از آغاز سال ۱۴۰۰ تاکنون دستکم ۱۶ زن کورد خودکشی و حداقل ۲۵ زن کورد به قتل رسیدهاند
شبکه حقوق بشر کوردستان به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان گزارشی از موارد زنکشی، قتلهای ناموسی، خودکشی زنان و همچنین بازداشت و حبس فعالان زن کورد از آغاز سال خورشیدی ۱۴۰۰ تا ۲۸ نوامبر امسال (۳ آذر ۱۴۰۰) تهیه کرده است.
شبکه حقوق بشر کوردستان به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان گزارشی از موارد زنکشی، قتلهای ناموسی، خودکشی زنان و همچنین بازداشت و حبس فعالان زن کورد از آغاز سال خورشیدی ۱۴۰۰ تا ۲۸ نوامبر امسال (۳ آذر ۱۴۰۰) تهیه کرده است.
بر اساس این گزارش از ابتدای سال ۱۴۰۰ تاکنون، ۶۱ زن و دختران نوجوان در مناطق مختلف کوردستان ایران اقدام به خودکشی کرده و جان خود را از دست دادهاند. ۱۱ نفر از این تعداد دختران نوجوان زیر ۱۸ سال بودهاند. علل عمدهی این خودکشیها، اختلافات خانوادگی، فقر، مخالف با ازدواج اجباری، افسردگی، ممانعت از ادامه تحصیل عنوان شده است. بیشتر این افراد ساکن شهرستان ارومیه، متاهل و از طریق حلق آویز کردن به زندگی خود پایان دادهاند.
همچنین از ابتدای سال ۱۴۰۰ تاکنون ۲۵ زن کورد در مناطق مختلف کوردستان و ایران به قتل رسیدهاند. ۴ نفر از زنان کشته شده به دلیل حضور تصادفی حین اجرای قتل دیگر زنان به عنوان دوست، مادر و یا خواهر زنانی که هدف اصلی قتل بودهاند مورد اصابت گلوله ضاربان قرار گرفته و جانشان را از دست دادهاند.
از ۲۱ زن کشته شده دیگر که به واسطه عامل جنسیت هدف اصلی این قتلها بودهاند، ۷ نفر در استان کرمانشاه (شهرهای کرمانشاه، هرسین، سنقر و روانسر)، ۳ نفر در استان ایلام (شهرهای ایلام و درهشهر)، ۶ نفر در استان کوردستان (شهرهای سنندج، سقز و مریوان)، ۳ نفر در استان آذربایجان غربی (شهرهای پیرانشهر و سردشت)، یک نفر اهل کرمانشاه و ساکن شهر ساری و یک نفر اهل شهر سنندج و ساکن شهر همدان بودهاند.
۱۵ نفر از این زنان توسط همسر، ۲ نفر توسط پدر، ۳ نفر توسط خواستگارانی که جواب رد دریافت کردهاند و یک نفر هم توسط مردی که با وی نسبت فامیلی نداشته، کشته شدهاند.
۹ نفر از این زنان با اسلحه، ۴ نفر با ضربات چاقو، ۳ نفر با ضرب و شتم، ۳ نفر از طریق سوزانده شدن، ۱ نفر با خفگی و ۱ نفر دیگر هم بعد از پرت شدن عمدی از ماشین در حال حرکت جان خود را از دست داده اند.
فاطمه کریمی، پژوهشگر حوزه زنان و مدیر شبکه حقوق بشر کوردستان در ارتباط با این موارد زن کشی می گوید: “در مواردی دلایل قتل برخی از این زنان و حتی علت مرگشان دقیقا مشخص نیست. عدم دسترسی به پرونده پزشکی قانونی، عدم امکان ارتباط با خانوادههای قربانیان و… مانع از کشف واقعیتها در این موارد هستند.
