افزایش پدیده زبالهگردی؛ سیاستی در راستای فقرزایی
روناک.خ جامعه شناس و فعال اجتماعی با اشاره به اینکه زباله گردی یک پدیده و آسیب اجتماعی ناشی از مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی سیاسی است، میگوید: در این بحران اقتصادی شغلهای کاذبی مانند زباله گردی ایجاد شده، شغلی که هیچ آیندهای ندارد.
سانا محمدی
مریوان- ساعت پایانی عصر جمعه است و مردم در حال خرید برای شب جمعه هستند. میوه فروشی و کبابیها شلوغ و ماشینها در حال تردد هستند تا شب جمعه را بیرون از شهر بگذرانند. اما زباله گردها هر یک به صورت انفرادی مشغول جمع آوری کاغذ، پلاستیک،کارتن و مواد بازیافتی قابل فروش هستند. زنی آهسته و آرام به سمت یکی از سطلهای بزرگ زباله میآید سرش را تا کمر خم میکند و مشغول جمع آوری مواد قابل بازیافت است. لباسی سیاه برتن دارد و گونی را بردوش میگیرد و آهسته از خیابان عبور می کند و در ادامه به سمت کوچههای بعدی میرود.
زباله گردی یک پدیده و آسیب اجتماعی ناشی از مشکلات اقتصادی و ناکارآمدی سیاسی است که در یک جامعه به دلیل نابرابری، اختلاف و شکاف طبقاتی به وجود میآید. زباله گردی در جامعه به خصوص در میان زنان و کودکان افزایش پیدا کرده و آنها برای یافتن مواد قابل بازیافت و تأمین مخارج زندگی خود و خانواده، این کار را انجام میدهند. غالب این افراد قشر فقیر جامعه هستند و در سایه بحران اقتصادی و ناتوانی حکومت در مدیریت و ارائه راهحلها با مشکلات عدیدی مواجه شده و به زبالهگردی روی میآورند.
در همین راستا با چند نفر از شهروندان ، گفتوگویی داشتیم.
زباله گردی کار همیشگی مهرداد.ق چهارده ساله است. او میگوید:« روزی چهار مرتبه فلکه سینما و خیابانهای متعدد را میگردم و گونیام را پر کرده و تا خیابان پیروزی می آورم و آن را خالی میکنم.»
وی در ادامه میگوید:« ما خانوادگی این کار را انجام میدهیم و از این راه امرار معاش میکنیم. در اول راهنمایی ترک تحصیل کردم و دوخواهر دارم. هر روز شصت کلیو زباله میفروشم و روزانه 300 هزارتومان پیدا میکنم. مقوا، کارتنها، قوطی و ضایعات داخل زباله رابازیافت میکنم و آنها را میفروشم.»
عایشه.م ۵٢ ساله و ازدواج نکرده است. با دوبرادرش روزانه زباله گردی میکنند.او میگوید:«عضو کمیته امداد هستم و یارانه هم میگیرم. بعضی مواقع مردم هم به من کمک مالی میکنند، ولی در این گرانی نمیتوانم نیازهایم را فراهم کنم و برای تأمین مایحتاج زندگی زبالهگردی میکنم، حتی در کنار آن هم منازل مردم را تمیز میکنم. در روزهای تابستان تا ساعت 9 شب کار میکنم، ولی در فصل سرد چون زود هوا تاریک میشود باید تا ساعت شش شب کیسهها را پرکنم و به خانه برگردم. روزانه چهارصد هزارتومان پول میگیرم، ولی بیشتر پول حاصل از زبالهگردی به جیب خریداران ضایعات میرود.»
مریم.م میگوید:«در بهار و تابستان به کاری فصلی چیدن نخود و سیب می رفتم. کار دائمی نبود و روزانه با دستمزد کم باید کار میکردم. به همین دلیل کار فصلی را رها کردم و زباله گردی میکنم. بوی زبالهها خیلی بد است، بعضی مواقع خیلی اذیت میشوم و یا با شیشه و قوطیهای فلزی دستم زخمی میشود اما با وجود این در زبالهها،کارتون، لباس و وسایل فلزی قابل فروش پیدا میکنم و آنها را برای مرکز خرید ضایعات میبرم و از این راه امرار معاش می کنم.»
