از فمنیسم تا ژنئولوژی؛ مبازرە زنان(٢)
جنبش فمنیستی اگرچه سالهاست برای حقوق زنان و براندازی نظام مبارزه میکند، اما نتوانسته راه حل اساسی برای مسئله زنان بیابد اما ژنئولوژی با بررسی فرهنگ الوهیت و ارائهی آلترناتیوهایی سعی در حل آن داشته است.
شنیار بایز
سلیمانی- جامعه همیشه در نوسان بوده است، اما تغییراتی وجود دارد کە حاصل انقلاب است، برای توسعەی جامعه انقلابهای متعددی مانند زبان، کشاورزی و روستا، و انقلاب نوسنگی رخ داده است. زنان در انقلاب نوسنگی(نئولیتیک) نقش برجستهای داشتند. عبداللە اوجالان رهبر خلق کورد در این مورد میگوید: این اولین انقلاب زنان است زیرا زندگی اجتماعی مبتنی بر فطرت زنان است، نقش زنان در عرصەهای اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی تعیینکنندە است. اگرچه در بسیاری از دورههای تاریخی تغییراتی بر ضد جامعه ایجاد شده است ما آنها را ضد انقلاب در ٣۵٠٠ سال قبل از میلاد مینامیم. توسعەی نظام پدرسالاری یکی از نمونههای آن است و سپس دولت، طبقه، بردهداری و اشغال نیز توسعە یافت.
در قرن گذشته جنبش زنان کوردستان از انقلاب دوم زنان سخن گفتە و انقلاب روژآوا را انقلاب زنان تعریف میکنند. اما وقتی میگوییم انقلاب زنان، همانطور که رهبر عبدالله اوجالان میگوید، نظام مدتهاست که فرصت بازیابی از طریق اصلاحات را از دست داده است. آنچه لازم است «انقلاب زنان» در همه عرصههای اجتماعی است، همانطور که بردهداری زنان عمیقترین و دردناکترین بردگی است، انقلاب زنان نیز باید به عمیقترین انقلاب برابری و آزادی تبدیل شود.
ژنئولوژی وظیفەی بزرگی در تقویت و تضمین انقلاب زنان دارد، زیرا هر انقلابی به علم اجتماعی بستگی دارد. ژنئولوژی، علم انقلاب زنان است، کارهایی که توسط ژنئولوژی انجام میشود، زمینههای علمی انقلاب زنان را فراهم میکند، بنابراین ژنئولوژی با توجه به نیازهای انقلاب زنان، موضوعات تحقیق را تعیین میکنند.
«ژنئولوژی تلاش میکند تا انزوای جامعه از افکار فمنیستی را پر کند»
نجیبه قرەداغی با اشارە بە تفاوت ژنئولوژی با فمنیسم گفت: فمینیسم اندیشهای است که در ٢۵٠ سال گذشته شکل گرفته است و لازم است بدانیم که ژنئولوژی یک علم است این جنبش در طول ۵٠ سال توسعه خود از نظر علمی توسعه یافته است، یک جنبش تئوری و عملی آزادی زنان است که تاریخ هزاران سالەی زنان را در نظر میگیرد و یک شبکه شناختی زنان در سطح محلی و جهانی است.
او میگوید: ژنئولوژی با انتقاد از جنبشهای فمنیستی تلاش میکند شکاف بین اندیشەی ایدئولوژیک و جنبشهای انقلابی را پر کند. وی با بیان اینکه حرکتهای زیادی برای ایستادگی در مقابل جامعه و حرکت انقلابی وجود دارد، گفت: اگر حرکتی مبتنی بر شناخت جامعه نباشد، تبدیل به یک جریان حاشیهای میشود. برای پر کردن این خلاءها به علم نیاز است و ژنئولوژی تنها علمی است که میتواند خلاءها را پر کند.
«ژنئولوژی به تنهایی انتقاد نمیکند بلکه آلترناتیو ارائه میدهد»
ژنئولوژی توانسته است در طول ۵٠ سال توسعەی خود تغییرات چشمگیری ایجاد کند، از جمله تغییراتی در دگرگونی شخصیت مردان، زنان و خوانش جامعه شناختی از جامعه مرحلهای را پشت سر گذاشته است، چرا که جامعه برای رشد نیاز به مطالعه گام به گام از نظر ریشهشناسی، اصطلاح شناسی، هویتشناسی و بسیاری موارد دیگر دارد تا وجود و هویت زنان توسعە یابد.
