«زندە باد زندگی» یکی از موفقترین آثار رعنا سلیمانی
رمان «زندە باد زندگی» اثر رعنا سلیمانی است کە بسیاری کتابهای او را کالبد شکافی روح زن ایرانی میدانند.
مرکز خبر- رمان «زندە باد زندگی» اثر رعنا سلیمانی از جملە آثار تراژیک است کە مسئلەی زنان در جامعەای ایران و اعدام در زندانها را بە چالش کشیدە است. رمان سال ٢٠٢٠ از سوی انتشارات کتاب ارزان در استکهلم سوئد چاپ و منتشر شدە است و از نظر بسیاری موفقترین اثر رعنا سلیمانی است و نشان از تکامل و پختگی روزافزون قلم او دارد.
رعنا سلیمانی از زنان نویسندە و شناختە شدەی ایران است کە همانند بسیاری دیگر از زنان در تبعید بە سرمیبرد و با وجود زندگی در تبعید اما همچنان مبارزە علیە تبعیض سیستماتیک علیە زنان در ایران جزو اولویتهای او بودە و واقعیات اجتماعی، سیاسی ایران در رمانهایش بازتاب داشتە است.
حتی بسیاری کتابهای او را کالبد شکافی روح زن ایرانی میدانند و رمان «زندەباد زندگی» نیز از جملەی کتابهای روانکاوانەی او است کە بە شیوەای زیبا و تراژدی مسئلەی زنان ایران را بە نمایش گذاشتە است.
«زندەباد زندگی» روایت زندگی چهار زن در زندان است، نویسندە تلاش کردە امیدها، ترسها و بسترهای متفاوت اجتماعی کە این زنان از آن برخواستەاند را برجستە کند و همزمان مفهوم اعدام و تبعیض جنسیتی موجود در قوانین و جامعە را بە چالش بکشد.
راوی داستان نخست، اول شخص است و در پایان سوم شخص است کە بدون هیچ موضعگیری فلشبک و گذشتەی هر یک از این زنان را روایت میکند، چنانچە گاە تصور میشود راوی خود فردی باشد کە از او سخن گفتە است.
هر یک از این زنان بە جرمی در زندان هستند و بە اعدام محکوم شدەاند. وقایع رمان در زندان اوین و در بازهی زمانی حدود بیستوچهارساعت رخ میدهد. از یک صبح که زندانیان از خواب بیدار میشوند تا روز بعد پیش از طلوع آفتاب که زمانی است معین و خاص برای اجرای حکم محکومین به اعدام.
سکینه در ارتباط با رابطهی نامشروع مجرم شناخته شده و پیش از این هم تا پای چوبهی دار رفته و بازگشته، ویدا در نزاعی که قصد میانجیگری داشته ناخواسته مرتکب قتل شده، شیرین بااتهام جاسوسی برای کشور اسرائیل مجرم شناخته شده و سهیلا که به جرم اعتیاد و روسپیگری در زندان بوده کودک خردسالش را در همان زندان بهدنیا آورده در همانجا هم به قتل رسانده است.
در بین همەی این زنان تنها سهیلا بە جرم خود اعتراف کردە است و بقیە امیدوارند از این شرایط رهایی یابند. اما زندگی هر یک از آنها بە نوعی جامعەی مردسالار را بە نمایش میگذارد، مردسالاری حاکم بر جامعە هریک از این زنان را بە چنین سرنوشتی دچار ساختە و مردی در زندگی آنها نقش داشتە است.
ویدا کە بە جرم قتل در زندان است در بخشی از داستان در گفتاری درونی از پدر دگراندیش خود سخن میگوید کە قصەی ماهی کوچولوی صمد بهرنگی و داستانهایی از چخوف را از پدرش شنیدە است و این داستانها در تغییر ذهنیت ویدا بە عنوان یک زن تاثیر گذاشتە است اما ویدا مدام از خود سوال میکند کە چرا باید پدرش چنین داستانهایی را برای او میخواند؟ سخنان ویدا نشان میدهد کە دگراندیشی در جامعەی مردسالار ایران بها دارد و چنین جامعەای زنان دگراندیش و آگاە را نمیپذیرد.
سهیلا از خانوادەی فقیر از قشر فرودست جامعە است، سهیلا از بی کسی و درماندگی خود سخن میگوید. او بارها مورد تجاوز قرار گرفتە و معتاد است. علیرغم قربانی بودن سهیلا اما بارها دستگیر شدە است.
سکینە نیز از خانوادەای مردسالار آمدە است کە چنانچە خود میگوید بارها از دست پدر و برادرانش کتک خوردە و اکنون نیز زیر دست بازجوها تحقیر میشود.
شیرین نیز یکی دیگر از زنانی است کە رنج دیدە و اکنون نیز از خانوادەاش دور است و با بازگو کردن داستانهایی متفاوت میخواهد آنچە را کە زنان ایران تجربە میکنند بە نمایش بگذارد.
«سندرم اولیس» از جملە دیگر کتابهای رعنا سلیمانی است.