گسترش افکار افراطی و حمایت جمهوری اسلامی از خشونت در نیل به اهداف خود

افراطی‌گری توأم با خشونت، الگویی از رفتار سیاسی را به نمایش می‌گذارد که در نوع خود بی‌نظیر است کە به افراطیون و نهاد‌های حمایتی آن‌ها کمک می‌نماید برای ایجاد تغییر، با گسترش وحشت، مخاطبان را متأثر و انگیزه‌های سیاسی خود را ترویج کنند.

 

سروشا آمین

مرکز خبر- به جرأت می‌­توان گفت که رفتارهای افراطی گروه­‌های مختلف در جامعه ارتباط مستقیمی با خواست جمهوری اسلامی در منطقه دارد؛ مانند جریان اسید پاشی­‌ها در شهرهای مختلف، ضرب و شتم زنان به دلیل نداشتن حجاب اجباری و کشتارهای وحشیانه‌ای که از سوی گروه­های سلفی و وهابی به وقوع پیوسته است. در این میان می‌­بینیم که دولت نه تنها برخوردی با آن­ها نداشته بلکه با دلایل و توجیهاتی از آن­ها حمایت کرده و باعث تشدید رعب و وحشت در جامعه گشته است.

مانند گروه‌های سلفی در که شهرهای روژهلات کوردستان با حمایت سپاه پاسداران و سایر دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی آزادانه به فعالیت خودشان می‌پردازند و به تازگی حتی به مردم حمله کرده‌اند. همچنان­که مدتی پیش تعدادی از جوانان مریوانی مورد حمله این گروه­‌ها قرار گرفتند و به گفتەی شاهدان عینی هرچند هویت افراد تندرو برای نیرو­های امنیتی و انتظامی کاملا شناخته شده بودند، اما همان­طور که انتظار می‌­رفت نهاد­های امنیتی هیچ اقدامی جهت دست­گیری و بازداشت مهاجمان انجام نداده و حتی چند تن از معترضان به حمله مهاجمان سلفی را نیز دستگیر کردند. 

می‌توان ادعا کرد دولت جمهوری اسلامی، وقتی این گروه‌ها بخواهند علیه دولت جهاد یا حتی فعالیت تبلیغی کنند، آن‌ها را سرکوب، زندانی و حتی اعدام می‌کند. ولی اگر این گروه‌ها صرفاً مشغول یارگیری از میان جوانان باشند و نیروهای جذب شده را برای جهاد به کشورهای دیگر بفرستند و یا برای رسیدن به اهداف سرکوب­گرانه جمهوری اسلامی استفاده کنند از آن­ها حتی حمایت هم می‌کند. همچنان­که با استفاده از رسانه‌ها و تبلیغات فرهنگی از یک­سو به ظاهر به مبارزه با این گروه­‌ها و از سوی دیگر به تشدید وحشت در جامعه  از این گروه­‌ها و شعله‌­ور ساختن حس خشونت در جامعه می‌­پردازد. البتە گروە‌هایی هم هستند کە هرگونە اقدام و اعتراض علیە دولت حاکم را مکروە می‌دانند و معتقدند کە دولت حاکم ولی امر مسلمانان می‌باشد اما همین گروەها خود علیە شهروندان وارد عمل شدە و آنان را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند، در اصل این گروە‌ها آتش بە اختیاران حکومتی از نوع متفاوتی هستند و حاکمیت نیز بیشتر راە را برای ترویج این گروەها باز گذاشتە است.  

حمله افراد تندرو به شهروندان در شهرهای مختلف کوردستان تنها مختص به این مورد نبوده، پیشتر نیز در شهرهای جوانرود، روانسر و کرماشان و برخی دیگر از نقاط  کوردستان، مواردی از این دست روی داده و تاکنون هیچ برخورد جدی و قاطعی با آنان صورت نگرفته است. شایان ذکر است­‌ که، علیرغم انتقاد و اعتراض مکرر مردم و فعالین مدنی نسبت به افراد تندرو تحت حمایت نهادهای امنیتی در کوردستان، عوامل حکومتی و ارگان­‌های ذیربط، همواره با به­ کارگیری و مجهز کردن این افراد به سلاح گرم و سرد و همچنین حمایت­‌های قضایی، در راستای سرکوب، تهدید و ارعاب شهروندان در شهرهای مختلف کوردستان از آن­ها استفاده ابزاری می­‌کنند. سلفی­‌ها تعليمات نظامی را از سپاه پاسداران می­‌گيرند و بسیاری از عمليات‌ها و ترورها را به دستور ايران انجام داده­‌اند.

