زریوه؛ تلفیق هنر و فرهنگ در زیورآلات

بهاره احمدنژاد، جواهرساز اهل سنه و ساکن تهران، با تلفیق فلز، پارچه و فرهنگ کوردستان، برند «زریوه» را خلق کرده است؛ هنری که از جزئیات زندگی الهام می‌گیرد و مرزهای سنت را می‌شکند.

 

نیلوفر صمدی

تهران- زنی که عاشق جزئیات و زیبایی‌های زندگی است، بی‌تردید ذهنی خلاق و نگاهی ژرف دارد. جزئی‌نگری یعنی دیدگاهی گسترده‌تر، درکی عمیق‌تر و احساسی لطیف‌تر نسبت به جهان. زن، با آفرینش آشنا و سرچشمه هستی است، ازاین‌رو، هنر را به‌مثابه زبانی برای بیان روح خویش برمی‌گزیند. او زندگی را با هنر می‌آراید، سختی‌هایش را صیقل می‌دهد و آن را به تجربه‌ای دلپذیر بدل می‌کند. طبیعت را با ذوق خویش بازتاب می‌دهد و فرهنگ یک ملت را در تار و پود هنر جاودانه می‌سازد. این زن است که به زندگی معنایی دیگر می‌بخشد؛ معنایی خالی از جنگ و خشونت و آکنده از صلح، زیبایی و آرامش.

بهاره احمدنژاد، ۴۶ ساله، اهل شهر سنه و ساکن تهران، جواهرساز و خالق زیورآلات زریوه است. او در طراحی آثارش، فلز، جواهرات، پوشش زنان کورد و فرهنگ کوردستان را با هم تلفیق کرده و علاوه بر زریوه، دو مجموعه دیگر با نام‌های جهاز زین و بهار نیز خلق کرده است.

این هنرمند در گفت‌وگو با خبرگزاری ما می‌گوید: «هر انسانی با ورود به این کره خاکی، داستان زندگی‌اش آغاز می‌شود و من هم از این قاعده مستثنا نیستم. زندگی پر از لحظات تلخ و شیرین، زشت و زیباست و من عاشق جزئیات کوچک آن هستم؛ عاشق خانواده، گل‌ها، کتاب‌ها و معاشرت با دوستانم، زیرا همین‌ها سختی‌های زندگی را برایم هموار می‌کنند. مثل گلدانی که از خاک سرخ کوه آبیدر ساخته شده و حالا روی میز من است، یا دوربین عکاسی که لحظه‌ای از پدر و مادرم را ثبت کرده و اکنون گوشه خانه‌ام جای دارد.»

او ادامه می‌دهد: «هر انسانی در زندگی نقطه عطف‌هایی دارد، و برای من، دو اتفاق مسیر زندگی‌ام را تغییر داد: یکی به دنیا آمدن دخترم و دیگری از دنیا رفتن مادرم. احساس می‌کنم زندگی‌ام میان این دو نقطه معنا پیدا می‌کند. هنوز بین این دو نقطه سرگردانم؛ چراکه از بخشی از وجود مادرم به این دنیا آمده‌ام و بخشی از وجود خود را در جان دخترم به امانت گذاشته‌ام. با رفتن مادرم، بخشی از وجودم نیز در خاک آرام گرفت، اما در مقابل، دخترم هر روز با ناشناخته‌های تازه‌ای روبه‌رویم می‌کند. فکر می‌کنم این همان معنای واقعی زندگی است.»

 

آغاز مسیر هنری

 بهاره درباره شروع فعالیت هنری‌اش می‌گوید: «از شش‌، هفت‌سالگی با نقاشی‌های کودکانه و دوخت‌های ظریف روی پارچه کارم را شروع کردم. بعدها طراحی و نقاشی را ادامه دادم، اما پس از ورود به دانشگاه و فارغ‌التحصیلی در رشته مدیریت، این روند کمی متوقف شد. تا اینکه به‌صورت اتفاقی دنیای پارچه را کشف کردم و خودآموز به چاپ و نقاشی روی پارچه پرداختم. همین مسیر، راهی تازه برای ورود دوباره‌ام به دنیای هنر شد.»

