«پروژە گاپ بیشتر زمینهای کشاورزی در ایران، عراق و سوریه را به بیابان تبدیل میکند»
بە گفتەی کارشناسان حوزە محیط زیست پروژه انتقال آب توسط دولت ترکیه و سدسازیهای بی رویه عامل اصلی ایجاد گردوغبار است و نە تنها سلامتی انسان، بلکە کل اکوسیستم خاورمیانە را با خطر مواجە ساختە و جنگلهای زاگرس را در آستانەی مرگ قرار دادە است.
لارا گوهری
مهاباد- پدیدەی گرد و غبار در سالهای اخیر بە شدت افزایش یافتە و اکثر کشورهای منطقە ازجملە ایران با این پدیدە دست و پنجە نرم میکنند. علاوەبر تغییرات آبوهوایی و گرمایش زمین کە منجر بە کاهش آب تالابها، دریاچەها و رودخانەها شدە است عوامل انسانی از دیگر عوامل اصلی این پدیدە است. هرچند کاهش آبها و گرمایش زمین نیز خود حاصل عوامل انسانی میباشند اما پدیدەی گرد و غبار رابطەی مستقیمی با سدسازیها، کشاورزی، خشکسالی، فعالیتهای اکتشافی نفت و انتقال نادرست آبهای طبیعی دارد کە ایران و کوردستان نیز از این مسئلە مستثنی نیستند.
طوفانهای گرد و غباری اخیر شروع یک تخریب غیر منتظره و وحشتناک برای محیط زیست است. برگ درختان بلوط زاگرس بیش از هر درخت دیگری این ذرات گرد و غبار را به خود جذب میکنند که این ذرات مانع جذب نور و تنفس آنها میشود و در نتیجه به زودی جنگلهای بلوط زاگرس قربانی این پروژه خواهند شد و با از بین رفتن آنها بیابانها و طوفانهای گردو غبار بیشتر میشوند و همچنین گونههای گیاهی و جانوری بسیاری نه تنها در زاگرس بلکه در تمام خاورمیانه آسیب میبینند.
خبرگزاری ما این موارد را از دیدگاە لالە باپیری فعال محیط زیست و همچنین سوگند کمندی کارشناس علوم سیاسی مورد بحث و گفتوگو قرار دادە است.
«پروژه گاپ بزرگترین تهدید آبی خاورمیانه است که اکوسیستم منطقه را برهم میزند»
لالە باپیری بە عنوان یک فعال محیط زیست در مورد منشا هوای آلوده و طوفان گرد و غبارها میگوید: گرد و خاک موجود در هوا شاید یک پدیدهی معمولی به نظر بیاید که تابع آب و هوا است اما واقعیت آن است که ضرر آن به قدری است که سلامت انسان، حیوان و اکوسیستم را به صورت جدی تهدید میکند و بارش باران در این هوا به این دلیل که هنگام بارندگی و رعد و برق جهت باد معکوس میشود سبب تشدید گرد و خاک خواهد شد. منشا این گرد و خاک ها را میتوان به عوامل متعددی پیوند زد که در کوردستان و خاورمیانه پروژهی Gap و dap اردوغان در باکور از اصلی ترین علت آن است. پروژه gapکه توسط اردوغان به عنوان بزرگترین پروژهی تاریخ ترکیه نامیده شد در سال ۱۹۷۵ شروع شده است و بر اساس آن ۲۲ سد بر روی رودخانههای دجله و فرات ساخته شد و همزمان با شروع این پروژه که ساخت پل ایلیسو بود، اولین موج از طوفانهای گرد و غبار تمام منطقه را فرا گرفت و با پیشرفت آن طوفانهای گرد و غبار با شدت و دفعات بیشتری رخ داد.
او در ادامه دربارهی بحران سد سازی پروژهی گاپ و نتایج آن بر اکوسیستم منطقه میگوید: «این سدها هفت برابر جزیرهی قبرس ظرفیت دارند و برای پر شدن آن ها ۱۲۰ میلیارد متر مکعب آب لازم است ولی آب سالانه دو رود دجله و فرات تنها ۴۷ میلیارد مکعب است و حتی سد آتاتورک که بزرگترین سد این پروژه و مخرب ترین آن است ظرفیتی به اندازهی ۴۹ میلیارد متر مکعب آب دارد. پروژه گاپ بزرگترین تهدید آبی خاورمیانه است که اکوسیستم منطقه را برهم میزند.گاپ بیشتر از ۵۶ درصد آب روژهلات، باشوور و روژآوا را کاهش میدهد و شش میلیون و نیم از زمینهای کشاورزی را در ایران، عراق و سوریه را به بیابان تبدیل میکند و بیابان زایی را با نابودی این زمینها بیشتر مینماید و در نتیجه گرد و غبار در هوا مخصوصا با گرم شدن هوا بیشتر میشود».
