نوال المجول؛ طلایهدار رهایی زنان و سلامت روان در کوهستان قزوان
نوال المجول، یکی از زنانی است که در کوهستان قزوان، شاهد وحشت و اشغالگری داعش بود. اما تسلیم نشد و با شجاعت تمام، در برابر این گروه تروریستی ایستادگی کرد. نوال با لحنی رسا میگوید: «ما قفسها را شکستیم.»
سورگل شیخو
حسکه - داستان نوال، تنها یکی از هزاران داستان مشابه از زنان مبارز این سرزمین است. هر کدام از این زنان، داستانی منحصر به فرد دارند که با درد و رنج عجین شده و تا رسیدن به پیروزی، مبارزه کردهاند. انقلاب زنان در شمال و شرق سوریه، انقلابی است که نمونههای درخشان مقاومت را به نمایش میگذارد. وظیفه ما است که شعله این انقلاب را روشن نگه داریم و داستانهای زنان شجاعی مانند نوال را به گوش جهانیان برسانیم.
نوال المجول اهل روستای جعفر در غرب کوهستان قزوان است. او حدود ۴ سال است که در مرکز بهداشت شهر غرا در کوهستان قزوان مشغول به کار است. این مرکز در سال ٢٠٢٠ توسط اداره بهداشت کانتون جزیره افتتاح شده است. نوال در گفتوگو با خبرگزاری ما، داستان خود را روایت کرد و از روزهای تاریک تحت حاکمیت داعش تا رسیدن به آزادی و رهایی گفت.
محرومیت زنان از خدمات بهداشتی در دوران داعش
نوال المجول با اشاره به روزهای تاریک تحت حاکمیت داعش در کوهستان قزوان، جنایات این گروه تروریستی علیه زنان و جامعه را «تراژیک» توصیف میکند و میگوید: «آزادی من سلب شده بود. من از نظر روانی، شخصیتی و اقتصادی نفی شده بودم و به یک سایه تبدیل شده بودم. هویت من از بین رفته بود. در آن دوران وحشتناک، زنان بیش از همه مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند. محدودیتهای ظالمانه، زندگی ما را به زندان تبدیل کرده بود. خروج از خانه، رفتن به بازار، مدرسه و هرگونه فعالیت اجتماعی برای زنان ممنوع بود. گویی حق نفس کشیدن آزادانه از ما سلب شده بود. اما فاجعهبارتر از همه، محرومیت زنان از خدمات بهداشتی بود. زنان باردار حق زایمان در بیمارستانها یا کلینیکها را نداشتند و مجبور به زایمان در شرایطی غیربهداشتی و خطرناک در خانههای خود بودند. داستان زنی که در حال زایمان بود، اما مأموران بیرحم داعش به او اجازه ندادند که به بیمارستانهای تل تمر برود، گویای عمق این فاجعه است. این زن پس از دو روز درد و خونریزی جان خود را از دست داد.»
زندگی زنان در زیر سایه وحشت داعش
نوال المجول، از روزهای سیاهی که بر زنان کوهستان قزوان در زیر سایه شوم داعش گذشته است، سخن میگوید. او آزادی زنان در آن دوران را به «قفسی در داخل چهار دیواری خانه» تشبیه میکند و میگوید: «ترس از داعش و شکنجههای وحشیانه آنها، زندگی ما را به وحشت تبدیل کرده بود. هر بار که آنها را در خیابان میدیدیم، وحشت تمام وجودمان را فرا میگرفت و به سرعت به خانههایمان پناه میبردیم و درها را قفل میکردیم. روزی همسرم در حال عبور از مقابل خانه بود که ناگهان خودروی داعشیها بر روی یک مین انفجاری عبور کرد و منفجر شد. آنها همسرم را به جرم منفجر کردن خودرویشان دستگیر کردند و قصد داشتند او را به قتل برسانند. اما من نتوانستم در برابر این ظلم سکوت کنم. با تمام وجود فریاد زدم و روسری سیاه را از روی صورتم کنار زدم. به گفته آنها، دیدن موی زن گناه بود. با وجود این، آنها همسرم را با خود بردند، اما من تسلیم نشدم و با شجاعت تمام به دنبال او رفتم. فریادهای من، داعشیها را متزلزل کرد و آنها در نهایت تصمیم گرفتند که همسرم را اعدام نکنند و جرم او را به مجازاتی دیگر تبدیل کنند. تصور کنید زنان در آن دوران چه رنج و عذابی را متحمل میشدند. آرزوی ساده یک زن، آواز خواندن با صدای بلند و بدون ترس در شب بود. در آن دو سال سیاه، زندگی اجتماعی به طور کامل از بین رفته بود. خانهها و روستاهای ما برای زنان به زندان تبدیل شده بودند و ما زندانیانی بودیم که هیچ گناهی مرتکب نشده بودیم.»