مواردی هم که در رسانههای داخلی دولتی منتشر میشوند عموما بدون ذکر هویت فرد قربانی و بدون هیچ توضیح اضافهای «اختلافات خانوادگی» را تنها دلیل زنکشیها اعلام میکنند. از سوی دیگر، برخی از فعالان زن هم علت اصلی این خشونتها را به عامل «ناموسی» تقلیل میدهند. این در حالی است که زنان به دلایل مختلف و گاها به دلیل پافشاری بر خواستهای بنیادین و اولیه خود از جمله انتخاب همسر آینده، حق طلاق، حق کار و… قربانی زن کشی میشوند. کشته شدن زنان به نام دفاع از شرف و ناموس تنها یکی از عوامل زن کشیهاست. زنان میتوانند به هر دلیلی کشته شوند هر زمان که رفتارها و سبک زندگی آنها با مذاق اطرافیان مذکر آنها سازگار نباشد.»
شبکه حقوق بشر کوردستان توانسته است به صورت مستقیم از طریق منابع خود و یا با استناد به منابع معتبر دیگر ۲۵ مورد زنکشی را ثبت کند:
۱. جیران یعقوبپور، اهل پیرانشهر در استان آذربایجان غربی در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ هنگامی که همراه همسرش به استان مازندران سفر کرده بود توسط او مورد ضرب و شتم قرار گرفت و جسدش پس از بیهوشی توسط همسرش سوزانده شد. دلیل قتل وی مشخص نیست.
۲ـ۳. دو خواهر اهل کرمانشاه در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۰ در محله گلستان شهر کرمانشاه توسط همسر سابق یکی از آنها کشته شدند. گفته میشود در حالی که این دو خواهر با هم در منزل مسکونی یکی از آنها به سر میبردهاند توسط همسر سابق یکی از آنها با شلیک اسلحه کشته شدهاند. رسانههای داخلی بدون ذکر هویت این دو خواهر، علت این قتل را «اختلافات خانوادگی» عنوان کردند. قاتل این دو خواهر کمی بعد بازداشت شد.
۴. یک زن اهل ایلام در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۰ توسط همسرش با ضربات چاقو به قتل رسید. سایت خبری «رکنا» که این خبر را منتشر کرد به هویت این زن و دلیل این قتل اشارهایی نکرده است.
۵. حمیرا بازگیر خرمآبادی، سردفتر اسناد رسمی شماره یک شهرستان درهشهر در استان ایلام در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ توسط همسر ۳۸ سالهاش با اسلحه به قتل رسید.
۶. گلاله شیخی، ۲۵ ساله، اهل سقز در استان کوردستان و دانشآموخته رشته حقوق و کارمند در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ توسط نامزدش، ر. ضرغامی ۳۰ ساله که تحصیل کرده و کارمند بانک بود، کشته شد. گلاله در پی یک مشاجره لفظی با نامزدش توسط او مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بیهوش میشود و نامزدش با تصور این که گلاله جانش را از دست داده وی را به آتش میکشد. قاتل چند روز بعد بازداشت شد. دلیل اختلاف آنها عدم موافقت نامزدش با اشتغال گلاله خارج از منزل بوده است.
۷. شکیبا بختیار، ۱۶ ساله، مجرد، تحصیلات متوسطه و اهل کرمانشاه در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۰ به دلیل بازگشت دیرهنگام به خانه، با ضربات چاقو توسط پدرش کشته شد.
۸ـ۹. بیان و سحر مرادی، اهل سنندج در تاریخ ۳ مرداد ۱۴۰۰ توسط همسر بیان، اسماعیل الف، با شلیک اسلحه کشته شدند. همسر بیان راننده کامیون بود و گفته میشود همیشه به اسلحه دسترسی داشته است. سحر، خواهر کوچکتر بیان که طبق گزارش پزشکی قانونی باردار بود در محل قتل حضور داشت و او هم هدف تیراندازی همسر بیان قرار گرفت و کشته شد.