این فعال محیط زیست در ادامه در مورد پروژههای سد سازی ترکیه میافزاید: پروژهی گاپ تنها پروژهی ترکیه برای نابودسازی منطقه نیست و پروژهی آبی دیگری تحت عنوان dap نیز در سال ۱۹۹۸ شروع به کار کرد که بر اساس آن۹۰ تا ۱۲۰ سد ساخته خواهد شد و مدیریت آن با وزارت امور خارجهی ترکیه است تا همانند پروژهی گاپ با مخالفت همسایگان روبهرو نشود زیرا پروژهی گاپ به دلیل اعتراض همسایگان چند بار متوقف شد اما دوباره شروع به کار کرد. پروژهی داپ به حدی محرمانه است که بسیاری در داخل ترکیه از جزئیات آن بی خبر هستند. سدهای پروژهی داپ برای کشاورزی داخل استفاده خواهند شد اما این پروژه بر آب رود ارس و کاهش آن تاثیر چشم گیری داشته است به نحوی که با ساخته شدن اولین سد بزرگ این پروژه به نام "کاراکورت" ۳۰ در صد از ارس کم شده است. پیش بینی میشود این پروژه بر کمبود آب در استان اورمیه، اردبیل و تبریز تاثیر مستقیم خواهد داشت و اگر آب ارس به دریای خزر نریزد استانهای شمالی ایران هم دچار بحران میشوند. به صورت کلی گاپ و داپ نه تنها بر روژهلات بلکه بر تمام خاورمیانه تاثیر گذاشتهاند و سبب خشکسالی و کمبود آب بیشتر میگردند. با پیشرفت بیشتر و اتمام این پروژه ها ۴۶ گونهی جانوری از بین خواهد رفت و ممکن است۷۵ درصد پوشش گیاهی نیز نابود شود».
«هدف ترکیه تسلط سیاسی بر کشورهای همسایە است»
سوگند کمندی کارشناس علوم سیاسی در مورد این پروژەها میگوید: بارش خاک و وجود ریزگردها در آسمان کاملا مشهود است اما مردم که سلامتشان به خطر افتاده است نمیدانند که استقلال و هویتشان هم در خطر است. هدف ترکیه از شروع این دو پروژه تسلط سیاسی بر کشورهای همسایه و قدرت طلبی است و هدف دیرینهی این دیکتاتوری تضعیف کوردها و اشغال کامل باشوور و روژآوا است و در چند سال اخیر این خیال چنان روحیهی جاه طلبانهای به خود گرفته که از اشغال روژهلات و بخشهایی از ایران هم سخن میگوید.
این کارشناس علوم سیاسی تاکید میکند: ترکیه از مدتها پیش به جان محیط زیست کوردستان افتاده است و از نمونههای آن میتوان به دزدیدن و انتقال ۲۸۰ هزار اصله درخت زیتون از عفرین به ترکیه، تجاوز به خاک باشور و ازبین بردن ۹۰۰ هزار هکتار جنگل و آثار باستانی (که ۴۰ هزار هکتار آن بر اثر حملات نظامی بوده است) ، بریدن و دزدیدن درختان روژهلات و باشور و روژاوا ، آتش زدن جنگلها برای از بین ریشهی درختان و سبز نشدن دوبارهی آنها و در نتیجه خالی از سکنه شدن ۵۵۰ روستا که این خود میتواند نقطه قوتی برای حملات نظامی و اشغالی اردوغان به باشور و روژآوا باشد. همچنین پروژههای سد سازی ترکیه بر خلاف کنوانسیونهای بین المللی در خصوص بیابان زایی و نگهداری از محیط زیست است.
«انسان نمیتواند راحت نفس بکشد»
شبنم رئوفی ساکن اورمیه در مورد هوای آلودهی این شهر میگوید: اورمیه را اگر از دور تماشا کنید یک ابر از گرد و غبار آن را پوشانده است و اگر از اطراف دریاچه رد شویم این گرد و غبارها بیشتر خودش را نشان میدهد و بارش باران حتی باعث بدتر شدن این هوا شده است، انسان نمیتواند راحت نفس بکشد و خودم به شخصه بسیار عطسه میکنم.