می­‌توان هدف اصلی جمهوری اسلامی را برای استفاده از سلفی­‌ها مقابله با جریانات اصلی آزادی‌خواە در میان ملیت­‌های کورد، بلوچ و ترکمن دانست، همچنین سرکوب مذهبی علیه مذهب سنی که از جانب حکومت ایران اعمال می‌شود، از دلایل دیگر نفوذ سلفی‌گری در منطقه کوردستان است. کم‌رنگ شدن مسئله ملی نیز، می‌تواند عامل دیگری باشد.

اما به غیر از مسئلەی گروه­‌های سلفی و وهابی مسئله خشونت آشکار دیگری که بر زنان در جامعه اعمال شده مطرح است آن‌هم جریان اسید پاشی­‌های پی در پی که در شهرهای مختلف ایران به خصوص اصفهان صورت گرفت.

بوی ماه مهر برای خیلی‌ها بوی رسیدن پاییز و ماه مدرسه است؛ اما چند سال پیش در اصفهان این ماه به یک اتفاق تلخ و ترسناک گره خورد. مهر سال ٩٣ در این شهر یک سلسله اسیدپاشی‌ها به سر و صورت چند زن جوان اتفاق افتاد و مردم اصفهان و کل کشور را در بهت و هراس فرو برد. همان زمان رسانه‌ها در اخبار و گزارش‌هایی نوشتند که زنانی که هدف مهاجمان اسیدپاش قرار گرفتند، متهم به رعایت نکردن حجاب اجباری بودند.

این ماجرا به کابوسی برای بسیاری از زنان اصفهانی و دیگر شهرها بدل شد؛ به‌گونه‌ای‌ که روایت‌های زیادی درباره ترس و وحشت آن­ها از حضور در خیابان‌ها منتشر شد. این موضوع تا مدت‌ها بحث داغ رسانه‌ها و افکار عمومی بود و بسیاری خواستار شناسایی مهاجمان اسیدپاش بودند. با‌ این‌حال هیچ وقت مشخص نشد چه کسانی دست به چنین کاری زدند و در نهایت در سال ۹۷ اعلام شد این پرونده با پرداخت دیه از بودجه عمومی به زنان آسیب‌دیده از این حملات، مختومه شد.

در همەی این سال‌ها برخی معتقد بودند صحبت‌های تند برخی تریبون‌داران در لزوم برخورد شدیدتر با افرادی که حجاب اجباری ندارند، عامل بروز چنین اتفاقاتی بوده‌ است. همچنان­که طباطبایی‌نژاد امام جمعه اصفهان در یکی از سخنرانی­‌های خود درباره­ی حجاب اجباری و هنجارشکنی افرادی که حجاب اجباری ندارند گفت بود: «باید فضای جامعه را برای این عده که تعداد آن­ها هم کم است، ناامن کرد و نباید اجازه داد به‌راحتی در خیابان‌ها و پارک‌ها هنجارشکنی کنند.»

در این مورد می­‌توان به وقایع اخیر نیز اشاره کرد که در شهر­های مختلف با نام «امر به معروف و نهی از منکر» مزدوران حکومتی به خود اجازه داده و به زنان حمله می­کنند، ­از آن­ها فیلم می­‌گیرند و آن­ها را تهدید به مجازات می­‌کنند و بعد از چند روز خبر دستگیری زنانی که تن به حجاب اجباری نداده و در مقابل این مزدوران ایستاده‌اند در فضای مجازی و رسانه­‌ها پخش می‌شود؛ دولت با استفاده از رسانه و پخش این خبرها با چشم انداز خود از طرفی برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه و از طرفی هم ایجاد حس خشونت و افراطی­‌گری برای مزدورانی است که در سدد استفاده از این فرصت‌ها برای تخلیه عقده‌ها و خشم­‌های درونی خود هستند.

دولت با نام دین و مذهب ترویج خشونت می­کند، آزادی را از اقشار مختلف جامعه گرفته و آن­ها را به اشکال مختلف تحت سیطره خود در­می­آورد. اما در این میان افرادی نیز هستند که در واکنش به انتقاد از دولت افراطی گری می‌کنند مانند افرادی که از فرط بی­کاری، فقر و مشکلات اقتصادی دست به قتل اعضای خانواده خود می­زنند یا اقدام به خود سوزی در خیابان‌ها و اماکن عمومی می­‌کنند.