سایەی مرگ بر محیط زیست ایران
با وجو تمام مشکلات زیست محیطی در ایران، فعالان محیط زیست بە اتهام امنیتی بازداشت و محاکمە میشوند.
مرکز خبر
محیط زیست اکنون مسئلەای سیاسی، اجتماعی در جهان است، چە بسا حیات انسان در این کرەی خاکی بە آن وابستە است، محیط زیست در سالهای اخیر با تغییراتی فراوانی روبەروو بودەاس، این تغییرات میتواند تهدیدی برای بشریت باشد. اکنون کشورهای جهان در حال یافتن راەحلی برای کاهش تغییرات اقلیمی در جهان هستند، اما این امر در ایران کاملا برعکس است، حکومت ایران نە تنها بەفکر یافتن راه چارە نیست بلکە کسانی را کە در حوزەی محیط زیست، کار وتحقیق میکنند، بە بهانەهای مختلف دستگیر و زندانی میکند، حتی گاهی این اشخاص در این راه زندگی خود را ازدست میدهند، گوی کە نە زندگی این محققان و نە حیات بشریت، در برابر منفعت آنان ارزشی ندارد.
مشکلات زیست محیطی ایران
بحران آب از عمدە مشکلات زیست محیطی است، کە هماکنون ایران با آن روبەروو است. خشک شدن تالابها، رودخانەها، دریاچەها، کاهش منابع آب زیرزمینی، فرسایش خاک، بیابانزایی و گردوخاک، از جملە تاثیرات بحران کمآبی در ایران است. ایران از نظر جغرافی در منطقەای نیمە خشک واقع است و هموارە با بحران آب مواجە بودە است. اما عواملی همچون کشاورزی نامحدود و ناکارآمد، سو مدیریت و رشد سریع جمعیت تاثیر بەسزای در کاهش آب در سالهای اخیر داشتە است. بحران کمآبی در شرق وجنوب ایران بحرانیتر است، زنان این مناطق با مشکلات جدیتری در زمینە آب روبەروو هستند ، زنان ناچارند کە برای تامین آب آشامیدنی بیش از یک کیلومتر مسافت با پای پیادە راه بروند، تا خود را بە آب برسانند و دبەهای آب را بر دوش خود حمل میکنند، این زنان دچار کمر درد، آرتروز گردن و حتی گاهی اوقات سقط جنین میشوند. بە گفتەی محمد شکارچی دهیار روستای بشیرآباد تربت جام، تنها در اوایل سال ٩٩ خورشیدی ، پنج زن باردار بە دلیل حمل آب بر دوش سقط جنین داشتەاند.
از سوی دیگر مشکلات ناشی از آب، کوچ روستاییان این مناطق بە شهرهای اطراف را در پی داشتە است. کوچ روستاییان باعث افزایش بیکاری و بزهکاری در شهرهای بزرگ میشود و مشکلات اقتصادی و اجتماعی بیشتری بە دنبال دارد.
انباشت زبالە، آلودگی هوا، بیابان زایی، سایە ساخت وساز بر مراتع ایران، آلودگیهای ناشی از نفت، آتش سوزیهای جنگلها و مراتع و ... از جملە دیگر مشکلاتی است کە محیط زیست ایران را تهدید میکنند.
مرگ زاگرس و بی تفاوتی دولت
جنگلها و مراتع ایران، دیگر قربانیان سوء مدیریت دولت هستند، آتش سوزی در مراتع و جنگلهای ایران کە اکثرا عمدی هستند، از جملە مشکلاتی است، کە باعث حادتر شدن وصعیت زیست محیطی در ایران شدە است. جنگلهای با تنوع گیاهی و جانوری کە اکنون سایە مرگ بر آنها افتادە است. زاگرس رویشگاه درختانی، همچون، بلوط، افرا، بنە، گلابی وحشی ، ارغوان و انواع بادام بە عنوان سرمایەای ملی شناختە شدە است، در سالهای اخیر بیشترین آتشسوزی در آن صورت گرفتە است. ولی با وجود آتش سوزیهای گستردە در زاگرس نهادهای دولتی هیچ اقدامی جهت خاموش کردن آتش انجام نمیدهند، تنها فعالین محیط زیست و نیروهای مردمی، با دستان خالی بە نبرد آتش میروند، در سالهای اخیر تعدادی از فعالین محیط زیست بە دلیل نبود امکانات کافی هنگام خاموش کردن آتش جانباختەاند، هرچند کە مرگ بعضی از این فعالین مشکوک و مردم آن را کار سپاه میدانند. شریف باجور و دوستانش از انجمن سبز چیا سنندج، مختار خندانی و یارانش از انجمن ژیوای پاوە قربانیان آتشسوزیهای زاگرس هستند، کە هنوز علت مرگ آنها روشن نشدە است، حتی سپاە پاسدارن خانوادەهای آنها را تهدید و هنگام مراسم بزرگداشت آنان با برگزار کنندگان مراسم برخورد کردە است.
نگاه امنیتی بە فعالیتهای محیط زیستی
امروزە فعالیت در عرصە محیط زیست یکی از امنیتیترین فعالیتها در ایران است، فعالان محیطزیست از طرف نهاهای امنیتی تهدید، بازداشت و گاهی بە اتهامهای مختلف زندانی میشوند. بازداشت هشت محقق محیط زیست در سال ٩٦ از عمدە کارهای دولت علیە محققان و فعالان محیط زیست بود ، محققان و کنشگران بە اتهام جاسوسی برای دولت آمریکا و اقدام علیە امنیت ملی بە چند سال زندان محکوم شداند، کاووس سید امامی یکی از بازداشتشدگان ، استاد دانشگاه و از اعضای هیات موسس انجمن ایرانی مطالعات جهان بود. کە ١٥ روز بعد از بازداشت در زندان درگذشت و مسولان زندان اعلام کردند کە کاووس سید امامی خود کشی کردە است ، بعد از گذشت چند سال از این حادثە علت مرگ سید امامی مشخص نشدە است و خانوادە او بر این باورند کە کاووس سید امامی کشتە شدە است. مراد طاهباز، هومن جوکار، سپیدە کاشانی، نیلوفر بیانی، طاهر قدیریان، سام رجبی از دیگر محققانی هستند کە هنوز در زندان هستند.
در کردستان نیز چندین انجمن مردم نهاد برای حفظ جنگلهای زاگرس و فعالیتهای محیط زیستی تشکیل شدە است، اعضای این انجمنها هنگام آتشسوزی بە یاری زاگروس میشتابند، با دستان خالی و بدون هیچ امکاناتی آتش را مهار میکنند، از جملە این انجمنها، میتوان بە "انجمن سبز چیا" در سنندج ، "انجمن ژیوای پاوە" ، "انجمن چرۆی" روانسر اشارە کرد، اعضای انجمنهای مردم نهاد بە اتهام های پوچ و واهی بازداشت و تهدید میشوند، سپاه پاسدران و اطلاعات در کار آنان سنگاندازی میکند.