گفته میشود بیان و فرزندانش بارها توسط همسرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و آنها را تهدید به قتل کرده بود. بیان چندین بار به مراجع قضایی و دادگاه مراجعه کرد و از وضعیت خود شکایت کرده بود اما حمایتی دریافت نکرد و تلاشی در راستای حفظ امنیتش صورت نگرفت. یکی از اعضای خانواده این دو خواهر کشته شده عنوان کرده است که دامادشان حتی یک بار در یکی از خیابانهای سنندج با اسلحه کمری بیان را تهدید به مرگ کرده بود با این وجود بعد از مراجعه بیان به مراجع قضایی با درخواست شاهد و مدرک لازم برای اثبات این ادعا اقدام وی بینتیجه ماند. این در حالی است که سابقه خشونت همسر وی بر کسی پوشیده نبود. علاوه بر آتش زدن خانه والدینش وی پیشتر هم در دوران سربازی به دلیل شلیک گلوله به یکی از افسران مافوق خود و به کما رفتنش، بازداشت شده اما بعد از بهبودی افسر فوق و کسب رضایت وی و خانواده اش، آزاد شده بود. خانواده بیان و سحر عنوان کردهاند با وجود اینکه اسماعیل الف. چند پرونده دیگر هم در دادگاه دارد اما به شکایتهای خواهر ما اهمیتی داده نشد و ادامه چنین وضعیتی در نهایت منجر به کشته شدن بیان و سحر شد. قاتل این دو خواهر یک هفته بعد از انجام قتل بازداشت شد.
۱۰. منیره قادری اهل روستای گولان شهرستان مریوان در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ توسط همسرش بر اثر وارد کردن ضربه به سر کشته شد. یکی از نزدیکان این زن کشته شده عنوان کرده است، منیره قبلا چند بار ازدواج کرده و صاحب ۷ فرزند بوده است. دلیل قتل منیره در سایت خبری کردپا این چنین بیان شده است: «همسر قبلی منیره، وی را “سه طلاقه” کرده و میبایست او را به عقد مرد دیگری درآورد تا بتواند دوباره با وی به صورت شرعی زندگی کند [که در اصلاح آن نواحی به آن “مارهبهجاش” گفته میشود]؛ به همین دلیل منیره به ازدواج ابراهیم درمیآید، اما بعد از ازدواج ابراهیم حاضر به جدایی از منیره نمیشود و منیره هم قبول میکند. ابراهیم که خود دارای همسر و فرزند است، این جریان را از همسر اول خود مخفی میکند؛ اما وقتی همسر اولش متوجه میشود از ابراهیم تقاضای ارث و مهریه میکند، ابراهیم نیز به منیره فشار آورده تا طلاهایش را برای همسر اولش به وی بدهد که با ممانعت منیره روبهرو شده و به دنبال دعوا و درگیری با وی او را به قتل میرساند و در چاه فاضلاب میاندازد. ابراهیم بعد از قتل منیره و انداختن جسدش به داخل چاه فاضلاب، در میان دوستان و آشنایان مدعی میشود که منیره طلاها را برداشته و رفته؛ اما در جریان اقدام به فروش طلاها، یکی از مغازهداران جریان را متوجه میشود و به آگاهی اطلاع میدهد و به این صورت هم قاتل دستگیر میشود و هم جسد منیره پس از گذشت ٥ روز در چاه فاضلاب کشف میشود.»
۱۱ـ۱۲. شیلان مندمی، ۲۴ ساله، متاهل، اهل سنندج، تحصیلات متوسطه، بدون فرزند در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ توسط همسر ۴۲ سالهاش که گفته میشود استاد دانشگاه بوده است به قتل رسید. در جریان کشته شدن شیلان، وی به همراه دیگر اعضای خانواده خود از جمله پدر، مادر (عایشه اصلانی)، برادر و فرد دیگری که همراه آنها در یکی از باغهای اطراف سنندج نزدیک روستای خلیفه ترخان به سر میبرد با اسلحه کشته شدند. گفته میشود که شیلان پیشتر در جریان مشاجره با همسرش بارها توسط او مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. به همین دلیل شیلان تصمیم میگیرد از همسرش جدا شود. وی شش ماه قبل از کشته شدنش به خانه پدر و مادرش برگشته بود. شیلان در سن ۱۴ سالگی با رضایت خود ازدواج کرده بود. همسر شیلان که دبیر و استاد دانشگاه بود بعد از این قتل با شلیک گلوله خودکشی کرد.
