١١ فوریه روز جهانی زنان در علم؛ الهام‌بخش نسل‌های آینده

با تلاش هایی که برای برابری حقوق زنان در زمینه‌های مختلف انجام شده، در جامعه علمی هم پیشرفت‌های خوبی صورت گرفته است، اما هنوز تا دستیابی به عدالت واقعی در سطوح بالای علمی راه درازی در پیش است.

مرکز خبر- ۱۱ فوریه، روز جهانی زنان علم است، مناسبتی که توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۵ برای ترویج برابری جنسیتی در زمینه‌های علوم‌پایه، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) معرفی شد. امسال، موضوع اصلی آن «زنان و دختران در رهبری علم»، سرآغاز عصر جدیدی برای پایداری و تمرکز بر افزایش تعداد زنان محققی است که بر روی برخی از بزرگترین چالش‌های زمان ما کار می‌کنند (همانطور که در دستور کار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار ذکر شده است)، از بهبود سلامت گرفته تا مبارزه با تغییرات آب و هوایی.

بر اساس تجزیه و تحلیل داده‌های موسسه آمار یونسکو در ۱۰۷ کشور، در سال ۲۰۱۸، زنان تنها ۳۳ درصد از محققان را در سراسر جهان تشکیل می‌دادند و حتی تعداد آنها در زمینه‌های کلیدی فناوری مانند هوش مصنوعی کمتر (۲۲ درصد) بود. داده‌ها نشان می‌دهد که زنان دانشمند در مقایسه با مردان، معمولا دستمزد کمتری دریافت می‌کنند و اغلب مشاغل کوتاه‌‌مدت‌تری دارند (به دلیل تعهدات خانوادگی)؛ همچنین احتمال کمتری دارد که در مسیر کاری خود ارتقا شغلی پیدا کنند و یا آثارشان در مجلات معتبر و تاثیرگذار منتشر شود. تجزیه و تحلیل نمایندگی زنان در حوزه‌ی دیابت همچنین نشان داد که زنان فعال در این حوزه کمتر از همتایان مرد خود کمک هزینه، هدایت‌های کاری از مراکز تحقیقاتی و  جوایز کاری دریافت کرده‌اند. شکستن چنین موانعی، که از لحاظ تاریخی پیشرفت زنان را در مشاغل علمی محدود کرده است، امری کاملا حیاتی است. نابرابری جنسیتی در آموزش علوم پایه همچنین می‌تواند بر رشته‌های مرتبط، مانند پزشکی، که آموزش STEM پایه و اساس آن را تشکیل می‌دهد، تأثیر منفی بگذارد. سرمقاله‌ی ۲۰۱۹ در این مجله نه تنها بر تسلط تاریخی مردان بر تخصص‌های حوزه‌ی غدد درون‌ریز (مشابه سایرین در پزشکی) بلکه به مناطق مهمی که می‌توان برای از بین بردن تعصب جنسیتی اقدام کرد، اشاره کرد. در سال‌های پس از آن، پیشرفت‌هایی حاصل شده است، اما راه طولانی در پیش است.

تقابل چالش‌های اجتماعی که امروزه با آن روبرو هستیم، از جمله تغییرات آب و هوا و سهم آن در بیماری و مرگ و میر، نیازمند گسترش مجموعه و تنوع دانشمندانی (از جمله حضور بیشتر زنان) است که می توانند دیدگاه‌ها، استعدادهای جدید را به ارمغان بیاورند و خلاقیت بیشتری برای یافتن راه‌حل های موردنیاز به خرج دهند. از جمله‌ی این ارتباطات می‌توان به آلودگی هوا( که یکی از عوامل اصلی تغییر آب و هوا است) و همچنین دیابت نوع ۲ اشاره کرد که خطر بیماری‌های قلبی متابولیک را افزایش می‌دهد (در این شماره از مجله ما توسط Sanjay Rajagopalan و همکارانش بررسی شد).

مقابله با نابرابری‌های جنسیتی در علم باید از همان اوایل زندگی آغاز شود. اگرچه ابتکارات بسیاری در سرتاسر جهان وجود دارد که می‌تواند کودکان دختر را توانمند ساخته، آنها را تشویق کند که دروس STEM را در مدرسه (و فراتر از آن) مطالعه کنند و همچنین آن را به عنوان شغل دنبال کنند، شکاف جنسیتی ادامه‌دار در نیروی کار علمی نشان می‌دهد که همچنان می‌توان کارهای بیشتری در این زمینه انجام داد‌ و راه طولانی‌ای در پیش است.

