زنان هنرمند برای رسیدن به اهدافشان، نباید موانع را بشناسند

چیزی کە زندگی را معنا می‌بخشد و از یکنواختی می‌رهاند هنر است. دیدن، شنیدن، ولمس زیبایی‌ها روح را پرورش می‌دهد و به قول نیچه، (هنر بزرگترین محرک زندگیست).

چیزی کە زندگی را معنا می‌بخشد و از یکنواختی می‌رهاند هنر است. دیدن، شنیدن، ولمس زیبایی‌ها روح را پرورش می‌دهد و به قول نیچه، (هنر بزرگترین محرک زندگیست).

 

هیما راد

سنندج - براستی موسیقی غذای روح است، امروز صدای زیبای روژینا روحم را تازه کرد و بار دیگر به این ایمان آوردم که زن تجلی خداست وقتی صدایی برای شنیدن یا هنری برای ارایه دارد. می‌توانم برای دقایقی در دنیایی خالی از خشم و زشتی گم شوم و آرام بگیرم، انگار هدیه‌ای به خودم داده ‌‌باشم....

بعد از شنیدن صدای گرمش اجازه می‌دهم از خودش و از این صدای کمتر شنیده شده‌ بگوید.

 

روژینا صلاحیان هنرمند خوش‌صدای کورد و اهل سنه (سنندج) که چندین سال است به کار موزیک و خوانندگی مشغول است، تابوهای جامعه را مانعی اساسی در مقابل زنان هنرمند می‌داند.

وی در مورد کارهایش می‌گوید:‌ «چندین سال است کە بە کار هنری مشغولم، در خانوادەای هنردوست بزرگ شده‌ام، پدرم نیز صدای زیبایی دارد و همیشه دوست داشته که من آواز بخوانم و همیشه پشتیبان و حامی من بوده. اما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که زنان حق آواز خواندن ندارند و به نوعی تابو است، ولی من با وجود تمام مشکلاتی که سر راهم بوده تمام سعی‌ام را برای رسیدن به خواسته‌ام کرده‌ام. برای چند سال نوازنده‌ی ساز دیوان بودم اما متاسفانه فرصت ادامه‌ دادن در این حرفه را نداشتم و در حال حاضر به آواز خواندن مشغولم و یک کار ضبط شده به اسم (ئەم رۆژانە حاڵم دەرگیری حاڵێکە) دارم که به همراه کاک یوسف عزیزی اجرا شده، قسمت پاپ را من اجرا کردم و قسمت رپ را ایشان به اجرا درآوردند. کاری‌ اجتماعی و به شرایط بد اقتصادی می‌پردازد.

درخواست من از زنان جامعه‌ام این است که علایق و خواسته‌هایشان را دنبال کنند و هرچیزی را که دوست دارند برایش بجنگند.

خواسته‌ی من آواز خواندن بوده و هست و تا زمانی که زنده باشم و صدایی داشته باشم می‌خوانم.

از بچگی به صدای حسن زیرک علاقه داشتم و همیشه در خانه‌ی ما صدای "حسن زیرک"، "علی مردان"، "تاهیر توفیق"، شنیدە می‌شد و من با این صداها بزرگ شدم. در بین خواننده‌های زن کورد هم از طرفداران فتانه ولیدی و لیلا فریقی بودم و همیشه زمزمه‌شان می‌کردم.

در این راه با اینکه خیلی‌ها مشوقم بوده‌اند، اما چون من در محیطی کوچک زندگی کرده‌ام تعداد زیادی هم با رفتار و حرف‌هایشان خواسته‌اند مانع کارم شوند و همیشه نگاه سنگینشان را احساس کرده‌ام ولی اجازه ندادم مانع کارم شوند.

زنان زیادی مانند من می‌خواهند که در این رشته‌ی هنری فعالیت داشته باشند اما شرایطی اینچنینی دارند و از واکنش مردم و جامعه هراس دارند من از آنان می‌خواهم نگذارند چیزی مانعشان شود، شاید تلاش بیشتری می‌طلبد اما غیر‌ممکن نیست.