۱۳. سارا پیرزادی، ۲۳ ساله، متاهل و اهل شهرستان هرسین در استان کرمانشاه در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ با سلاح گرم توسط پسرعمویش به قتل رسید. قاتل پس از ازدواج سارا با فردی دیگر، به منزل آنها رفته و با شلیک پنج گلوله دخترعموی خود را به قتل رساند. در جریان تیراندازی همسر سارا و برادر همسرش نیز زخمی شدند. پسرعموی سارا پس از بە قتل رساندن سارا و بازگشت به محل سکونتش با حلق آویز کردن خود به زندگیاش پایان داد.
۱۴ـ۱۵. هما حاجیپور، ۴۷ ساله، متاهل، مادر دو فرزند، اهل روستای «بیتوش» شهرستان سردشت و ساکن کشور فنلاند در تاریخ ۴ مرداد ۱۴۰۰ در یکی از خیابانهای شهر سردشت توسط همسرش، م. بیتوشی، با اسلحه کلاشینکف به قتل رسید. در جریان این قتل، دوست و همراه هما حاجیپور، سعدا اسپندار، نیز زخمی شد و بعد از چند روز جان باخت. همسر هما پس از قتل همسرش و دوست او با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد.
گفته میشود هما حاجیپور و هر دو فرزندش ساکن کشور فنلاند بودند اما تلاشهای مکرر همسرش جهت گرفتن ویزای ورود به فنلاند به نتیجه نرسیده بود. در نهایت بعد از بازگشت هما به سردشت درخواست طلاق میکند که با مخالفت همسرش مواجه شده است. در پاسخ به تقاضای طلاق هما، همسرش وی را با اسلحه میکشد. گفتنیست هما حاجیپور پیشتر عضو شورای روستای بیتوش و همچنین مسئول اداره بهداشت این روستا بود.
۱۶. صبری خلعتبری، ۲۹ ساله، متاهل، دارای یک فرزند خردسال و ساکن روستای تکاب ایرانخواه شهرستان سقز در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ در شعلههای آتش سوخت و جانش را از دست داد. پزشک معالج این زن جوان مرگ وی را مشکوک اعلام کرد و به همین دلیل همسرش تحت بازجویی قرار گرفت. برادر صبری خلعتبری در ارتباط با مرگ خواهرش میگوید: «ما به دلیل اختلافات قبلی که خواهرم با شوهرش داشت از او شکایت کردیم و جسد صبری برای معاینات به پزشکی قانونی منتقل شد. نتیجه گزارش پزشکی قانونی هنوز مشخص نشده است.» برادر صبری در مورد سابقه اختلافات او و همسرش گفت: «خواهرم متولد سال ۷۱ بود و شوهرش که کشاورز بود از او دو سال کوچکتر بود. آنها چهار سال قبل ازدواج کرده بودند اما خواهرم هیچ امکانات رفاهی برای زندگی نداشت. برای همین همیشه با شوهرش اختلافات شدید داشت به حدی که یک پرونده قضائی در حال رسیدگی دارند. بارها ریش سفیدان روستا آنها را آشتی داده بودند و در این چهار سال خیلی کم خواهرم سر زندگیاش بود و همیشه در خانه ما بود. من چند بار به او گفته بودم که اگر با شوهرت سازش نداری، از او طلاق بگیر. اما صبری میگفت که شوهرم من را دوست دارد و حالا که یک فرزند هم دارم نمیتوانم به طلاق فکر کنم.» در حالی که شوهر صبری بعد از بازجویی، در حال حاضر آزاد است، رسیدگی به پرونده برای روشن شدن علت مرگ مشکوک صبری خلعتبری ادامه دارد.
۱۷. مرضیه حاصلی، ۳۷ ساله، متاهل، بدون فرزند و اهل شهر روانسر در استان کرمانشاه در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۰ به قتل رسید. جسد سوخته شده وی در نزدیکی یکی از روستاهای این شهر پیدا شد. اگرچه دلیل کشته شدن وی سرقت طلاهایش عنوان شده است و قاتل وی هم دستگیر شده اما شایعات تایید نشدهای ضمن رد انگیزه سرقت عنوان میکنند که مرضیه حاصلی که قصد جدایی از همسرش را داشت با مرد قاتل در رابطه دوستی قرار گرفته است. ضرب و شتم و همچنین سوزانده شدن جسد مرضیه انگیزه قتل را به دلیل سرقت تا حدی مورد شک و تردید قرار می دهد.
