هلال زرین با ذهنیت فرهنگ اصیل فرهنگ مدرن میآفریند -١٢
شوین خلیل، یکی از اعضای گروه تئاتر ساریا باران، درباره بخش داستان که در آن آثارشاا را ارائه میکنند، چنین میگوید: داستانهایی که ما روایت میکنیم، تجربەهای خودمان از مبارزه، مقاومت، وجود و تصویر زنان را دربرمیگیرد.
روناهی نودا
قامشلو- حقیقت و وجود انسانها در تاریخ نهفته است. ملت کورد در گذشتە توانستند تاریخ خود را با نقالی، داستان و ترانه حفظ کنند. داستانها و حماسەهایی کهن در میان ملت کورد از عدول و درویش تا مم و زین وجود دارد که بسیاری از آنها هنوز بر زبانهاست و از طریق نقالی و ترانه و داستان روایت میشود. در هر داستانی یک رویداد، در هر رویدادی یک قهرمانی و در هر قهرمانی یک پیروزی ممکن است و داستان کوردها همیشه توانسته است قدرت، اراده، مبارزه و مقاومت خود را از آنها فرا بگیرد و هنوز هم با انواع حملات و اعمال خصمانه مبارزه میکند. جنبش هلال زرین توانستە است با آثار خود تاریخ فرهنگی ملت کورد را حفظ کند و امروز از هر جهت آن را زنده نگه میدارد. به منظور اینکه این داستانها به فراموشی سپردە نشوند و در ذهن و احساسات مردم رخنە کنند، بخش داستان را در جنبش تٲسیس کردند. زنان و کودکان در این بخش موفقیتهای زیادی کسب کردەاند و همچنین حلقەهای زیادی ایجاد کرده و موجب شناساندن و معرفی داستانهای موجود شدەاند. شوین خلیل یکی از اعضای تئاتر ساریا باران در مورد این بخش جنبش ارزیابی خود را با ما در میان گذاشت.
«داستان، غنای فرهنگ و هنر است»
شوین خلیل اهمیت داستان را اینگونه بیان میکند: بخشهای هنری زیادی در هلال زرین تٲسیس شد که یکی از آنها تئاتر است و داستان در بخش تئاتر جای میگیرد. میخواستیم یک برنامه برای داستان طراحی کنیم و داستان را مبنا قرار دهیم. چیزی که بیش از همه فرهنگ و هنر را غنی میکند داستان است. داستانهای کهنی را که مادران نقل کردەاند میخواستیم احیا کنیم. در گذشته مادران و مادربزرگهای ما قصه میگفتند و ما امروز میخواهیم آنها به داستانهای ما گوش فرادهند، چون ما داستان را از آنها به ارث بردەایم. وقتی داستان رشد میکند، زبان هم توسعه مییابد، بنابراین میخواستیم این نکته را مبنا قرار دهیم و نگذاریم زبانمان دچار آشفتگی شود.
«بخش داستان دو سال است که تٲسیس شده است»
شوین خلیل با بیان اینکه حدود دو سال است که به داستان پردازی مشغولند، افزود: دو سال است که بخش داستان تٲسیس شده است. گروه تئاتر ساریا متشکل از زنان جوان بود و هر کدام از ما هفتەای یک بار داستانی روایت میکردیم. از مادران و مادربزرگهایمان قصەهای قدیمی میشنیدیم و به صورت دورەای روایت میکردیم. هرچه میگذشت قدمهای بهتری برمیداشتیم و توجه کودکان را به خود جلب میکردیم، بنابراین خواستیم کودکان نیز داستانهایی را که از مادر و مادربزرگانشان شنیدەاند تعریف کنند. قبلاً ما بر روی سن داستان نمیگفتیم، اما اکنون به صورت زنده داستان ارائه میدهیم و در نمایشهای شبانه شرکت میکنیم و آثار خود را در جشنوارەها به نمایش میگذاریم. در همەی جشنها و مراسمها با لباسهای خاص خود شرکت میکنیم و این کار روی جامعه تٲثیر میگذارد. میخواهیم مردم را از طریق داستان به فرهنگ کهن خود پیوند دهیم.
«داستان ادبیات کوردی را حفظ میکند»
شوین خلیل هدف از تٲسیس بخش داستان را اینگونه بیان میکند: هدف از تٲسیس بخش داستان، حفاظت از ادبیات کوردی است. ادبیات کوردی از طریق داستانها حفظ میشود. ما از همەی منطقه داستان روایت میکنیم و حتی لهجەها متغیرند که این مسئلە غنای زبان ما را نشان میدهد. ادبیات کوردی از راه داستان محفوظ ماندە و غنیتر میشود. مدتهاست که دشمن میخواهد زبان ما را از بین ببرد، بنابراین میخواهیم از طریق داستانها از زبان خود محافظت کنیم. ماهیت و طبیعت داستان از زبان محافظت میکند.
