«قتل ناموسی عریانترین و شدیدترین نوع خشونت اعمال شده بر زنان است»

هانه.ح، در خصوص قتل‌های ناموسی در جوامع مختلف اظهار کرد: در چارچوب تحولاتی که در جامعە روی می‌دهد، زن آگاهی پیدا کردە و به دو شیوه واکنش نشان می‌دهد. یا اینکه استحاله می‌شود و به کمک دیدگاه موجود می‌رود و یا آگاهی پیدا کرده و طغيان و نافرمانی می‌کند.

 

سایدا شیرزاد

سنە - ناموس، در فرهنگ لغت ایران به معنای غیرت، شرف و مردانگی تعریف شده است. از آنجایی که از دیدگاە جوامع مرتجع غیرت، شرف و مردانگی مردان همیشه ارتباط مستقیم با بدن زنان داشته، واژه غیرت نیز در ادبیات فارسی ناموس‌پرستی تعریف شده است.

واژه‌ی ناموس در زبان عربی و فارسی که از ریشه یونانی «نوموس» به معنای اداره، دستور و قاعده معنا یافته بود به کلی تغییر کرد و به دستور و قاعده‌ای تبدیل شد که باید زیر فرمان می‌رفت وطی آن، ناموس یعنی یک شیء که باید در اختیار مرد قرار گیرد تا اداره شود. به عبارت دیگر این خود زن نیست که حرمت و شرفی مستقل داشته باشد بلکه حریم مرد به شمار می‌آید و در حوزه‌ی مالکیت مرد قرار دارد.

در نظام مردسالاری ناموس مفهومی است منوط به آزادی زنان و کنترل زندگی زنان خانواده را وظیفه مردان آن خانواده می‌داند که طبق آن هویت و میزان مردانگی مردان به توانایی او در کنترل بدن زن بستگی دارد.

سیستم مردسالاری این تعریف را با بهانه‌ی «حمایت از زنان در برابر مردان متجاوز» توجیه می‌کند اما در واقع این تعریف، خود مولد خشونت بی رویه علیه زن است که در بسیاری موارد منجر به قتل زنان با عنوان ناموسی می‌شود.

قتل زنان یک خانواده به دست مردان، با بهانه‌ی «ننگین کردن شرافت مرد» که در نتیجه‌ی خودداری از ازدواج اجباری، قربانی یک تجاوز جنسی بودن، طلاق گرفتن (حتی از یک همسر ناشایست)، رابطه با جنس مخالف و...، صورت می‌گیرد؛ در قوانين جمهوری اسلامی بدون مجازات می‌ماند. در واقع در این گونه قتل‌ها، سوءظن‌ها معمولاً بر احساسات و ادراک مردان استوار هستند تا بر حقیقت عینی.

در این گزارش ضمن گفت‌وگو با گلاره.ا و هانه.ح، دو جامعه‌شناس، مسائل مربوط به قتل‌های ناموسی را مورد ارزیابی قرار دادیم.

 

«زن را در قبال خون به قبیله‌ی دیگر می‌دادند تا با عنوان «خون‌بس»، جنگ بین دو قبیله تمام شود»

گلاره.ا، ابتدا به تعریف ناموس و تفسیر آن پرداخته و گفت: ناموس ریشه‌ی یونانی دارد و با عنوان متعلقات و چیزی که به تو تعلق دارد، به کار برده می‌شود. براساس قوانین و تعاریف موجود در جامعه‌ی ایران و بسیاری دیگر از جوامع، زن جزو مایملک و متعلقات خانواده محسوب می‌شود؛ از این رو تعصبات خاصی بر روی زن وجود دارد و حتی در مواردی با زنان معامله می‌کنند.

او افزود: در سنت‌های قدیمی هم این مسئله وجود داشت و چنانچه قتل و دعوایی بین قبایل صورت می‌گرفت، زن را در قبال خون به قبیله‌ی دیگر می‌دادند تا با عنوان «خون‌بس»، جنگ بین دو قبیله تمام شود.