۱۸. فایزه ملکی، ۲۲ ساله، مجرد، اهل روستای کورکوره (دولت آباد) شهرستان سنندج در تاریخ اول مهر ۱۴۰۰ توسط پدرش به آتش کشیده شد و بعد از ۱۰ روز بستری شدن در بیمارستان کوثر سنندج در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۰ جانش را از دست داد. گفته میشود پدر و مادر فائزه سالها قبل از هم جدا شده بودند و فائزه به اجبار پدرش در سن ۱۵ سالگی با مردی بسیار مسنتر از خودش ازدواج میکند. این در حالی است که فایزه دلبسته یکی از مردان روستایشان بود. به دلیل همین دلبستگی فایزه تلاش میکند از همسرش جدا شود. بعد از طلاق قصد عملی کردن خواسته خود را دارد که با مخالفت پدرش روبهرو میشود. دلیلْ هر چه بوده باشد اما پدر فائزه دو روز قبل از سوزاندن فایزه وی را در توالت باغشان حبس و سپس با ریختن بنزین، فائزه را به آتش میکشد. علیرغم افشای سوزانده شدن فایزه توسط خود وی و همچنین پزشک معالجش و انعکاس گسترده این خبر در فضای مجازی اما چندی بعد این پرونده مختومه اعلام شد. سرهنگ عبدالله فاتحی، رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی کوردستان در اینباره اعلام کرد: «پس از بررسیهای تخصصی توسط کارآگاهان پلیس آگاهی، ابعاد مختلف نحوه سوختن دختر ۲۲ ساله کوردستانی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت پس از تحقیقات کامل و اعلام نظر پزشکی قانونی، علت مرگ این دختر خودسوزی اعلام شد و جریان قتل در کار نبوده است».
۱۹. لیلا شکیبا، ۳۹ ساله، متاهل، مادر دو فرزند، دیپلمه، اهل سنندج و ساکن همدان در تاریخ ۲۳ مهر ۱۴۰۰ توسط همسرش با ضربات چاقو در همدان کشته شد. انگیزه همسر وی از کشتن لیلا، «اختلافات خانوادگی» ذکر شده است. گویا لیلا بارها به دلیل مسائل مالی با همسر و پسران همسرش اختلاف پیدا کرده و به همین دلیل بارها از سوی آنها مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. به همین دلیل لیلا قصد جدایی از همسرش را داشت اما همسرش مخالف این جدایی بود.
۲۰. به گزارش سایت ایرنا، زنی با هویت ز.ر و ساکن شهر ایلام در تاریخ یک آبان ۱۴۰۰ به دلیل «اختلافات خانوادگی» توسط همسر خود با ضربات چاقو به قتل رسید. همسر این زن بعد از آن که قصد خروج از کشور را داشت، بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.
۲۱. گلاله دهار، متاهل و اهل روستای سیوه شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی به دلیل «اختلافات خانوادگی» توسط همسرش حین رانندگی از ماشین به بیرون پرتاب و دچار ضربه مغزی شد. وی دو هفته بعد در تاریخ ۳ آبان ۱۴۰۰در بیمارستان به دلیل شدت جراحات جان خود را از دست داد.
۲۲. آسیه اکبری، ۳۵ ساله، متاهل، مادر دو فرزند و اهل روستای یوسفجرد شهرستان سنقر و کلیایی در استان کرمانشاه در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۰ توسط همسرش کشته شد. گفته میشود همسر آسیه اکبری ضربه محکمی به سرش وارد کرده به همین دلیل آسیه در دم جانباخته است. همسر وی چند ساعت بعد بازداشت شد. علت قتل آسیه فقر مالی، بیماری روحی همسرش و اختلافات خانوادگی عنوان شده است.
