فمینیست‌های چپ کورد: ژینا اسم رمز مشترک و اتحاد ما در این مبارزه است

جمعی از فمینیست‌های چپ کورد با صدور بیانیه‌ای همبستگی خود را با خیزش خلق کورد در روژهلات کوردستان و ایران اعلام کرده و از دیگر گروه‌های فمینیستی منطقه دعوت کردند که با این انقلاب فمینیستی در ایران اعلام همبستگی کرده و از آنان حمایت کنند.

مرکز خبر- جمعی از فمینیست‌های چپ کورد در همبستگی با جنبش آزادی‌خواهی و خیزش خلق کورد در روژهلات کوردستان و ایران بیانیه‌ای صادر کرده و نام این خیزش انقلابی را « جنبش ژینا» نامیدند و گفتند نام ژینا اسم رمز مشترک و اتحاد ما در این مبارزه‌ی چند جانبه علیه دیکتاتوری، اسلام سیاسی، شویسنیسم، مردسالاری و سلطه سرمایه‌داری است.

متن کامل بیانیه‌ی فمینیست‌های چپ کورد به شرح زیر است:

این صدای ماست از کوردستان، صدای جمعی از فمینیست‌های اقلیت و چپ از جغرافیایی که تاریخش از اولین روزهای انقلاب تاکنون با خون، شکنجه، اعدام، حبس، تبعید و تبعیض گره خورده است. ما زنان و افراد کوییر کورد که میراث داران تاریخی پر از سرکوب و مبارزه هستیم، همواره ناگزیر بوده‌ایم در چند میدان و با چند نیرو مبارزه کنیم: در میدانی با مردسالاری مردان کورد و غیر کورد، در میدانی با بنیادگرایی و ستم ساختاری تحمیل شده از سوی رژیم حاکم، در میدانی با شوینیست‌های ایرانشهری و فمینیسم مرکزگرا و در میدانی دیگر در مبارزه برای صورت‌بندی موقعیت ستم متقاطعمان. اینک، در این روزها که شعار ژن، ژیان، ئازادی به خیابان‌های ایران جان تازه‌ای بخشیده است و همگان شاهد انقلابی زنانه، چه در فرم و چه در محتوا، هستیم، ما نیز حمایت بی چون و چرای خود را از مبارزات و اعتراضات مردم در ایران به ویژه زنان شجاع و تسلیم ناپذیر اعلام می‌کنیم.

ما مایلیم این خیزش انقلاب زنانه و فمینیستی را که در پی زن‌کشی حکومتی ژینا امینی اتفاق افتاده است جنبش ژینا بدانیم، نامی که همچون شعار پرتکرار این روزها معنی زندگی و زندگی بخش می‌دهد، چرا که باور داریم که مقاومت خود زندگی است. این خیزش، نه تنها مسئله‌ی ستم جنسی-جنسیتی را به موضوعی همگانی که کلیت ساختار سیاسی اجتماعی موجود را نشانه می‌گیرد، بدل کرد، بلکه همزمان نشان داد که چگونه می‌توان ستم‌های متکثر جنسی-جنسیتی، ملی و طبقاتی را به شکلی مترقی به یکدیگر پیوند داد، به گونه‌ای که از دل آن اتحادی قدرتمند علیه دیکتاتوری، اسلام سیاسی، شویسنیسم، مردسالاری و سلطه سرمایه‌داری برآید.

ما در بزنگاهی مهم و تاریخی ایستاده‌ایم و ژینا اسم رمز مشترک و اتحاد ما در این مبارزه‌ی چندجانبه و دشوار است. ما خود را بخشی از جریان دادخواهی ژیناها، جنبش فمینیستی علیه زن‌کشی و کوییرکشی و نیز بخشی از جنبش چپی می‌دانیم که علیه ناسیونالیسم حذف‌گرا (چه راست‌گرا و چه چپ‌گرا) موضع گرفته است.

