از رانندگی زنان تا زنان راننده؛ روایتهایی از زنان رانندە کە خشونت را تجربە میکنند
سالها زنان را از رانندگی کردن منع کردند حالا خود رانندگی شغل بسیاری از زنان است که با درآمد حاصل از آن زندگی خود را میگذرانند، زنان شجاعی که با وجود تمام خطراتی که این شغل برای آنها دارد اما همچنان پر قدرت و نترس زندگیشان را با آن میچرخانند.
ساره زارع
کرج - اتومبیل به عنوان یک فناوری مدرن در حمل و نقل انسانها، نقش پررنگی در زندگی آنها پیدا کرده است. ظهور اتومبیل در ایران با کمی تأخیر و همینطور مقاومتهای فرهنگی و اجتماعی در برابر این فناوری جدید و نماد تجدد همراه بود که رفته رفته با گسترش شهرنشینی و نیاز گسترده مردم به تحرک اجتماعی در زندگی آنها نیز جا باز کرد. زنان در آغاز که سهم زیادی از حوزه عمومی نداشتند نیاز به اتومبیل به عنوان یک کالای مردانه در آنان حس نمیشد و همینطور از جانب مردان نیز رانندگی زنان با مخالفت همراه بود رفته رفته در گذر زمان با حظور زنان در ساحت اجتماع و خروج از حوزه خصوصی و افزایش تعداد زنان شاغل نیاز به اتومبیل در زنان افزایش پیدا کرد و علارغم مخالفتها شاهد رانندگی زنان بودیم.
مونا.م، ٣۶ ساله ساکن کرج است او صاحب یک فرزند و نزدیک ١٠ سال است که رانندگی میکند اما چند سالی است که در آژانس کار میکند. وی میگوید: من و دخترم با هم زندگی میکنیم از ١٠ سال پیش که از همسرم جدا شدم و گواهینامه رانندگیام را گرفتم تا امروز خودم رانندگی کردم هرکاری داشتم با اتوموبیل خودم رفتوآمد کردم، برای رفتن به سر کار یا بردن دخترم به مدرسه ماشین خیلی کمک حالم بوده و یکجورایی باید گفت این ماشین یک دست و پای اضافی برای من است که کارهایم را راحتتر پیش میبرد. قبل از رانندگی در یک شرکت خصوصی به عنوان منشی دفتر کار میکردم وضعیت مالی مساعدی داشتم تا اینکه شرکت منحل شد از آنجایی که به خانهنشینی و بیکاری عادت نداشتم و از طرفی دیگر مخارج خانه و فرزندم روی دوشم بود فوراً به فکر یک کار جایگزین افتادم ۵ سال پیش بود که ماشینم را برداشتم و از خانه بیرون زدم قبلتر در مورد آژانس زنان چیزهایی شنیده بودم و آن روز مستقیم به آژانس رفتم و در مورد شرایطم و نیازم به کار گفتم از همان روز آنجا شروع به کار کردم.
مونا در ادامه میگوید: یادم میاید که از همان روزهای آغازین که تازه گواهینامهام را گرفته بودم و به پدرم گفتم میخواهم مسافرکشی کنم پدرم برگشت و گفت چشمم روشن حالا وقت این است که مردم بگویند دخترت راننده ماشین شده هر روز خیابانگردی میکند آخر چه کسی گفته زن پشت ماشین بنشیند! با اینکه پدرم بود ولی حرفش خیلی آزارم داد و تا مدتها ماشین را از پارکینگ خانه درنیاوردم از طرفی بهخاطر شرایط حساسی که داشتم یعنی جدایی از همسرم دوست نداشتم بیشتر از این حرف و حدیث پشت سر خودم بشنوم انگار این دیدگاههای مردسالارانه تمامی نداشت و هر روز من را بیشتر در جبر و تن دادن به آن وا میداشت، ولی عزمم را جزم کردم و زیر بار هیچ حرف زوری نرفتم بعد از گذشت چندین سال دیگر حرف هیچکس برایم مهم نبود حتی خانواده خودم که به دلیل همین طرز فکری که دارند مدتهاست با آنها قطع ارتباط کردم.
مونا میگوید: رانندگی به من حس خیلی خوبی میدهد چیزی شبیه به حس آزادی و فراغت انگار برای چندین ساعت از خانه و کارهای روزمره فراتر میروم و چیزی بیشتر از یک زن خانهدار یا یک مادر منزوی هستم.