۲۳. آرزو الفتی، ۳۵ ساله، مجرد و اهل کرمانشاه در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۰ توسط خواستگار خود به قتل رسید. گفته میشود آرزو به دلیل آنکه حاضر نشده بود با این شخص ازدواج کند توسط وی کشته شده است. طبق گفتههای سرهنگ دلیری، فرمانده انتظامی شهرستان کرمانشاه، «قاتل دختر جوان را به خیابان می کشاند و ابتدا با یک تصادف ساختگی از خودرو پیاده میشود و سپس دختر جوان را با ضرب گلوله به قتل میرساند». شخص قاتل با هویت س. ک همچنان فراری است.
۲۴. نگار احمدی، ۲۷ ساله، مجرد، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد، اهل کرمانشاه و ساکن ساری در تاریخ ۱۴ آبان به قتل رسید. به نقل از سایت کوردپا، وی توسط یکی از همکلاسیهای سابق دانشگاهش با هویت سامان. ی که چند بار از وی خواستگاری کرده بود، کشته شده است. سامان نگار را ربوده و با شلیک چند گلوله او را در جاده اسدآباد همدان به قتل رساند. وی بعد از انجام قتل خود را به مراجع قضایی معرفی کرد.
۲۵. در تاریخ اول آذر ۱۴۰۰ یک مرد ۵۵ ساله در منطقه شهرک معلم شهر کرمانشاه همسر ۴۸ ساله خود را به قتل رساند. این مرد بعد از آن که همسر خود را با اسلحه شکاری به قتل رساند اقدام به خودکشی کرد. فرمانده انتظامی شهرستان کرمانشاه، «اختلافات خانوادگی» را انگیزه این قتل عنوان کرده است. از هویت این زن اطلاعی در دست نیست.
در ادامه این گزارش نگاهی خواهیم داشت به موارد بازداشت و صدور احکام برای فعال زن کورد از ابتدای سال ۱۴۰۰ تا کنون:
ـ مرضیه غلامویسی، فعال مدنی اهل سنندج توسط نیروهای امنیتی در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ بازداشت شد. وی از زندانیان سابق سیاسی در دهه شصت است و طی سالهای اخیر در حوزه زنان و محیط زیست فعالیت میکند. او هر چند پس اتمام دوران بازجویی با قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد اما در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۰ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» مورد محاکمه قرار گرفت.
ـ ویان محمدی، فعال مدنی و دانشجوی رشته مدیریت در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ توسط ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در منزل خانوادگی خود در تهران بازداشت و به بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه در پادگان المهدی ارومیه انتقال یافت. این فعال مدنی در تاریخ ۱۰ خرداد به مدت یک هفته در اعتراض به تمدید قرار بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زد و پس از صدور قرار وثیقه، به اعتصابش پایان داد. ویان محمدی در تاریخ ۱۲ خرداد پس از یک ماه بازجویی در بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه به بند زندان زنان مرکزی ارومیه انتقال یافت. ویان محمدی پس از ۴۰ روز بازداشت در تاریخ ۱۹ خرداد با قرار وثیقه یک میلیارد و پانصد میلیون تومانی از زندان مرکزی ارومیه آزاد شد.
ـ ثریا حقدوست، فعال مدنی در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی در شهر مریوان بازداشت شد. ماموران امنیتی پس از بازداشت این فعال مدنی در مریوان به دلیل نبود بازداشتگاه زنان در این شهر وی را به سنندج منتقل کردند. این انتقال به دلیل تشدید درد دیسک کمر و وضعیت نامناسب جسمی خانم ثریا حقدوست با آمبولانس انجام شد. وی در تاریخ دوشنبه ۷ تیر پس از ۱۱ روز بازداشت با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت تا برگزاری دادگاه آزاد شد.
ـ ژینا حسنیمقدم، ۱۶ ساله و اهل سقز استان کوردستان در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت شد. ژینا حسنیمقدم که پیش از این به یکی احزاب اپوزیسیون کورد در اقلیم کوردستان پیوسته بود و چند ماه در یکی از مراکز این حزب اقامت داشت، خرداد ماه سال جاری پس از هماهنگی خانوادهاش با نهادهای امنیتی به سقز بازگشت. علیرغم این هماهنگیها و دریافت «اماننامه»، چند روز پس از بازگشت در منزل خانوادگیاش بازداشت شد. وی پس از بازداشت به بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج منتقل و چند روز بعد با قرار بازداشت موقت به قرنطینه کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شد.