علاقه‌ی کودکان به علوم پایه باید در سنین پایین پرورش داده شود، استعدادهای آن ها باید جدی گرفته شده و پرورش داده شود، همچنین حس اکتشاف در آنها تشویق شود و مهارت‌های علمی و سواد دیجیتالی توسعه یابد. در کشورهای کم‌درآمد و با درآمد متوسط، جایی که هنجارهای اجتماعی در مورد نقش‌های جنسیتی سنتی ممکن است دسترسی و فرصت‌ها را برای آنها محدود کند، کمپین‌های آموزشی معطوف به خانواده‌ها، جوامع و رهبران مذهبی می‌توانند در تغییر دیدگاه‌ها و ایجاد تغییر مؤثر باشند.

زنان سرتاسر جهان باید احساس قدرت کنند، از مشاغل موجود و کمک‌های بزرگی که می‌توانند به این حوزه بکنند، آگاه شوند و به‌عنوان دانشمندان زن مسیر خود را برای ایجاد مشاغل موفق و موثر بیابند.

افزایش تحصیلات ارتباط مستقیمی با بهبود سلامت و افزایش طول عمر زنان دارد. دخترانی که مدرسه ابتدایی را تمام کرده‌اند، ۳ برابر کمتر در خطر ابتلا به ایدز قرار دارند. در بسیاری از کشورها یک سال افزایش حضور در مدرسه موجب حدود ۲۰ ٪ افزایش در درآمد زنان می‌شود.

به ازای هر ۱۰ ٪ افزایش حضور زنان در مدارس، تولید ناخالص ملی کشورها ۳ ٪ افزایش پیدا می‌کند. کودکانی که مادرانشان سواد خواندن و نوشتن دارند، نسبت به کودکانی که مادرنشان بی‌سواد هستند دو برابر بیشتر شانس زنده ماندن تا ۵ سالگی را دارند.

موارد ذکر شده صرفا قسمتی از لیست بلند بالای دلایلی است که امروزه در تمامی برنامه‌های توسعه کشورها یکی از اولویت‌ها توانمندسازی زنان با افزایش تحصیلات است.

اما در طول تاریخ، مشاهده شده که، آکادمی محلی مردانه بوده است. نه تنها حضور و پیشرفت زنان با مشکلات خاص خود همراه بوده، دستاوردها و تلاش‌های آنان نیز کمتر دیده شده است.

برای مثال، اگرچه در اروپای غربی بیش از نیمی از صندلی‌های دانشگاه‌ها در اختیار زنان است، فقط ۱۸ ٪ کرسی‌های استادی به زنان تعلق می‌گیرد. وقتی حتی در کشوری مثل ژاپن فقط حدود ۱۳ درصد اساتید دانشگاه‌های معتبر را زنان تشکیل می‌دهند، می‌توان به میزان کار در پیش رو پی برد.

 

جایگاە علمی زنان در ایران

وضعیت زنان در رتبه‌های بالای علمی در ایران علاوه بر این‌که تابعی از وضعیت جهانی است، پیچیدگی‌های خاص خود را نیز دارد. در جامعه‌ای که گزینه ادامه تحصیل در مقابل ازدواج به کار می‌رود، نهادینە کردن این‌ واقعیت که می‌توان هم زندگی شخصی موفقی داشت هم زندگی علمی-کاری موفق، کار سختی است. در جامعه‌ای که زنی را خوب تلقی می‌کند کە سر به زیر و ساکت باشد، دفاع از ایده‌ها، جنگیدن برای حقوق برابر و توانایی نه گفتن کار بسیار سختی است. در جامعه‌ای که هم بردن بالاترین جایزه علمی هم ندانستن امور پیش پا افتاده را به جنسیت افراد ربط می‌دهند، پیشرفت کردن به عنوان یک انسان، فارغ از جنسیت، کار سختی است.

احساس عدم امنیت در محیط کار، مشکلات فرستادن دختران به شهر دیگر برای ادامه تحصیل، جدی نگرفتن زنان به عنوان نیروی مولد در جامعه، قوانین دست و پا گیر و سهمیه‌بندی‌های نادرست فقط قسمتی از مشکلاتی است که پیش روی ارتقا علمی- شغلی زنان در ایران است.

بازهم با وجود تمامی این مشکلات، تقریبا ۶۰ درصد قبولی‌های دانشگاه‌ها در مقطع لیسانس را زنان تشکیل می‌دهند. آمار قبولی زنان در مقطع فوق لیسانس نسبت به دو دهه قبل حدود ۳۲ درصد و در مقطع دکترا حدود ۱۰ درصد رشد داشته است؛ آمارهایی که نشان دهندە تلاش زنان ایران برای مبارزە با کاهش تبعیض علمی است اما زنان همچنان در مشاغل مدیریتی و علمی تا حدودی محروم هستند و اساتید دانشگاەها با انواع تبعیض‌های جنسیتی مواجە هستند. از سویی زنان با مذهب و ملیت‌های متفاوت علاوەبر تبعیض جنسیتی با ستم ملی نیز مواجە هستند و بە دلیل ملیت و مذهبی کە دارا هستند نمی‌توانند در برخی از مشاغل مدیریتی و علمی کار کنند.   