وی در خصوص تاریخچه‌ی استفاده از زن به عنوان «ناموس»، اظهار داشت: تعصب و ناموس خطاب دادن زن، ریشه‌ی تاریخی دارد و دین نیز آن را تشدید می‌کند. اگر به آغاز اسلام نگاه کنیم، هرچند دین اسلام بحث زنده به گور کردن زنان را جمع کرد اما برخلاف تصور عامه، اسلام آزادی خاصی برای زنان به همراه نداشت و فقط یک سری ارزش‌ها را که در ادیان مختلف نیز بودند، تایید کرد اما زن به عنوان متعلقات مرد در خانواده و جامعه‌ی مردسالار همچنان باقی ماند و حتی مدیریت رفتار زن، به مرد واگذار شد؛ مرد در خانواده پدر، همسر، برادر و پسر است و در جامعه قانون گذار است که در چارچوب قوانین مدنی و حتی در بحث ارث، قتل و بسیاری مسائل دیگر، متبلور شده است.

 

«مثل یک کالا با زن برخورد می‌کنند»

گلاره، با اشاره به اینکه قتل‌های ناموسی باید با «بعضی رخدادهای دیگر، مثل خودکشی، ناکامی، خودسوزی، تعارضات خانوادگی برای زنان زنجیروار دیده شود»، ادامه داد: در نتیجه‌ی این موارد به این موضوع می‌رسیم که زن جزو متعلقات مرد، خانواده و جامعه است. حتی حجاب نیز جزو همین تعریف بر زن تحمیل شده است. محدودیت‌هایی که برای زن ایجاد می‌شود و هرچند این کلمه گفته نمی‌شود اما مثل یک کالا با زن برخورد می‌کنند. این مسئله بسیار گسترده است و در زوایای زیادی می‌توان آن را مورد بررسی قرار داد.

وی با تاکید براینکه «قتل ناموسی عریانترین و شدیدترین نوع خشونت اعمال شده بر زنان است»، افزود: در قتل‌های ناموسی زن اصلا اهمیت ندارد و تنها آبروی خانواده بولد می‌شود و اهمیت پیدا می‌کند.

او با بیان اینکه «زنانی که با عنوان قتل‌های ناموسی کشته می‌شوند در بیشتر موارد کودک همسری را تجربه کرده‌اند»، بر این مهم تاکید کرد که برخی از قتل‌ها به ظاهر ناموسی نیستند اما در واقع «روح زنان را خواهد کشد» و افزود: درون همسری و کودک همسری در بین برخی اتنیک‌ها وجود دارد و گزارش نمی‌شود به این دلیل که مسئله اتنیکی بسیار مهم جلوه می‌کند و از طرفی، به لحاظ روان‌شناسی برخی از زنان دچار درماندگی خود آموخته شده‌اند با این معنی که در مقابل این اوامر تسلیم شده‌اند.

 

نافرمانی زن در جامعه، منجر به طرد و در مواردی حذف او می‌شود  

هانه.ح، در خصوص قتل‌های ناموسی در جوامع مختلف اظهار کرد: در چارچوب تحولات پیش روی جوامع ، زن آگاهی پیدا کردە و به دو شیوه واکنش نشان می‌دهد. یا اینکه استحاله می‌شود و به کمک دیدگاه موجود می‌رود و یا آگاهی پیدا کرده و طغيان و نافرمانی می‌کند. نافرمانی زن در جوامعی با ظاهر مدرن و تفکرات سنتی، باعث طرد زن می‌شود که با الفاظ رکیکی خطاب قرار می‌گیرد. همچنين در جوامعی با قوانین سنتی و مردسالار، نه تنها زنان طرد می‌شوند بلکه باعث حذف زن نیز می‌شود که خود سبب قتل‌هایی با عنوان ناموسی می‌شود و نبود قوانين سفت و سخت این جنایت را تشدید می‌کند ولو اینکه این عمل بدون هیچ مجازاتی نشان داده می‌شود. البته بخشی از آن نیز متاثر از حکومت‌های همسایه است با این توضیح که چنین اقداماتی ارزش گذاری می‌شوند و اعلام می‌کنند که چنانچه عملی به عنوان ارزش اسلامی اجرا می‌شود، باید علنی شده و مورد تشویق قرار بگیرد. این باعث شده که حتی به این عمل افتخار کنند مانند قتل‌های چند سال اخیر و به عنوان مثال قتل رومینا اشرفی که پدرش به آن افتخار می‌کرد.

