تجزیه اقوام و تنوع فرهنگی در افغانستان

سلسله ناصر، زن میانسالی که با مردی هزاره ازدواج کرده، می‌گوید: «مادرم تاجک، پدرم پشتون و خودم با مردی هزاره ازدواج کرده‌ام در صورت تجزیه افغانستان، من و فرزندانم به کدام قوم تعلق خواهیم داشت؟»

بهاران لهیب

کابل- افغانستان مانند اکثر کشورهای جهان از اقوام، مذاهب و ادیان مختلف تشکیل شده و دارای تاریخی پنج‌هزارساله است. با نگاهی به تاریخ این کشور، انگشت‌شمار حاکمانی پیدا می‌شوند که به آزادی، رفاه، و ترقی مردم و کشور توجه کرده باشند. به دلیل موقعیت جغرافیایی مناسب، افغانستان بارها مورد تجاوز نظامی دولت‌های امپریالیستی قرار گرفته است.

در سال‌های اخیر سرشماری دقیقی انجام نشده، اما تخمین زده می‌شود که جمعیت افغانستان حدود ۳۵.۵ میلیون نفر می‌باشد. با وجود فقر و بیکاری گسترده، این کشور به دلیل معادن غنی‌اش یکی از ثروتمندترین کشورها به شمار می‌رود، اما متأسفانه به دلیل حاکمان خودفروخته، ثروت‌های آن هرگز به نفع مردم استفاده نشده است.

افغانستان دارای ۳۴ ولایت و ۴۰۸ ولسوالی است. اقوام پشتون، تاجک، هزاره، ایماق، ازبک، ترکمن، بلوچ، پشه‌ای، نورستانی، براهویی، پامیری و دیگر اقوام در آن زندگی می‌کنند. طبق آمار سال‌های قبل، پشتون‌ها، سپس تاجک‌ها و هزاره‌ها بیشترین جمعیت را دارند. زبان‌های رسمی کشور پشتو و دری می‌باشد و بسیاری از مردم به زبان‌های محلی خود نیز صحبت می‌کنند. اکثریت مردم افغانستان (۹۹ درصد) مسلمان هستند که به مذاهب شیعه و سنی تعلق دارند. اقلیت‌های مذهبی شامل هندوها، سیک‌ها، یهودیان و مسیحیان می‌شود که به دلیل جنگ‌های ۴۵ ساله، بیشتر آن‌ها از افغانستان مهاجرت کرده یا هویت خود را پنهان نموده‌اند. از سیک‌ها و هندوها تنها ۱۵ تا ۱۸ خانواده در کابل باقی مانده‌اند.

به دلیل موقعیت جغرافیایی مناسب، افغانستان سه بار مورد تجاوز نظامی انگلیس و یک‌بار توسط روس‌ها و امریکایی‌ها قرار گرفته است. همسایگان و دیگر کشورها نیز به دلایل منافع شان در امور سیاسی و جنایات این کشور نقش داشته‌اند. انگلیس در تجاوزهای نظامی خود با شعار «تفرقه بینداز و حکومت کن» سعی کرد اقوام افغانستان را به جان یکدیگر بیندازد، اما موفق نشد. پس از تجاوز نظامی روس‌ها در سال ۱۳۵۸ و ایجاد دولتی دست‌نشانده، تلاش شد تضادهای قومی افزایش یابد از سوی دیگر، امریکا، پاکستان، عربستان سعودی و ایران نیز در جریان جنگ مقاومت ضد روس احزاب مختلفی را تأسیس کردند و حتی به تجزیه افغانستان اندیشیدند. تعدادی از روشنفکران وابسته به این احزاب، به مسایل قومی دامن می‌زنند. برخی از این روشنفکران، پشتون‌ها را سردار اقوام می‌دانند، در حالی که دیگرانی که از ملیت‌های هزاره و تاجک اند، پشتون‌ها را عقب‌مانده و بی‌فرهنگ می‌نامند و تجزیه افغانستان را مطرح می‌کنند.

با این حال، ایجاد تضادهای قومی بین مردم معنای چندانی ندارد، زیرا مردم افغانستان، علی‌رغم تنش‌ها، در یک سرزمین زندگی می‌کنند و بسیاری از آن‌ها با هم پیوندهای خانوادگی دارند. احزاب بنیادگرا و وابستگان آنان، از جمله احزاب جهادی و طالبان، به دنبال منافع خود این مسایل را تشدید می‌کنند، اما هیچ‌گاه به رفاه و آسایش اقوامی که ادعا می‌کنند به آن‌ها تعلق دارند، نپرداخته‌اند. در طول ۲۰ سال حضور آمریکا و دولت دست‌نشانده‌اش نیز مسایل قومی و ملیتی برجسته شد و کسانی که از قوم‌دوستی صحبت می‌کردند، هیچ اقدام اساسی برای مناطق خود انجام ندادند. وقتی به ولایات سفر می‌شود، آشکار می‌گردد که در بی‌سوادی، فقر، خشونت علیه زنان، و کمبود امکانات بیشترین جنایات را مرتکب شده‌اند.

در این میان، مانند همیشه زنان و کودکان قربانیان بودند، اما مبارزات مردم عادی افغانستان هیچ‌گاه رنگ و بوی قومی و مذهبی نداشته است.

در میان مردم عام افغانستان، گفتگو درباره اقوام و مذاهب معنای خاصی ندارد، زیرا همان‌طور که اشاره شد، بسیاری از آن‌ها با هم ازدواج کرده‌اند.

سلسله ناصر، زن میانسالی که با مردی هزاره ازدواج کرده، می‌گوید: «در حیرتم که وقتی از تجزیه افغانستان صحبت می‌کنند، آیا اینان می‌دانند چگونه خانواده‌ها را از هم جدا می‌کنند؟ مادرم تاجک، پدرم پشتون و خودم با مردی هزاره ازدواج کرده‌ام در صورت تجزیه افغانستان، من و فرزندانم به کدام قوم تعلق خواهیم داشت؟»

او اضافه می‌کند: «این افرادی که از تجزیه حرف می‌زنند، درک درستی ندارند و تنها برای منافع اربابان شان چنین سخنانی را می‌گویند. حرف از تجزیه خیانت و جنایت است و بس.»

نورهوا شکور، مادر ۶۰ ساله‌ای که چهار پسر و دو دختر دارد، می‌گوید: «من از شیعیان قندهار هستم و همسرم از هزاره‌های غزنی و شیعه می‌باشد. فرزندانم با پشتون، هزاره، تاجک و ازبک ازدواج کرده‌اند و تجزیه افغانستان برای من معنایی ندارد. ما بدون توجه به قوم، ملیت، زبان، و مذهب در صلح و صفا زندگی می‌کنیم و همه فرزندانم با همسران خود خوشبخت هستند.»

نورهوا پس از مکثی کوتاه ادامه می‌دهد: «هر کسی که در دولت قبلی یا فعلی از برتری اقوام یا تجزیه صحبت می‌کنند، به مردم افغانستان خیانت می‌نمایند و با این حرف‌ها به دنبال خونریزی و از دست دادن فرزندان ما است.»