«١٠۴ داستان روایت شده است»
شوین خلیل با بیان اینکه ١٠۴ داستان در طول دو سال روایت کردەاند، افزود: گروه داستان در گام اول با پنج نفر شروع به کار کرد و هرچه پیش رفت جمعیتمان افزایش یافت. گروه تئاتر ساریا باران یک گروه زنانه است و از تاریخ و داستان زنان محافظت میکند. وقتی مادری ما را میبیند، داستانی روایت میکند زیرا میدانند که داستانشان حفظ خواهد شد. کودکان نیز در گروه ما حضور دارند و آنها هم قصه میگویند. با افزایش کودکان، بخش داستان نیز خاصتر میشود. ما قبل از اینکه به داستان نویسی بپردازیم ۶ ماه آموزش دیدیم و بعد از آموزش به راحتی میتوانستیم قصه بگوییم. هم آموزش عملی داریم و هم تئوریک. آموزشهایی مانند زبان بدن، میمیک، صدا و ریتم ارائە میشود، راویان وقتی این آموزشها را سپری میکنند قویتر میشوند. داستانهای قدیمی را روایت میکنیم.
تاکنون ١٠۴ داستان روایت کردەایم. البته از کتابهای داستان هم خیلی استفاده میکنیم. بیشتر داستانهایی که روایت میکنیم در مورد زنان است. همچنین نقش زنان و کودکان را مبنا قرار میدهیم. برای کودکان نیز موضوعاتی مانند چمنزار و زندگی روستایی روایت میشود. به عنوان مثال دو برنامەی "یکی بود یکی نبود" و "داستان و شبان" داریم. یکی بود یکی نبود مربوط به داستان بزرگسالان است و داستان و شبان برای کودکان.
«هنگامی که فرهنگ از بین برود، هستی نیز از بین میرود»
شوین خلیل دربارەی نام تئاتر ساریا باران چنین میگوید: ساریا و باران دو دوست اهل تئاتر هستند. گروه ما نیز ویژەی زنان است، به همین دلیل چنین نامی را انتخاب کردیم. گروه تئاتر ساریا باران آموزشهای مهم زیادی میبینند و در بخش تئاتر گامهای زیادی برداشتەاند و آموزشهایی که دیدەاند را به کودکان منتقل میکنند. ما هم میخواهیم همچون آنان عمل کنیم. امکانات و فرصتهای تئاتر در روژاوای کوردستان کم است، زیرا تعداد کمی استاد وجود دارد. میخواهیم آموزش فعلی و آموختەهایمان را با اطرافیان به اشتراک بگذاریم. در حال حاضر در شرایطی اضطراری هستیم که منطقه ما دائما مورد حمله قرار میگیرد و کسانی که میخواهند به ما آموزش تئاتر بدهند به دلیل حملات با مشکلاتی روبرو هستند. تئاتر یک هنر است و به خودی خود بسیار غنی است. وقتی فرهنگ از بین برود، هستی هم از بین میرود. اساس کل زندگی و جامعه فرهنگ است. ما میخواهیم محیط خود را با توجه به امکانات خود توسعه دهیم و از فرهنگ زنان مراقبت کنیم.
«ما میخواهیم داستان خود را در سراسر کوردستان ارائه کنیم»
شوین خلیل خواستەها و رویای خود را اینگونه بیان کرد: رویای گروه تئاتر ساریا باران این است که ما یک مدرسه تئاتر افتتاح کنیم و آموزشهای خود را به همه کسانی که تئاتر را دوست دارند و میخواهند در تئاتر پیشرفت کنند، ارائه کنیم. همچنین بزرگترین آرزوی ما این است که از آنجا که کوردستان به چهار قسمت تقسیم شده، میخواهیم از طریق تئاتر آن را یکپارچه کرده و تبدیل به یکی کنیم. ما میخواهیم بر روی سن در آمد، روژهلات و باشور نمایش داشتە باشیم. اکنون فرصت فراهم نیست و ما در بحبوحه جنگ هستیم، اما این رویا و آرزو همیشه در قلب ما خواهد بود. میخواهیم کوردستان را یکپارچه کنیم و تاریخ خود را زندگی کرده و تئاتر کوردی را توسعه دهیم.