خودسازماندهی زنان بلوچ تنها راهکار گذار از تمام موانع است

در ادامه‌ی مبارزات و تجمعات زنان در سرتاسر جهان در روز ۲۵ نوامبر، زنان ایران نیز از مناطق و شهرهای مختلف بدنبال حق و حقوق خویش در تلاش و مبارزه بوده و علیرغم ظلم، سرکوب و زن‌ستیزی نظام جمهوری اسلامی باز هم از مقاومت دست نکشیده و آزادی را به ازای جانشان می‌خواهند.

زنان مبارز و قهرمان بلوچ که از بیشینه‌ی تاریخی مقاومت و آزادگی برخوردارند، امروزه در ایران با خشونت‌هایی مضاعف مواجه هستند. از کمترین امکانات روزمره از تحصیل گرفته، تا امکانات رفاهی زندگی، آب، برق، جاده و ... برخوردار بوده و بیشتر از هر قشر دیگری زنان را تحت فشار و ستم قرار می‌دهد. متاسفانه بدلیل مرزی بودن این منطقه، همیشه در حاشیه و عدم توجه مسئولان جمهوری اسلامی باقی مانده و زنان وجوانان و کودکان این سرزمین به فراموشی سپرده شده‌اند. تمام این موارد خشونت‌های اعمال شده بر جامعه و به خصوص زنان را چندین برابر افزایش می‌دهد.

 

سمیرا صلواتی

مرکز خبر - به عنوان خبرگزاری زن (نوژنها) در این رابطه و همچنین به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی مبارزه با خشونت بر علیه زنان با نگار ملکی، فعال حقوق زنان بلوچ گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

 

به مناسبت ۲۵نوامبر روز مبارزه با خشونت علیه زنان، شما به عنوان یک فعال حیطهی زنان وضعیت زنان بلوچستان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

  • اگر به تاریخ این سرزمین برگردیم خصوصا قبل از استعمار، مردان بلوچ بر فرهنگ و منش و اعتقادات خود خیلی پایبند بوده‌اند و زنان جایگاه بالایی نزد آنان داشتند، در تاریخ شفاهی که اکثریت تاریخ این منطقه را دربرمی‌گیرد در دیوان شاهان و حاکمان مجالس مشورت و همفکری‌ای بوده که همیشه زنان در آن حضور داشتند. چیزی که در دیگر ممالک کمتر دیده شده است. در جامعه‌ی بلوچ دختر همیشه نماد پاکی و برکت بوده بلعکس دیگر فرهنگ‌ها که اکثرا زنان را مایه شومی و یا ننگ قلمداد می‌کردند. حتی اگر ما در تاریخ به عقب برگردیم که سابقه‌ی اسلام در میان بلوچ‌ها به هزار سال هم می‌رسد این مردمان در کنار احترام برای دین، همچنان برای فرهنگ بومی خود هم ارزش قائل بوده‌اند که وقتی بین دونفر همسر یا دو قوم مشکل و یا اختلافی پیش می‌آمد از آنها سوال می‌شد آیا می‌خواهید با قوانین شریعت بین شما قضاوت کنیم یا بر مبنای فرهنگ و عرف بلوچی؟ که نشان از منش و فرهنگ غنی مردمان بلوچ دارد. اما در مورد خشونت علیه زنان اگر کنکاش کنیم بیشترین اعمال خشونت‌ها را بعد از استعمار شاهی داریم به خصوص اولین قتل ناموسی از طرفی حاکمی به نام دادشاه که بخاطر سوءظن جان همسر خود را گرفت و امروز هم در دوره‌ی حکومت آخوندی با تسلط افراطیون مذهبی بر جامعه‌ی مدنی بلوچستان اوج ظلم و تبعیض را جامعه و به خصوص زنان بلوچ شاهد هستیم. رژیم جدا از اینکه از لحاظ مادی مردم را فقیر نگاه می‌دارد بلکه سعی می‌کند فرهنگ بیگانه را هم تقویت کند. مجموع این عوامل باعث شده سطح خشونت‌ها علیه زنان بلوچ بیشتر شود و قتل‌های ناموسی شکل بگیرد و در بستر لفظ ناموس که در ادبیات مردسالار حکومتی خیلی پررنگ می‌شود در این چند دهه شاهد اتفاقات خشونت‌بار بیشتری نسبت به قبل و کل تاریخ بلوچ هستیم.

 

با توجه به مرزی بودن منطقه‌ی بلوچستان، محرومیتهای مضاعف این خطه و اینکه بیشترین قربانی‌ها زنان هستند، به عنوان مثال در مشکل کم آبی، بازماندن از تحصیل، مشکلات اقتصادی و هر مشکلی که دامنگیر اجتماع است زنان بیشتر با آن درگیر بوده و بیشتر در معرض آسیب قرار دارند. در این مورد شما چه نظری دارید؟

