زبان مادری و گسست نسلی در آبدانان

زهره نصیری، نوازنده و مدرس تنبور اهل آبدانان از تجربەی نسل‌ها دربارەی زبان مادری می‌گوید.

ژوان کرمی

 

آبدانان - زهره نصیری نوازنده و مدرس تنبور اهل آبدانان در خصوص زبان مادری در شهر زادگاهش به اظهاراتی انتقادی پرداختە است و ابتدا دربارەی مواجهەی نسل پیشین با زبان فارسی عنوان می‌کند: مادربزرگ از میان تمام زن‌های میانسال، تنها کسی بود که می‌توانست با بروجردی‌ها فارسی حرف بزند. بروجردی‌ها زبان ما را متوجه نمی‌شدند، اما ما خوب می‌فهمیدیم آنها چه می‌گویند. آبدانان شهر کوچکی بود که مردمانش در صلح و صفا به لکی و لری و کوردی صحبت می‌کردند و ما به شنیدن تمام این گویش‌ها عادت داشتیم و آن را متوجه می‌شدیم. پدرم می‌گفت چون زن عمویت فارسی حرف می‌زند، مادربزرگ فارسی را از او یاد گرفته، آخر زن عمو از خرمشهر آمده بود. حالا مادربزرگ، تابستان را آمده بود پیش ما، توی اتاقی از یک مدرسه زندگی می‌کردیم که پدر کاردانی ادبیات فارسی‌اش را بخواند! فکر کنم اهمیت زبان ِ معیار ،همان روزها برایم مکشوف شد که مادربزرگ فارسی را دست و پا شکسته حرف می‌زد و در بازار بروجرد با مردم آنجا ارتباط برقرار می‌کرد و دیگر زن‌های همسن و سالش با تحسین به او می‌گفتند:«ته‌ش نه‌گری زه‌ری». خوب یادم هست که دست «ننه زری» را گرفته بودم و با ذهن پنج ساله‌ام به خودم قول دادم فارسی را یاد بگیرم.

وی در ادامه به روند آسیمیلاسیون زبانی و نحوەی روبرو شدن نسل بعدی با زبان فارسی اشاره می‌کند و می‌گوید: اواخر دهەی شصت و اوایل دهەی هفتاد، پدر و مادرهای زیادی تصمیم گرفتند که با بچەهایشان فارسی صحبت کنند. آنها نسلی بودند که در مدرسه، بابت مسلط نبودن به زبان فارسی بارها و بارها کتک خورده و تحقیر شده بودند. حقیقت دارد که اگر کودکی به جای لباس می‌گفت «پرتال» که معادل کوردی لباس است، مورد شماتت معلم قرار گرفته و همکلاسی‌ها به او می‌خندیدند. به هر حال آن تصمیم عظیم گرفته شد و ما حالا شاهد لهجەی عجیب و غریب نسلی هستیم که در ظاهر فارسی است اما در باطن، از نظر لهجه و دایر‌ه‌ی اصطلاحات، ترجمەی لفظ به لفظ زبان مادری خودمان است و در حقیقت هیچ قدم مثبتی برنداشتەایم جز اینکه متأسفانه این بچەها دیگر نمی‌توانند به راحتی زبان مادری را صحبت کنند؛ که بالطبع به خاطر رابطەی بسیار مهم تجزیه تحلیل ذهنی با زبان مادری، آسیب‌های جبران ناپذیری دیده‌اند!

زهره نصیری که از اعضای فعال «انستیتوی زانست زاگرس» نیز می‌باشد، در پایان نسل کنونی را مخاطب قرار داده و خواستار تجدیدنظر در این مورد شد و خاطرنشان کرد: از تصمیم پدر و مادرهای دهه‌ هفتاد متعجب نیستم. بیشتر از این متعجبم، حالا که نتیجەی بسیار نامطلوب عدم یاد دادن زبان مادری به فرزندان را داریم می‌بینیم، چرا باز هم ادامه می‌دهیم به فارسی صحبت کردن با کودکانمان؟؟! آن هم در حالی که خودمان بلد نیستیم به درستی فارسی را صحبت کنیم. آیا همان‌گونه که کودک علاوه بر زبان فارسی می‌تواند زبان انگلیسی بیاموزد، نمی‌تواند از ابتدا زبان مادری خود را بیاموزد؟