وقتی جامعه میبیند که یک زن خودش را شناختە و روی هویت و وجود کار کرده است، مجبور میشود خودش را تغییر دهد. بودن و یافتن خود را تنها با انتقاد از مردان و ذهنیت مسلط نمیتوان بە دست آورد بلکە باید آلترناتیو آن را توسعه داد. او گفت: ما به ذهنیتی نیاز داریم که مردان را در مسیر خودشناسی قرار دهد، زیرا مشکل در ذهنیت مردسالاری و سنتی زنان است بنابراین وقتی زنان سعی کردند خود را از طریق آموزش بشناسند و بر خودشناسی مردان تمرکز کنند، به گونهای که به این نتیجه رسیدند که ساختار واقعی مردان شکل فعلی نیست، جامعه نیز تغییر میکند.
«ما به یک ائتلاف اجتماعی جدید به رهبری زنان نیاز داریم»
او گفت که وقتی اهداف ژنئولوژی را مشخص میکنند، همیشه به سه نکته اصلی برای تغییر ذهنی اشاره میکنند. نخست باید تاریخ را با استفاده از عبارت رهبر کورد عبدالله اوجالان کە میگوید: تاریخ بردهداری زنان نوشته نشده است، تاریخ آزادی در انتظار نوشته شدن است. دوم، ایجاد شرایط برای انقلاب دوم زنان، روستاها و کشاورزی که نه تنها یک انقلاب زنانه بلکه یک انقلاب اکولوژیک است تا زن و مرد با هم در این انقلاب شرکت کنند. سوم، نیاز به یک ائتلاف اجتماعی جدید به رهبری زنان، آلترناتیوی برای سیستم مبتنی بر ذهنیت ناسیونالیستی وجود دارد.
وی گفت: ما به این ائتلاف نیاز داریم تا رابطەی بین مرد و محیط زیست، زن و مرد، فرد و جامعه را به شکلی متعادل با مشارکت مردان شکل دهیم.
«نظام سرمایهداری باعث تفکیک جنبشهای آزادیبخش شده است»
کار مستمر بر مسائل زنان جامعه را از هم جدا میکند، اصول جامعه تعادل و وحدت است، اگر این وحدت مبتنی بر آزادی و مبارزه جمعی نباشد، تغییری ایجاد نمیکند، برعکس، چندپارگی بیشتر ایجاد میکند. وی گفت: ما نمیگوییم که فمنیسم روی این موضوع کار نکرده است، اما کاری که آنها انجام دادهاند تبدیل به یک تغییر اساسی و یک جنبش اجتماعی سراسری برای جلوگیری از حملات نظام نشده است. نظام سرمایهداری در جداسازی جنبشهای آزادی خواهانه موفق شده است به گونهای که اکنون فمنیسم و جنبشهای دیگر مانند LGBT را تفکیک کرده است. در سال ٢٠١٧، ژنئولوژی کنفرانسی در مورد اینکه چگونه جنبشها، از جمله فمنیسم، میتوانند با استفاده از ژنئولوژی مکمل یکدیگر باشند، برگزار کرد تا بتوانند نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و از خود انتقاد کنند، زیرا هدف ژنئولوژی بهرهمندی از تجربیات یکدیگر و درک اشتباهات برای یافتن راه حل است.
«ژنئولوژی امید و آلترناتیوی برای نظام سرمایهداری و تفکیک جنبشها است»
اگر بحرانها و خشونتها به همین شکل ادامه پیدا کند، تضاد بین سیستمها و جنگ ادامه مییابد و فقر و اشغال، کاهش منابع زیستی و منابع انرژی افزایش مییابد به این معنی که جنبشهای آلترناتیو از جمله فمنیستها بو خوبی آماده نیستند و برای مبارزه با این سیستم کار نکردهاند.
یکی از نمونههایی که نجیبه قرەداغی بیان کرد، دوران کرونا بود که در آن از سیستم به خوبی برای شکست جنبشهای فمنیستی استفاده شد، زیرا نظام بە طور مستمر آنها را بە خانە و انزوا سوق میداد اما در مقابل هیچ آلترناتیوی برای جنبشها وجود نداشت که از فعالیتها و اندیشەهای جنبش باز نایستند بنابراین، نه برای فروپاشی خانواده، بلکه برای تفاهم و گفتوگو، خانواده باید تغییر و اصلاح شود.
به طور کلی، جنبشهای مختلف فمنیستی در جهان در حال تجدید و انتقاد از خود هستند و نیاز به سازماندهی مجدد دارند تا به یدک نظام تبدیل نشوند. وی با بیان اینکه کمپهای ژنئولوژی به بستری برای درک مشترک و راه حل تبدیل شده است، گفت: بسیاری از زنان هستند که ناامید شده بودند اما با شناخت اهداف ژنئولوژی سعی در بازسازی خود کردهاند. زنان اگر سازماندهی شوند دنیا را تغییر خواهند داد.