از قربانی شکنجه داعش تا مربی توانمند سلامت روان
نوال المجول، در شرح خاطرات خود از دوران اسارت میگوید: «شکنجهها و خشونتها به طور هدفمند بر زنان به صورت روانی و بر مردان به صورت جسمی اعمال میشد. این شکنجههای روانی، زخمهای عمیقی بر روان زنان گذاشت. با رهایی، زنان بار دیگر طعم آزادی واقعی را چشیدند، میتوانستند شادی خود را ابراز کنند و بدون ترس، افکار و احساسات خود را بیان کنند. من نیز یکی از این زنان خوششانسم. من پس از رهایی، نه تنها طعم آزادی را چشیدم، بلکه در مرکز بهداشت نیز مشغول به کار شدم. امروزه ما به زنان آموزش میدهیم و با برگزاری سمینارها و کارگاههای آموزشی، به ارتقای سطح سلامت روان آنها کمک میکنیم. ما در این دوران، روی دیگری از زندگی را دیدیم و شناختیم. من که خود طعم تلخ شکنجه و خشونت روانی را چشیدهام، تصمیم گرفتم در حوزه سلامت روان فعالیت کنم و به بهبود وضعیت روانی خود و دیگر زنان کمک کنم. میخواهم آن ترس و وحشت را به قدرت تبدیل کنم تا زنان دیگر نیز برای زندگی و حقوق خود مبارزه کنند.»
بهبود وضعیت زنان و سلامت روان در کوهستان قزوان
نوال المجول با اشاره به اهمیت سلامت روان زنان و تأثیر آن بر جامعه، اظهار میکند: «ما دورههای آموزشی در مورد انواع بیماریهای روانی، اثرات آنها و روشهای پیشگیری و درمان را برای زنان ارائه میدهیم. هدف ما ارتقای سطح آگاهی و دانش زنان در این زمینه و کمک به آنها برای داشتن زندگی سالمتر و شادتر است. ما به طور مرتب به خانههای مختلف در کوهستان قزوان سر میزنیم و با زنان محلات در مورد مسائل مختلفی مانند تأثیر بیماریهای روانی، ازدواج زیر سن قانونی و چندهمسری بر سلامت روان زنان صحبت میکنیم. ما نمیخواهیم هیچ کس دیگری تجربیات تلخ ما را در دوران سیطره داعش بر کوهستان قزوان تجربه کند. به همین دلیل، تمام تلاش خود را به کار میگیریم تا سلامت روان زنان و جامعه را ارتقا دهیم و از تکرار چنین فاجعهای جلوگیری کنیم. در مقایسه با گذشته، وضعیت زنان و سلامت روان آنها به طور قابل توجهی بهبود یافته است. این امر در نحوه اداره کُمینها، شوراها و ادارات به وضوح قابل مشاهده است. زنان امروز در کوهستان قزوان از حقوق و آزادی برخوردارند و در تصمیمگیریهای مربوط به زندگی خود نقشی فعال ایفا میکنند. اگر امروز وضعیت زنان کوهستان قزوان را با گذشته مقایسه کنیم، میبینیم که آنها مانند پرندگانی در قفس بودند. اما اکنون زمان آزادی فرا رسیده است. ما قفس را شکستیم، پرواز کردیم و به پرواز خود ادامه خواهیم داد تا به برابری و عدالت کامل برای همه زنان دست یابیم.»