الهام‌بخش ما در این مبارزه و قهرمانان ما، تمام زنان و افراد کوییر مبارز در ایران هستند که مبارزه با ستم را از خانه به خیابان آورده‌اند و نشان داده‌اند که رهایی از مردسالاری، دولت و سرمایه عمیقاً به یکدیگر پیوند خورده‌اند. الهامی که شعار ژن، ژیان، ئازادی می‌بخشد و به سرعت در خیابان‌های ایران و در قالب زن، زندگی، آزادی از دهان‌ها بیرون می‌آید، به ما یادآور می‌شود که می‌توان از مرزهای سیاسی تحمیلی توسط نیروهای استعمارگر و امپریالیستی مردسالار فراتر رفت، همان‌گونه که ملت بدون دولت کورد توانسته فراتر روند. ما این پیوند فراملیتی و فرامرزی را به فال نیک می‌گیریم و آن را از نقاط قوت جنبش زنان کورد می‌دانیم. ما در حالی که خود را بخشی از مبارزات زنان و جامعه‌ی کوییر در ایران تعریف می‌کنیم، در عین حال بسیار خوشحالیم که همزمان توانسته‌ایم از انباشت تاریخی تجربیات این گروه‌ها در دیگر بخش‌های کوردستان نیز بهره‌مند شویم. بانگ شعار ژن، ژیان، ئازادی که به رسم خاک‌سپاری شهیدان کورد، این‌بار در ایران و در مراسم خاک‌سپاری شهیدمان، ژینا امینی، سر داده شد، به ما فرصتی داد که از قدرت، عاملیت و شجاعت زنان و ایستادگی‌شان در برابر نیروهای مردانه‌ای بگوییم که جز مرگ و بردگی حاصلی برایمان نداشته‌اند.

اینک، جنبشی که درابتدا به دادخواهی قتل حکومتی ژینا آغاز و به سرعت به جنبشی اجتماعی علیه حجاب اجباری و خواستار سرنگونی نظام مستقر تبدیل شد، توانسته است روایات هژمونیک سرکوب‌گرانه‌ درباره‌ی زنان کورد و دیگر زنان در ایران را در دو سطح مخدوش کند: نخست، این جنبش فمینیستی توانسته است بازنمایی‌های ناسیونالیست‌های نژادپرست از زنان اقلیت‌های اتنیکی و ملی، که آن‌ها را تهی از عاملیت و بازیچه‌ی احزاب سیاسی می‌دانند، در هم بشکند. در سطح دیگر، این جنبش توانسته است فهم اورینتالیستی و نژادپرستانه‌ی غرب از زنان خاورمیانه را به چالش بکشد.

اگرچه از همان ابتدا پاسخ نظام مردسالار جمهوری اسلامی سرکوب، بازداشت و کشتار مخالفان بوده است و هم اکنون زنان و فعالان فمینیست بسیاری، همچون دیگر مردم در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها به سر می‌برند، اما زنان و افراد کوییر در ایران نشان داده‌اند که نه تنها از مشارکت در جنبش‌های پویای جوامع خود پا پس نمی‌کشند، بلکه می‌توانند پیشگامان برانداختن دیکتاتوری‌های مردسالار منطقه باشند.

آنچه امروز در خیابان‌های ایران رقم می‌خورد، نوید آغاز دوران تازه‌ای از مبارزه با خشونت، بنیادگرایی و سلب حق زندگی است. ما ضمن این‌که خود را بخشی از این جنبش می‌دانیم، از گروه‌های فمینیست زنان وکوییرهای منطقه دعوت می‌کنیم تا در این نبرد به ما بپیوندند و به ویژه همبستگی فمینیست‌های چپ کورد و ترک و عرب و بلوچ و… به منظور بازتعریف ستم‌های تقاطعی به شکلی مترقی و فراتر از تعاریف مردسالارانه از ستم ملی را بسیار ضروری می‌بینیم. ما همچنین از دیگر فمینیست‌های چپ ضدسرمایه‌داری و ضدنژادپرستی در غرب می‌خواهیم که با ما همبسته شوند و در این مبارزه کنار ما بایستند. تحقق آرمان آزادی و رهایی، بدون بازپس گرفتن حق زندگی‌هایمان ممکن نیست؛ و این چیزی است که این روزها با شعار زن، زندگی، آزادی در ایران طنین افکنده است. انقلاب فمینیستی ما پیرو این شعار خواهان همبستگی فراملیتی و جهانی برای تحقق آن است.