وی همچنین در رابطه با علت اینکه «قتل‌های ناموسی گزارش نمی‌شوند»، گفت: هم از نظر اجتماعی سعی بر آن است که گزارش نشود تا گسترش پیدا نکند و واکنش‌های داخلی و خارجی به دنبال نداشته باشد و هم اینکه حکومت‌های توتالیتر از جمله ایران، در بحث حکمرانی، معتقد هستند چون حکومت اسلامی است، بهترین حکمرانی را داریم و اسلام مدعی است که اگر این کار درست اجرا شود آسیب اجتماعی ندارد اما حکومت مشاهده کرده که این اقدام آسیب اجتماعی دارد؛ پس این ادعا صحیح نیست و کل آسیب‌های اجتماعی اعم از خودکشی، قتل‌های ناموسی، خشونت علیه زنان و حتی کودکان را انکار می‌کنند. حتی اگر می‌توانستند طلاق را هم انکار می‌‌کردند اما چون ثبت می‌شود تا حدی ممکن نیست.

 

«مادرانی که با آن تفکرات رشد کرده‌اند، همان را آموزش می‌دهند که زن جزو متعلقات مرد است»

هانه یکی از مسائل زمینه‌ساز خشونت علیه زن و در نتیجه قتل‌های ناموسی را «اجتماعی شدن و یادگیری اجتماعی» عنوان کرد و افزود: زنانی هستند که کنترل شدن از جانب مرد را نوعی ارزش می‌دانند. حتی در بعد روانی می‌توان به این موضوع رسید که هویت خود را با آن بازتعریف می‌کنند که در اختیار مردی باشند. زنانی هستند که فوق‌العاده عالی و مدرن رفتار می‌کنند اما در مقابل یک مرد به آن صورت نیستند و حرف شنوی عجیبی از مرد دارند که این خود زمینه‌ساز ناموسی بودن زن و در نتیجه اتفاق افتادن قتل‌های ناموسی است.

وی با تاکید بر زنجیروار بودن این موضوع، ادامه داد: مادرانی که با آن تفکرات رشد کرده‌اند، همان را آموزش می‌دهند که زن جزو متعلقات مرد است.

او همچنین قربانی خطاب دادن زنان را «مخرب و منفی» عنوان کرد و گفت: وقتی فمینیسم به وجود آمده، مسئله‌ای مطرح شد که تحت آن زنان همیشه با عنوان قربانی مورد خطاب قرار گرفتند. این کارکرد مخرب و منفی دارد و آن این است که وقتی خودت به عنوان یک زن احساس می‌کنی قربانی هستی، فعالیت چندانی نخواهی داشت. در نتيجه زنان باید نقش کنشگر داشته باشند؛ حال در حد یک تاسف، انکار و یا ایجاد کمپین‌هایی که قضیه‌های مربوط به زنان و به ویژه قتل‌های ناموسی را بررسی کنند، با آن برخورد کنند و به محافل بین‌المللی گزارش دهند.

 

تحصیل و افزايش آگاهی زنان، موثرترین راه برای کاهش قتل‌های ناموسی

هانه، در نهایت بر اهمیت تحصیل برای آگاهی بخشی به زنان تاکید کرد و «خودمراقبتی» را امری مهم در کاهش قتل‌های ناموسی عنوان کرد و افزود: خودمراقبتی و وارد نشدن به برخی روابط و نه فقط سکس، بلکه در بحث ازدواج و اینکه سعی کنند در برقراری رابطه با افراد مخرب برخورد نکنند؛ برای زنان بسیار مهم است که این امر در نتیجه‌ی تحصیلات و افزایش آگاهی زنان محقق می‌شود.

گلاره نیز به عنوان راهکار پیشنهادی برای کاهش قتل‌های ناموسی، اعلام کرد: کنشگرهای اجتماعی باید در لایه‌های زیرین جامعه نفوذ کنند. متاسفانه برخی کنشگرها نیم نگاهی به این دارند که صرفا ریزومه‌ای برای خود درست کنند اما کنشگرهای واقعی باید در آگاهی زنان برای آموزش و افزایش امنیت جانی زنان تلاش کنند.

او همچنین «بمباران تبلیغاتی از طریق هر رسانه‌ای و به هر شکلی» را راهی موثر برای تاکید و آگاهی‌رسانی عمومی «در زمینه حق حیات هر انسانی و به ویژه زنان» اعلام کرد.