  • با به وجود آوردن مشکلاتی مانند فقر سیستماتیک مردان بلوچ هم خواسته یا ناخواسته دچار مشکلات عدیدهی روانی خواهند شد. به خاطر فقر تحصیلات و آگاهی و سیاستهای عامدانه‌ی استعمارگران و رژیم‌ها باعث شده سلامت روانی جامعه از بین رفته و ضعیف شود، و پیامد این هست که به همان اندازه ظلم و خشونت نسبت به زنان بیشتر و بیشتر می‌شود، ما با فقری که در بلوچستان داریم و پدیدهی کودک‌همسری، یعنی خانواده‌ها بخاطر این فقر بالاجبار دختران و کودکان خود را به عقد مردانی که وضع بهتری از لحاظ اقتصادی دارند در بیاورند. این خودش به تنهایی یک نوع خشونت است، ما همه نوع خشونت را در بلوچستان داریم، از فیزیکی تا روانی و همه‌ی اینها پیامد سیاستهای رژیم هست که عامدانه برمردم بلوچ که از لحاظ آموزشی آنها را محروم نگه داشته، فقر را چنان تزریق کرده که مردان اکثرا مجبور هستند به مشاغل پرخطر رو بیاورند و گاها حتی کشته می‌شوند و بعد این مسئولیت به عهده زن میافتد به این صورت زنان هم از طرف جامعه‌ای که محصول سیاستهای غرض‌ورزانه‌ی سیستم هست و هم به صورت مستقیم از طرف خود سیستم مورد ستم قرار می‌گیرند.

 

شما به عنوان یک فعال حقوق زن و با توجه به علم بر وضعیت و تاریخ زنان بلوچ، چه راهکاری را برای بالا بردن آگاهی زنان نسبت به تاریخ و وضعیت امروز و ایستادگی در مقابل ظلم سیستماتیک دارید و تاکنون چه اقداماتی انجام شده است؟

  •  هرچند حرکت‌های چشمگیری در منطقه‌ی بلوچستان انجام نشده، اما تمام سعی ما بر این هست که صدای زنان بلوچ باشیم و تبعیض و ظلمی که به این خطه روا داشته شده، صدای کم توجهی‌ای که در مسئله‌ی آموزش زنان به چشم می‌آید، را به گوش جهانیان برسانیم و خود را سازماندهی کنیم. ما هنوز با کمبود فضای آموزشی مناسب برای دختران و حتی پسران روبرو هستیم ما سعی می‌کنیم مسئله‌ی نبود امنیت را بازتاب بدهیم. مسئله‌ی تجاوز گروهی به زنان چابهار و همه‌ی این موضوعاتی که در کنار هم باعث شده خانواده‌ها به دختران اجازه‌ی حضور در جامعه و به خصوص فضاهای آموزشی را ندهند. هدف ما اینست که این آگاهی و شعور سیاسی را به خانواده‌ها بدهیم که تشخیص بدهند اصل و اساس مشکل کجا هست، شناخت درست مشکل خودش بخشی از راه‌حل است و با شناخت درست مشکل مردم ما می‌توانند سمت‌وسوی درستی پیدا بکنند تا زنان بلوچ در صفوف مبارزاتی علیه این ظلم‌های سیستماتیک و نهاد مردسالار که در طی این دو رژیم متحمل شده‌اند را سازماندهی کنیم.

 

 گرچه نسبت به سایر نقاط دیگر ما کمترین آمار جرم‌وجنایت را در بلوچستان دارا هستیم چه جرم در معنای عام و چه خشونت علیه زنان، اما نباید غافل باشیم و فکر کنیم این وضعیت مناسب است یا اینکه در آینده بیشتر نخواهد شد مخصوصا که رژیم عامدانه به این سیاستهای تبعیض جنسیتی و مردسالارانه دامن می‌زند تا بنیاد خانواده و فرهنگ آن جامعه را تضعیف کند تا راحت‌تر بتواند در آنجا حکومت و آستانه‌ی ظلم‌پذیری مردم آن منطقه را بالا ببرد.

 

چرا تا به حال نهادها و سازمانهای مدافع زن در ایجاد این سازماندهی موفق نبوده‌اند، و اکثرا در حاشیه مانده‌اند؟

  • این حرف درست است و به نگاه امنیتی که در بلوچستان حاکم است برمی‌گردد. رژیم با این ابزار همیشه صدای لیدرها و نخبه‌ها را در نطفه خفه کرده و تشدید عامدانه‌ی جو امنیتی ترس را در دل مردم نهادینه کرده تا مبارزات نتواند آنطور که باید شکل بگیرد و اگر مبارزاتی هم هست که حقوق ملت بلوچ و زنان بلوچ به طور خاص حمایت می‌کند رژیم سعی می‌کند لباس امنیتی به آن بپوشاند و یا برچسب‌های ضددینی می‌زند تا مردم بلوچ که عمدتا مردمی مذهبی هستند از نزدیک شدن و حمایت آنها دست بکشند. با بد جلوه دادن هر ایده و حرکت اپوزسیون و آلترناتیو در نگاه مردم از رشد باورها و حرکتها جلوگیری می‌کند که در واقع همان سیاست "تفرقه بنداز و حکومت کن" را پیش می‌برد. برای همین به طور زیرساختی شعور سیاسی مردم عقب نگاه داشته شده و به لحاظ فرهنگی در فقر هست و هنوز این حرکتها آنطور که باید سازماندهی نشده‌اند.

تنها راه بالا بردن آگاهی و احیای فرهنگ بلوچ سازماندهی است. اگر مردم ما شناخت مناسب از حقوق خودشان داشته باشند احساس نیاز خواهند کرد و در مقابل ظلمی که بر تمام ملت بلوچ و به طور مضاعف بر زنان بلوچ اعمال می‌شود ایستادگی خواهند کرد و زنان هم در کنار مردان حضور پررنگتری در مقابل این نابرابریها خواهند داشت.