دریاچه‌ی اورمیه؛ از فصلی شدن تا مدیریت نمایشی بحران

پس از اعلام خشکی کامل در تابستان ۱۴۰۴، دریاچه اورمیه بار دیگر با تصاویری از افزایش محدود سطح آب خبرساز شد، اما کارشناسان هشدار می‌دهند که این پهنه دیگر کارکرد دائمی ندارد و عملاً به دریاچه‌ای فصلی تبدیل شده که بارندگی به تنهایی قادر به نجات آن نیست.

سایه محبی

اورمیه- دریاچه‌ اورمیه، بزرگترین دریاچه داخلی ایران است که در دهه‌های اخیر با خطر کاهش تراز آب و خشک شدن مواجه بوده است و در نهایت در تابستان ۱۴۰۴خشکی کامل آن اعلام شد.

حالا با گذشت چهار ماه از انتشار خبر مرگ این دریاچه‌ی شور، در روزهای اخیر تصاویری مبنی بر احیای آن در فضای مجازی انتشار یافت. تصاویری که به گفته برخی رسانه‌ها نشان دهنده‌ی افزایش تراز آب نسبت به روزهای نخست مهرماه  سال جاری یعنی حدود ۲.۵ ماه پیش و در حدود ۴۰ سانتی متر است.

این تصاویر اگرچه شادی فراوانی در قلب مردم آفرید اما واقعیت خشکی این دریاچه را تغییر نداد زیرا بخش‌های دیگر دریاچه هنوز خشک است و بررسی وضعیت میدانی نشان می‌دهد دریاچه اورمیه دیگر کارکرد یک دریاچه دائمی را ندارد و عملاً به پهنه‌ای فصلی تبدیل شده است؛ پهنه‌ای که حیات آن به چند ماه بارندگی محدود شده و با آغاز فصل گرم، بار دیگر به مرز خشکی کامل بازمی‌گردد.

در این میان، الگوی توزیع آب در بستر دریاچه نیز گویای عمق بحران است. افزایش سطح آب عمدتاً به بخش‌های مرکزی و شمالی  به‌ویژه در محدوده پل میان‌گذر تبریز–اورمیه محدود مانده و بخش‌ شرقی و جنوبی دریاچه همچنان خشک یا نیمه‌خشک هستند.

با وجود مطالبه عمومی و هشدار فعالان محیط‌ زیست، در سال‌های اخیر حکومت با انگاره‌سازی وارونه، به این بحران محیط‌زیستی مهم، رویکردی امنیتی داشته و اهمیتی برای خشک‌شدن دریاچه  اورمیه قائل نشده است و تنها اقدام آن در سال ١٣٩٢ تاسیس ستاد احیای دریاچه اورمیه و ارائه‌ی طرح‌های مرتبط، پس از نابودی ٨٠ درصد این دریاچه بوده است.

 شیدا کریمی، فعال محیط زیست در خصوص احیای دریاچه و اقدامات حکومت می‌گوید: «تبدیل دریاچه اورمیه به یک دریاچه فصلی، نتیجه سال‌ها سیاست‌گذاری ناپایدار، توقف پروژه‌های احیایی، نبود اراده جدی برای تخصیص حق آبه و اولویت دادن به منافع کوتاه‌مدت کشاورزی و توسعه‌ای بر بقا‌ی یک اکوسیستم حیاتی است. هرچند در مقاطعی ستادهای مختلفی برای احیای دریاچه تشکیل شد، اما تغییر مداوم ساختارها، عدم اولویت و عدم بهره‌برداری کامل از پروژه‌ها و اجرای ناقص بسیاری از طرح‌ها، تحولی در وضعیت دریاچه ایجاد نکرد.»

وی با تأکید بر ناکافی‌بودن اتکا به بارندگی طبیعی می‌افزاید:«با گذشت ١۵ سال از تاسیس ستاد احیا و به صدا در آمدن زنگ خطر خشکی کامل دریاچه، اولین عملیات پروژه بارورسازی ابرها در سال آبی جاری، در روز ٢۴ آبان ماه در حوضه آبریز دریاچه  اورمیه انجام شده است اما این اقدامات و بارندگی به تنهایی پاسخگوی مسئله‌ی نابودی دریاچه نیست.»

به باور کارشناسان، ادامه این روند به معنای تثبیت وضعیت فصلی دریاچه‌ی اورمیه است که پیامدهای زیست‌محیطی، بهداشتی و معیشتی گسترده‌ای را برا میلیونها نفر در پی خواهد داشت. در چنین شرایطی، احیای واقعی دریاچه بیش از هر زمان دیگری نیازمند تغییر رویکرد حاکمیتی، تأمین جریان پایدار آب و پذیرش مسئولیت بحران است است؛ مسئولیتی که تاکنون بارها از سوی دولتمردان به تعویق افتاده است.