ـ در تاریخ ۸ تیر پرونده آنیسا جعفری مهر، فعال ادبی کرد که در دادگاه بدوی تبرئه شده بود با اعتراض دادستانی دادسرای عمومی و انقلاب اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه برای بررسی مجدد به دادگاه تجدیدنظر ارسال شد. دادگاه این فعال ادبی در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۹ برگزار و از باب «تبلیغ علیه نظام» مورد تفهیم اتهام قرار گرفته بود. این در حالی است که پیشتر اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» از طریق همکاری با احزاب اپوزیسیون کورد علیه وی مطرح شده بود. آنیسا جعفریمهر، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته زبانشناسی و عضو شورای نویسندگان فصلنامه ادبی و هنری «ژ» در تاریخ ۳ آذر ۱۳۹۹ توسط ماموران امنیتی در منزل شخصی خود در شهر اسلامآباد غرب بازداشت و پس از ۱۷ روز نگهداری در بازداشتگاه اداره اطلاعات و بند زنان کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه در تاریخ ۱۹ آذر با قرار وثیقه ۳۵۰ میلیونی آزاد شد. یک سال قبل از آن نیز در آذر ماه ۱۳۹۸ آنیسا جعفریمهر به همراه ۶ فعال کورد دیگر در جریان بازداشت جمعی فعالان ادبی و فرهنگی در اسلامآباد غرب و کرمانشاه توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند.
ـ سمیه کارگر اهل ایلام و فارغالتحصیل رشته فلسفه دانشگاه تبریز در تاریخ در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ به اتهام «مشارکت در اداره گروه غیرقانونی» به ۶ سال حبس تعزیری و از بابت «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شد. سمیه کارگر در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۹۹ در منزل شخصی خود در تهران توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در زندان اوین منتقل شد. وی اواسط بهمن ماه پس از ۴ ماه بازجویی در بند ۲ الف بازداشتگاه اوین تهران به زندان قرچک ورامین انتقال یافت. این فعال مدنی به دلیل شرایط سخت بیش از ۶ ماه بازداشت دچار کاهش وزن شدید و بیماری معده شده است. وی همچنین به دلیل ابتلا به یک بیماری نادر چشمی داری ضعف شدید بینایی است. این در حالی است که به علت بازداشت، پروسه درمانی وی که قرار بود در کشور فرانسه ادامه پیدا کند، متوقف شده بود. وی پیشتر در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ با قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد.
ـ ناهید کمانگر، دانشجوی رشته زبان و ادبیات کردی دانشگاه کوردستان در تاریخ ۱۵ تیر پس از احضار به ستاد خبری اداره اطلاعات کامیاران بازداشت و به بند زنان کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شد. وی در مدت بازداشت خود از طرف بازجویان امنیتی برای انجام اعترافات اجباری علیه حسین کمانگر، پدرش که به اتهام «بغی» از طریق عضویت در حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) به ۱۵ سال حبس محکوم شده تحت فشار قرار گرفت. در تاریخ ۶ شهریور، این فعال مدنی با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت تا زمان برگزاری دادگاه از زندان سنندج آزاد شد.
ـ عظیمه ناصری، فعال مدنی در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه در منزل خانوادگی خود بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد نظامی-امنیتی در ارومیه منتقل شد. عظیمه ناصری در مدت یک ماه بازجویی در بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه پاسداران برای انجام اعترافات اجباری مورد تهدید و شکنجه روحی قرار گرفت. وی در تاریخ ۹ شهریور با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد.
این فعال مدنی پیشتر نیز در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۹۹ همزمان با موج گسترده بازداشت فعالان کورد توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در مهاباد بازداشت و در تاریخ ۱۷ اسفند همان سال با قرار وثیقه به صورت موقت تا زمان برگزاری دادگاه آزاد شده بود.
