک انجام شده است، دریافت کرده بود، اطلاعاتی نیز مبنی بر تجاوز به زنان پس از اعدام همسرانشان و یا تجاوز جنسی در حضور اعضای خانواده آن‌ها، گزارش شده است.

در جنگ و درگیری  زنان بیش از همە تحت خشونت قرار می‌گیرند،  جنگ مهم‌ترین عامل نقض حقوق زنان در وسیع‌ترین اشکال آن است. درهنگام وقوع مخاصمه مسلحانه، قتل و خشونت‌های جنسی علیه زنان به عنوان بزرگترین دسته از قربانیان جنگ، غیر قابل انکار است و همین باعث می‌شود که آسیب‌پذیرترین گروه در هنگام جنگ، زنان و کودکان باشند. در شرایط جنگی زنان نه تنها مصون از تبعیض نیستند بلکه تبعیض با خشونت عجین می‌شود و زنان مجبور به تحمل شرایطی می‌شوند که اغلب خود در ایجاد آن سهیم نبودەاند.

 

خشونت علیه زنان در ایران

خشونت علیه زنان در ایران قدمتی دیرینه دارد و از خشونت‌های خانگی گرفته تا خشونت‌های جنسیتی که توسط دولت در قانون اساسی اعمال می‌شود، زنان ایران را سالیان طولانی تحت تأثیر قرار داده است.

بر اساس آمار منتشرشده توسط مرکز آمار ایران، درسال ۱۳۹۹ مجموعا ۸۰ هزار و ۱۸۷ مورد معاینه پزشکی درباره ادعای همسرآزاری انجام شده که ۹۶ درصد آنها زنان بوده‌اند. در واقع زنان مدعی همسرآزاری جسمی، ۹۶ درصد و مردان مدعی همسرآزاری جسمی، چهار درصد از کل معاینات پزشکی قانونی مربوط به ادعاهای همسرآزاری جسمانی در سال ۹۹ را به خود اختصاص داده‌اند.

بنا بر همین آمار ادعاهای همسرآزاری جسمانی در بهار ۱۴۰۰، هفت درصد رشد و ادعاهای همسرآزاری روانی ۸۶ درصد رشد داشته است. این در حالی است که لایحه موسوم به «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» بیش از ۱۰ سال است که معطل تصویب و تبدیل شدن به قانون است.

اما به‌غیر از آزارهای جسمانی، زنان در ایران تحت خشونت‌های نگران‌کننده دیگری نیز قرار می‌گیرند، زنان در ایران همیشه در معرض خطر قتل‌های ناموسی که توسط مردان خانواده‌(پدر، برادر، همسر و نزدیکان)، انجام می‌شود هستند.

بر اساس آمارهای رسمی در دو سال گذشته «۱۶۵ مورد زن‌کشی» در نقاط مختلف ایران رخ داده است یعنی به طور متوسط هر چهار روز یک زن به دست مردان خانواده خود کشته شده‌اند.

 

خشونت علیه زنان در جنگ

در طی جنگ‌ها بین کشور‌ها و حتی جنگ‌های داخلی با وجود ویرانی‌های فراوان و شرایط سخت زندگی باز هم این زنان هستند که بیشترین آسیب‌ها را از جنگی که در به وجود آوردنش نقشی نداشته‌اند می‌بینند، بسیاری از زنان برای فرار از تجاوز مجبور به پنهان کردن خود و چه بسا خودکشی هستند، مانند کودکانی که در جنگ جهانی به مدت دو سال در زیر زمین‌ها مخفی و به دور از نور و هوای آزاد توسط مادران‌شان نگهداری شدند تا از تجاوز سربازان در امان باشند.

با وجود اینکه زنان بسیاری با تجاوز در جنگ‌ها مواجە شدەاند اما  بازهم در تاریخ هیچ نشانی از آنان دیده نمی‌شود. چه بسا در بعضی از موارد به هر زن بیشتر از چندین بار تجاوز می‌شود به طوری که هزاران زن بر اثر تعدد تجاوز درگذشته‌اند اما بازهم پرداختن و گفت‌وگو درباره تجاوز به زنان در دوران جنگ هنوز یک تابو است. 

سازمان ملل همچنان به ریشه‌کنی خشونت علیه زنان، در حالی که جهان عملا در دوره‌ای بسیار بحرانی در حال گذر است، امیدوار بودە و اعلام کرده است که جهان باید برای ریشه‌کنی این پدیده  تا سال ۲۰۳۰ تلاش کند. اما این امیدواری سازمان ملل در حالی ابراز می‌شود که زنان، در ساختاری مردسالار در سراسر جهان همچنان جنس دوم به شمار می‌روند. دخالت جریان‌های مذهب‌گرا، محافظه‌کار ملیت‌گرا و سنتی در سال‌های گذشته وضعیت زنان را از تگزاس ایالات متحده تا لهستان، خاورمیانه، افغانستان و ایران به‌ شدت بدتر کرده است.

حکمیت، داوری و ریش‌سفیدی به جای قانون‌مداری و ایجاد موانع قانونی در مقابل اعمال خشونت، نسخه‌ای از دخالت‌های جریان‌های مذهبی‌گرا و سنتی است که این باور را در خانواده‌ها به وجود آورده است که کتک زدن، حسادت و کنترل از عشق ناشی می‌شود همچنین زنان به دلیل نگاەهای منفی و تحقیرآمیز مردان، گاهی در معرض چنین خشونت‌هایی قرارمی‌گیرند.

اما در تمام دنیا مشخص شده است که جوامعی که زنان را قادر می‌سازند تا به طور کامل در زندگی مدنی و اقتصادی شرکت کنند، صلح‌آمیز و مرفه‌تر هستند. خاتمه دادن به خشونت در داخل و خارج از خانه و محل کار می‌تواند باعث شود که زنان توانایی بالقوه خود را به عنوان رهبران، کارآفرینان و نوآوران مطرح کنند.