او سپس در دانشگاه میراث فرهنگی، در رشته صنایع دستی با گرایش پارچه‌بافی و مرمت تحصیل کرد و زیر نظر استادش، خانم دکتر صمدی، مهارت‌های علمی و عملی بسیاری آموخت. پس از فارغ‌التحصیلی، در حوزه طراحی و چاپ روی پارچه فعالیت کرد و نمایشگاه‌هایی برگزار کرد که باوجود نبود شبکه‌های اجتماعی به شکل امروزی، با استقبال خوبی مواجه شد.

«مدتی به تدریس پرداختم و از کار عملی دور شدم، اما هنگام تحقیق برای پایان‌نامه‌ام با عنوان «پوشاک اقوام ایرانی»، به جواهرات و زیورآلات علاقه‌مند شدم. چون زیور و پوشش از هم جدا نیستند، ناخودآگاه این هنر در من ریشه دواند. بعد از سال‌ها، دوباره شوق یادگیری در من زنده شد و این بار تصمیم گرفتم که کار با فلز، زیور و جواهر را به‌طور جدی آغاز کنم.»

بهاره احمدنژاد، خالق زریوه، درباره استاد برجسته‌ای که از او هنر آموخته، می‌گوید: «امروز افتخار شاگردی عبدالناصر گیو را دارم؛ یکی از بزرگ‌ترین جواهرسازان معاصر ایران که فراتر از تکنیک و فن جواهرسازی، نگاه عمیق به دنیا را به من و دیگر شاگردانشان آموخته است. من ساخت زیورآلات را آغاز کردم، و چون عاشق جزئیات و کار با پارچه هستم، دوست داشتم این هنر را با آموزه‌هایم، به‌ویژه پارچه، تلفیق کنم. این‌گونه بود که زریوه متولد شد.»

 

زریوه؛ تجلی فرهنگ و هنر

بهاره در تعریف زریوه می‌گوید: «زریوه، ترکیبی از فرهنگ اصیل کوردستان، تکنیک‌های جواهرسازی و تمام چیزهایی است که دوست دارم. در کنار آن، دو مجموعه دیگر را نیز آغاز کرده‌ام؛ یکی جهاز زین که از منظومه عاشقانه «مم و زین» الهام گرفته، و دیگری بهار

 

هدف؛ مسیری که طی می‌کنم

بهاره نگاهی متفاوت به مفهوم هدف دارد و معتقد است: «هدف، همان مسیری است که در آن گام برمی‌داریم. برای من، لذت بردن از این مسیر و رسیدن به ایده‌ای تازه مهم است. عبور از ساختارهای سنتی و تکنیکی و دستیابی به نگرشی نو، همان چیزی است که در پی آن هستم. هنوز در مسیر یادگیری هستم و امیدوارم روزی به این ایده تازه برسم.»

 

هنر، فراتر از جنسیت

او باور دارد که هنر مرزی میان زن و مرد نمی‌شناسد: «سال‌هاست تلاش می‌کنم که به‌عنوان یک انسان، جنسیت را از زندگی‌ام حذف کنم. معتقدم هر کاری که انسان بتواند انجام دهد، نیازی به تفکیک جنسیتی ندارد. آنچه مهم است، تلاش و پشتکار است؛ البته که این مسیر برای زنان دشوارتر است.»

 

چالش‌ها و عبور از موانع

بهاره دسترسی به متریال باکیفیت، هزینه‌های بالا و یافتن استادان و مکان‌هایی برای اجرا و معرفی ایده‌ها را از چالش‌های این مسیر می‌داند، اما تأکید می‌کند: «هیچ‌یک از این مشکلات مانعی برای کار من نیستند. با تلاش و استمرار، می‌توان از این سختی‌ها عبور کرد.»

 

پیامی برای عاشقان هنر

او در پایان به علاقه‌مندان هنر توصیه می‌کند: «رویای خود را ببینید، آن را بشناسید و تا رسیدن به آن، دست از تلاش برندارید. آرزوی من برای دنیا، صلح، دوستی و آرامش است.»