علی‌رغم این زنان بسیاری هستند که در خارج از کشور در زمینه‌های خاصی به بالاترین افتخارات علمی دست پیدا کرده و باعث درخشش نام زنان و ثابت کردن توانایی زنان به جهانیان شده‌اند از جمله می‌توان به تعدادی اشاره کرد:

مریم میرزاخانی: در سال ۲۰۱۴ برندەی مدال فیلدز شد که بالاترین نشان علمی رشته‌ی ریاضیات است و هر چهار سال یک بار به دانشمندان برگزیده زیر ۴۰ سال اهدا می‌شود و از آن به نوبل ریاضیات نیز تعبیر می‌شود. وی نخستین زن و نخستین ایرانی بود که موفق به دریافت این جایزه شد.

پردیس ثابتی: در سال ۲۰۱۲ جایزه نبوغ آمریکایی را در رشته علوم طبیعی دریافت کرد. او در سال ۲۰۱۴ جایزه vilcek را برای قول اخلاق در علوم زیست پزشکی دریافت کرد و یکی از  رهبران جوان جهانی، مجمع جهانی اقتصاد و یک کاوشگر نوظهور نشنال حئوگرافیک است. در سال ۲۰۱۵ برای دریافت جایزه معتبر پژوهشگر مؤسسه پزشکی هاوارد هیوز انتخاب شد. و همچنین جایزه شغلی باروز Wellcome Fund در علوم زیست پزشکی، جایزه بنیاد پاکارد در علم و مهندسی و جایزه مبتکر جدید مدیر NIH و Loreal  برای زنان در علم را دریافت کرده‌است.

آلنوش طریان: مهم‌ترین خدمات علمی طریان عبارتند از پایه‌گذاری نخستین رصدخانه‌ی فیزیک خورشیدی، پایه‌گذاری نخستین تلسکوپ خورشیدی، ارائه‌ی درس‌های فیزیک خورشیدی و اختر فیزیک برای نخستین بار در ایران، وی همچنین تحقیقات علمی درباره‌ی انرژی خورشید دارد و معتقد است در ایران که ۲۴۱ روز از سال به‌طور کامل از انرژی خورشید برخوردار هستیم می‌توان از این منبع استفاده بسیاری کرد. وی بارها در کنفرانس‌ها و مجامع علی خارج از کشور شرکت کرد.  وی همچنین در کنفرانس‌های بین‌المللی از جمله کنفرانس سال ۱۳۴۰ (۱۹۶١) دانشگاه برکلی کالیفرنیا، در سال ۱۳۴۴ (۱۹۶۵) در یک دوره پژوهش علمی در آلمان و در سال ۱۳۴۹ (۱۹۷۰) در انگلستان شرکت کرد..

فریناز کوشانفر:  فریناز کوشانفر در سال ۲۰۰۸، جایزه مخترع جوان سال  (TR۳۵) را دریافت کرد. این جایزه هر ساله از سوی مجله « تکنولوژی ریویو»،دانشگاه ام‌آی‌تی به یکی از ۳۵ مخترع برتر جوان دنیا داده می‌شود. او به خاطر طراحی نوعی از میکروتراشه‌ها که کاربردهای بسیار گسترده‌ای در صنایعی همچون طراحی و تولید پخش‌کننده‌های چندرسانه‌ای دارد، موفق به دریافت این جایزه شد.

یکی از مهم ترین اقداماتی که دانشگاهای ایران برای کاهش تبعیض مبتنی بر جنسیت باید انجام دهند، اولویت دادن به حضور زنان در رده‌های بالای علمی است. رویکرد جدیدی که در اغلب دانشگاه‌های سطح بالای جهان اتفاق افتاده است؛ به این معنا که برای رسیدن به موقعیت، اگر فرد از اتنیک (اجتماعی، مذهبی، نژادی و غیره) باشد، تا زمانی که فاصله معنا داری با کاندید جامعه غالب نداشته باشد، برگزیده شود کە این امر با وجود حکومت‌های غیر دموکراتیک امکان‌پذیر نیست، در حالی کە حاکمیت ایران خود براساس تبعیض جنسیتی، نژادی و مذهبی پایەگذاری شدە است نمی‌توان چنین انتظاری داشت.