وی می گوید:«از همسرم جدا شدم و سرپرست سه کودک هستم، هیچ سازمان دولتی از ما حمایت نمیکند و اگر زباله گردی نکنم از گرسنگی بچههایم تلف میشوند.در این گرانی تأمین مخارج زندگی خیلی سخت است و هیچ منبع درآمدی ندارم».
رونیا.ک ساکن یکی از محلههای بانه است، او میگوید:« شبها که زبالهها را دم در میگذارم، کیسه آنها پاره میشود و من هم تصمیم گرفتم پلاستیک و کارتونها را جداگانه دم در بگذارم تا راحتتر آنها را بردارند. مردم زیادی از طریق فروش پلاستیک و کارتون امرار معاش میکنند. و هر شب زنان و مردان زیادی در محلهها مشغول جمع آوری مواد قابل فروش داخل زبالهها هستند.»
روناک.خ جامعه شناس و فعال اجتماعی در مورد افزایش زبالهگردی در جامعه میگوید:«در سالهای گذشته پدیده زباله گردی به شدت در جامعه افزایش پیدا کرده است و زنان، مردان و کودکان در آن مشغول به کار هستند و افراد در حاشیه جامعه به آن روی آوردهاند. معمولا کسانی که به کار زباله گردی روی آوردهاند از لحاظ اقتصادی در دهک پایین هستند و برای گذران زندگی و از روی نبود شغل به آن روی آوردهاند. زباله گردی یک پدیده، معضل سیاسی،اقتصادی است. در روژهلات کوردستان دولت برای ایجاد شغلهای خوب، بودجه و مکانیزمی خاص اختصاص نمیدهد. اکثرا کسانی که استخدام میشوند سهمیهای دولتی دارند و کسانی که هیچ رانت دولتی ندارد از این سهمیه محروم هستند.».
وی در ادامه می افزاید:«شرایط اقتصادی شهرهای مختلف ایران مساعد نیست و در این بحران اقتصادی شغلهای کاذبی مانند زباله گردی ایجاد شده و افراد زیادی مشغول به کار هستند. پدیدهای که تبدیل به شغل شده و هیچ آیندهای ندارد و حتی برای سلامتی و محیط زیست خطرناک است. نبود شغلهایی با درآمد بالا و عدم اشتغالزایی، سیاستی است که در راستای فقرزایی و افزایش شغلهای کاذب اجرا میشود.»
برای درک واقعیت پدیده زبالهگردی باید به عوامل بوجودآورندەی آن، به سیاستگذاریهای شهرداریها و مناسبات قدرت حاکم بر آن رجوع کرد. شهرداریها و پیمانکاران معضل اصلی زبالهگردی هستند. شهرداریها برای واگذاری امتیاز تفکیک زبالههای هر منطقه مزایدهای برگزار میکنند. قیمتگذاریها متناسب با منطقه مورد نظر صورت میگیرد، به این ترتیب که امتیاز تفکیک مناطق ثروتمند با قیمتهای بالاتری به مزایده گذاشته و به پیمانکاران واگذار میشود. گزارشهای رسمی و غیررسمی حاکی از آن است که پولهای هنگفتی در این حوزه جابجا میشود و گردش مالی در حوزەی پسماند خیلی بالاست. دولت هم حمایتی از زنان برای توانمندسازی نمیکند به همین دلیل زباله گردی افزایش پیدا کرده است و سهم زباله گردها ناچیز است و بیشتر به جیب مافیاهای زباله میرود. در جوامعی که ثروت و ذخایر به صورت برابر تقسیم نشده است هر روز باید شاهد معضلهای اجتماعی،سیاسی و اقتصادی مانند پدیده زباله گردی باشیم.