ـ سعدا خدیرزاده، اهل پیرانشهر در تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه مرکزی اداره اطلاعات شهر ارومیه منتقل شد. وی در حالی که باردار بود از دسترسی به خدمات درمانی و ملاقات با خانواده محروم شد. او در تاریخ ۱۷ آبان پس از اتمام مراحل بازجویی به زندان ارومیه منتقل شد. از دلایل بازداشت و اتهامات مطرح شده علیه این شهروند کرد تا این لحظه اطلاعی در دست نیست.
ـ در اعتراض به کاهش زمان هواخوری و تماسهای تلفنی زندانیان بند زنان زندان مرکزی ارومیه، زندانیان این بند برای اعتراض به این وضعیت به مدت دو روز در تاریخ ۲۴ و ۲۵ مهر از تحویل غذای زندان خودداری کردند. گفته میشود که در بند زنان زندان مرکزی ارومیه ۴ اتاق مجزا با ۳۶ تخت وجود دارد که هماکنون در هر اتاق دستکم ۴۰ زندانی نگهداری میشوند. با توجه به اعمال محدودیتهای جدید، زندانیان زن در این اتاقها که دارای مساحت کوچک با تراکم بالای جمعیت و فاقد دستگاه تهویه هوا هستند حدود ۲۲ ساعت در روز نگهداری میشوند. پیشتر قبل از اعمال محدودیتهای جدید همه زندانیان هر ۴ اتاق روزانه اجازه رفت و آمد به راهروی بند، اتاقهای دیگر و هوا خوری را داشتند اما حالا فقط ۲ ساعت در روز درب هر اتاق باز میشود و زندانیان از تردد به اتاقهای دیگر نیز منع شدهاند. همچنین تماسهای تلفنی زندانیان نیز از هر روز به ۴ روز یک بار کاهش پیدا کرده است.
ـ فرانک جمشیدی، زندانی سیاسی کورد که در تاریخ ۲۰ خرداد سال جاری برای اجرای حکم یک سال حبس تعزیری به کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شده بود در اواخر مهرماه به صورت مشروط از زندان آزاد شد. فرانک جمشیدی، عضو جمعیت کوردستان سبز در تاریخ ۸ تیر ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی در منزل خانوادگیاش در شهر سنندج بازداشت شد. وی پس از ۴ ماه و نیم ماه بازداشت در تاریخ ۲۰ آبان با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد. این فعال محیط زیست در بهمن ۱۳۹۹ از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به ریاست قاضی “سعیدی” به اتهام “عضویت در یکی از احزاب اپوزیسیون کورد” به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم پس از اعتراض در شعبه ۴ دادگاه تجدید نظر استان کوردستان به یک سال حبس تبدیل شد.
ـ مریم صادقی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در تاریخ ۱ آبان ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی در منزل خانوادگیاش در سنندج بازداشت شد. وی پس از ۲ هفته بازداشت در تاریخ چهارشنبه ۱۲ آبان با قرار وثیقه به صورت موقت از بند زنان کانون اصلاح و تربیت سنندج آزاد شد. گفته میشود بازداشت مریم صادقی به دنبال شرکت در مراسم خاکسپاری دایه آسیه عظمی، مادر دو جانباخته کومله در تاریخ ۲۴ مهر صورت گرفته است.
ـ در اوایل آبان ۱۴۰۰ شعبه ۴ دادگاه تجدید نظر استان کوردستان به ریاست قاضی مصطفی طیاری حکم ۲ سال حبس تعلیقی رویا جلالی، فعال محیط زیست کورد را عینا تایید کرد. این فعال محیط زیست پیشتر از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی سعیدی به اتهام «عضویت در حزب حیات آزاد کوردستان» به ۲ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود. این عضو جمعیت کوردستان سبز در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی در منزل خانوادگیاش در شهر سنندج بازداشت شد. نیروهای امنیتی هنگام بازداشت متوسل به خشونت شده و رویا جلالی و خانوادهاش را مورد توهین قرار دادند. وی در تاریخ ۱۳ اسفند با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت از کانون اصلاح و تربیت سنندج آزاد شد.