«چندبار شاهد کتک زدن افراد در ایست بازرسیها بودەام»
ایست و بازررسی در ورودی و خروجی شهرهای کوردستان ادامه دارد، این ایست و بازررسیها که با همکاری سپاه و نیروی انتظامی انجام میشود، با سو استفادە از نیروهای کمسنِ کودک و نوجوان انجام میشود.
هیماراد
سنە- ایست بازرسیهایی کە در سطح شهر و بەویژە در ورودیها و خروجیها شهر از آغاز انقلاب ژن ژیان آزادی ایجاد شدەاند، همچنان پابرجا هستند. بیشتر افرادی کە در این ایست بازرسیها مشغول کار بودە نوجوان هستند و احتمالا بە دلیل فقر و بیکاری و از سر ناچاری این شرایط را پذیرفتەاند.
زنان بسیاری از مورد اهانت قرار گرفتن در این ایست بازرسیها شکایت دارند، کە بە دلیل شرایط امنیتی حاکم برشهرهای کوردستان و ملیتاریزە شدن آن، توان مقابلە با این اهانتها را ندارند.
گروهی از زنان شهر سنە تجربیات خود را در مورد آنچە در ایست بازرسیهای ورودیهای شهر با آن مواجە شدەاند را برایمان بیان میکنند.
«به زور اندازه اسلحههایشان میشوند»
سمیە (اسم مستعار) یکی از زنانی است که بارها در منطقه بهاران سنه مورد بازرسی قرار گرفته است، و با بیاحترامی ماشینش را مورد بازرسی قرار دادهاند و صندوق عقب ماشین و داخل ماشین را به هم ریختهاند تا چیزی برای گیر دادن به وی پیدا کنند. وی در اینباره میگوید: من در یکی از بلوکهای آپارتمانی واقع در بهاران زندگی میکنم و برخی شبها هنگام بازگشت به منزل جلویم را گرفتهاند و بدون هیچ دلیلی به تفتیش ماشین پرداختهاند. اوایل میترسیدم بپرسم اما بعدها میپرسیدم دنبال چه میگردید من که چیز مشکوکی ندارم اما با بیاحترامی به من جواب میدادند: حرف نزن خانم ما داریم وظیفهمان را انجام میدهیم و اگر زیاد مقاومت میکردم مطمئنا من را میزدند. اما هربار خودم را قانع میکردم که الکی برای خودم دردسر درست نکنم و اگر قرار باشد گیر کنم حداقل کار مهمی انجام دهم و در راه مبارزه باشد تا ارزشش را داشته باشد.
وی ادامه میدهد: برخی از آنها بسیار جوان هستند و به زور اندازه اسلحههایشان میشوند و حتی با ماسک هم میتوان تشخیص داد که نوجوان هستند و از سر ناچاری آمدهاند که احتمال دارد سرباز یا بسیجی باشند.
«یک بار شاهد کتک زدن یکی از اهالی اطراف کامیاران توسط آنها بودم»
سیروان (اسم مستعار) یکی دیگر از کسانی که رفت و آمدهای زیادی از کامیاران به سنه دارد میگوید: ایست و بازرسیها ادامه دارد و بسیاری اوقات جلوی من را میگیرند و مدارکم را بررسی میکنند و داخل ماشین را میگردند. با اینکه میدانم چیزی ندارم که باعث دردسر شود اما آنچنان استرسی ایجاد کردهاند که رد شدن از آنجا برایم ناخوشایند شده است.
وی در ادامه میگوید: یک بار شاهد کتک زدن یکی از اهالی اطراف کامیاران توسط آنها بودم طرف کشاورز بود و در حال رفتن به باغش بود، در عقب ماشین وسایل مربوط به کشاورزی و زمینداری داشت، وسایلش را ضبط کردند و خودش را تا میخورد زدند در حالیکه از قیافه طرف هم پیدا بود فردی عادی است، و چند بار دیگر شاهد چنین صحنههایی بودهام و خواستهام برای کمک بروم اما با برخورد تند آنها مواجه شدەام که آقا نایست برو تا برایت دردسر نشده....
«یکبار برای مقاومتم تا یک ساعت اجازه خروج ندادند»
ن.ف یکی دیگر از زنان شهر سنه میگوید: چند باری در سفر به مریوان ما را کنار زدهاند تا بازرسی کنند و من هم هر بار پایین آمده و گفتهام این چه کاری است ما حتی در داخل شهر خودمان هم از دست شما آرامش نداریم بچههایم میترسند و این چه کاریاست، یکبار برای مقاومتم تا یک ساعت اجازه خروج ندادند و میخواستند تحویلم دهند که همسرم معلم است و با کارت معلمی او قانع و بیخیال شدند. هرچند دیگر از هیچ چیز لذت نمیبریم اگر بخواهیم برای تغییر حال و هوایمان به مسافرتی برویم باید هربار مواظب باشیم چیزی همراهمان نباشد که قابل گیر دادن باشد و بچههایم میترسند و هربار که آنها را با آن ماسک و پوشش مسخرهشان میبینند از ترس خودشان را داخل ماشین مچاله میکنند.
گزارشات مشابه زیادی مبنی بر تفتیش بدنی و بازرسی خودرو به ما رسیده که همگی بر پایه بیاحترامی و به دور از هر نوع پرنسیب و ادب بوده، که امنیت ساکنان شهرهای کوردستان را مختل کرده است.
آنطور که گویاست در این هوای سرد و یخبندان از بسیجیهایی از کە از بخش ضعیف جامعە هستند و برای کسب درآمد مجبورند به چنین کارهایی تن دهند استفاده میکنند. آنها ماشینها را متوقف میکنند و راننده را بازجویی میکنند و خودروها را تفتیش میکنند و شاید نوعی احساس قدرت نیز به آنها دست دهد که برایشان خوشایند است و این خود سیاست دیگری از جمهوری اسلامی است که مردم را اینگونه به جان هم اندازد، گاهی نیز دیده میشود با توجه به شرایط آب و هوایی بسیار خستهتر از آن هستند که بخواهند ماشینها را متوقف کنند و انگار تنها رفع تکلیف میکنند.
در چنین شرایط اقتصادی مردم این بسیجیها را سرزنش نمیکنند و میدانند که مورد سوء استفاده قرار میگیرند، هرچند دلیل موجهی برای خود فروشی و اذیت و آزار هموطنان، نیست اما بسیاری در ایران به نان شب محتاج هستند و برای قضاوت در چنین مملکتی با چنین مشکلات اقتصادی و معیشتی، باید پارامترهای زیادی را مورد ارزیابی قرار داد.