برگزاری نمایشگاه انفرادی آرزو صفایی
آرزو صفایی در مورد نمایشگاە نقاشیاش با عنوان «بلبلی برگ گلی» گفت: این مجموعه شاید شاد باشد ولی من برای دور شدن از تلخیها و ناملایمتیهای اجتماعی به این احساسات خوب پناه آوردهام حتی بازدیدکنندگان نیز با دیدن کارهایم این حرف را به من زدند.
شبنم توکلی
تهران- نمایشگاه انفرادی آرزو صفایی از ٢٧ بهمن تا ٢ اسفند در گالری گویه تهران برگزار شد.
گل و مرغ در نقاشی ایرانی پیشینهای دیرینه دارد و در دورههای مختلف بر بسترهای متفاوت ظاهر شده است. رمز و راز نهفته در این نقاشیها حکایت امروز است؛ به عبارتی، «صورتی در زیر دارد هرچه
بالادستی» و عنوان نمایشگاه گویای همین است:
«بلبلی برگِ گُلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن بلبل برگ و نوا خوش نالههای زار داشت»
اجرای نقاشانه و گزینش هنرمندانه و دلنشین رنگ و فرم، فضای شاعرانه کارها را دیدنیتر و دلچسپتر میکند و بیننده را بازآفرینی باغ دلخواه رویایی، به بازی میگیرد.
آرزو صفایی متولد بهمن ۱۳۵۷ و ارشد رشته نقاشی است. او میگوید: علاقه من به نقاشی به دوران کودکی برمیگردد، زمانی که بزرگتر شدم نقاشی را انتخاب کردم دوران کارشناسی در دانشگاه سوره تأثیر زیادی بر من گذاشت. نقاشیهای آن دورانم خیلی با کارهای اکنونم فرق داشت، در آن زمان بیشتر مسائل اجتماعی و تاریکیهای زندگی را میکشیدم به نوعی نقد اجتماعی بود، دوست داشتم این تاریکی، صنعتی شدن و تنهایی آدمها را نشان دهم. در دوران ارشد کار مانکن انجام میدادم و آنها را در فضای داخل خانه، فروشگاهها و... به جای آدمها میگذاشتم و میکشیدم. بعد از ازدواج مدتی دست از فعالیت کشیدم و با به دنیا آمدن دخترم هانا زندگیام رنگ و لعاب زیادی گرفت. هانا در محیطی بود که خواه ناخواه شرایط اجتماعی را میدید و اخبارهای تلخ را میشنید و من دوست نداشتم اینها را برایش تشدید کنم به همین دلیل میخواستم با کشیدن گل و بلبل این انرژیهای منفی را برایش تعدیل کنم.
وی در ادامە بیان میکند: علاقهی من به گل به دوران کودکیام برمیگردد از اوقات فراغتی که در طبیعت بودیم تا عکسهایی که میگرفتیم و حتماً کنار گلی بود. این مجموعه شاید شاد باشد ولی من برای دور شدن از تلخیها و ناملایمتیهای اجتماعی به این احساسات خوب پناه آوردهام حتی بازدیدکنندگان نیز با دیدن کارهایم این حرف را به من زدند.
آرزو صفایی در پایان صحبتهایش اظهار کرد: به خاطر شرایطی که همه از آن مطلع هستیم بعضی وقتها آدمها خیلی مأیوس میشوند و در بعضی جاها کم میآورند و من چون کلاً آدم امیدواری هستم دوست داشتم با نقاشیهایم این امید را به همه بدهم و پخش کنم. درست است که زنها مسئولیتهای زیادی دارند ولی باید کاری را که میدانند برای مردم راه گشایی میشود انجام بدهند و من این را انجام میدهم و به دخترم هم میآموزم.