سارا.ک، ٢٩ ساله یکی دیگر از رانندگان زنی است که در آن آژانس کار میکند، او میگوید: رانندگی برای زن انگار یک چیز غیر عادی است به محض اینکه یک زن را میبینند که پشت فرمان نشسته هزاران متلک بارش میکنند علارغم اینکه سالهاست دیگر ماشین کالایی مردانه نیست و جمعیت زیادی از زنها در ایران خود صاحب ماشیناند با این وجود انگار هنوز برای یک عده دیدن یک زن پشت اتومبیل آزار دهنده است. یک روز که من مشغول برگشتن به خانه بودم متوجه یک سرنشین مرد شدم که با وجود خلوت بودن خیابان خیلی به ماشین من نزدیک شده بود و چندین بار نزدیک بود به ماشینم برخورد کند و مرتب این کار را تکرار میکرد تا اینکه او را تهدید کردم که اگر ادامه دهد به پلیس اطلاع میدهم. از این قبیل مزاحمتهای خیابانی هنگام رانندگی زنان به وفور اتفاق میافتد و با این کارها بیشتر میخواهند زن را از رانندگی کردن و حضور در جاده و خیابان بترسانند که البته در خیلی از موارد این ایده آنها با شکست مواجهه میشود سالها زنان را به بهانه اینکه شما مگر چهکاری در بیرون از خانه دارید تا رانندگی کنید؟! از رانندگی کردن منع کردند حالا خود رانندگی شغل بسیاری از زنان است که با درآمد حاصل از آن زندگی خود را میگذرانند، زنان شجاعی که با وجود تمام خطراتی که این شغل برای آنها دارد اما همچنان پر قدرت و نترس زندگیشان را با آن میچرخانند.
نگار.د، ٣٣ ساله حدود ٢ سال است که در اسنپ کار میکند، او میگوید: من معمولا در طول روز رانندگی میکنم شبها برای مسافرکشی زنان چندان امن نیست هرچند در طول روز هم ممکن است همین وضعیت باشد باید خیلی مراقب بود همین چند روز پیش بود که یک مسافر مرد میانسال سوار ماشینم شد من همیشه دقت کردم که مسافرها عقب خودرو بنشینند حتی وقتهایی که در جلوی خودرو را باز کردند با احترام از آنها خواستهام عقب ماشین بنشینند اما این مرد حرف من را نشنیده گرفت من هم دیگر چیزی نگفتم مقصد کمی دور و مسیری که باید میرفتم در آن ساعت از روز ازدحام زیادی داشت متوجه حرکات غیر عادی از مرد شدم و حس کردم که میخواهد بدنم را لمس کند وقتی سرش داد کشیدم گفتم اگر از ماشین پیاده نشوی به پلیس اطلاع میدهم. میخواهم بگویم از این قبیل اعصاب خوردیها و ترس و نگرانی از وجود چنین مسافرانی هم وجود دارد که تمامی آنها از بین مردان هستند آنها با خودشان خیال میکنند همین که یک زن مسافرکشی میکند پس زنی بدکاره است و آنها حق دارند هر رفتاری با او داشته باشند حتی شده بارها رانندگی زنها را مسخره کنند که البته برای زنها از بس که حرفهای تکراری شنیدند دیگر واکنش بیتفاوتی دارند خیابانها دیگر پر از زنانی شده که برای یک پارک رفتن دست به دامان همسر و پدرشان نمیشوند که آنها را برسانند حالا بیشتر دخترها خودشان صاحب ماشین هستند یا رانندگی بلدند و خیلی از کارهای شخصی خود را خودشان جا به جا میکنند و نیاز به گرفتن ماشین و حضور در پیادهروهای شلوغ نیست .
اتومبیل بنا به شرایط اجتماعی و فرهنگی زنان تأثیر انکار ناپذیری بر زندگی آنان داشته است و موجبات تغییر در سبک زندگی و بازتعریفی از هویت فردی و اجتماعی آنان گردیده است اتومبیل نه تنها نیاز آنان به جابهجایی را برطرف کرده بلکه نقش بسیاری در افزایش توانایی و شجاعت و همینطور پیشرفت زنان داشته و گامی نو در جهت رفع تبعیضهای جنسیتی و باورهای کلیشهای بوده است زنان در حین رانندگی پا به دنیای بیرون گذاشته و با حضور در حوزه عمومی احساساتی از قبیل استقلال ، آزادی و اعتماد بنفس را تجربه خواهند کرد که زمینهساز ایجاد خودباوری در آنان خواهد بود بنابراین زنان با رانندگی پا به فضایی میگذارند که پیشتر به عنوان فضایی مردانه شناخته شده بود که جایی برای حضور زنان نداشت ولی اکنون میبینیم که با مقاومت زنان این شکاف جنسیتی از میان برداشته شد و زنان با تلاش خود حضور پررنگی در این فضاها دارند.